- روزنامه «اعتماد» با هدفِ قراردادنِ تریبون در اختیار کسانی که صدای‌شان به گوش مسئولان نمی‌رسد، توسط خبرنگار این روزنامه مهدی بیک‌اوغلی، گفت‌وگویی با ماشاالله كرمی پدر محمدمهدی کرمی انجام داده است. معترض جوانی که با عنوان «محاربه» حکم اعدام گرفته است.
- کرمی نسبت به بی‌توجه وكيل تسخيری تعيين‌شده برای پرونده پسرش گلايه‌مند است و توضیح می‌دهد: پیش‌تر به ما گفته بودند، می‌توانيد وكيل تعيين كنيد، اما در نهايت اجازه ندادند. من به آقای آقاسی [وکیل انتخابی] زنگ زدم و ايشان به كرج آمد، اما به وی اجازه دسترسی به پرونده را ندادند؛ پای جان يك نوجوان در ميان است. آيا نبايد به خانواده متهم اجازه داده شود وكيل داشته باشد؟
- پدر محمدمهدی کرمی درباره علت دستگیری پسرش اظهار داشت: خودش در فيلمی كه از او منتشر شده است می‌گويد برای مراسم چهلم حديث نجفی رفته بود… به مسئول پرونده گفتم اين حكم را به بچه من نده، اين بچه بی‌گناه است. به من گفتند «شما راضی هستی حكم خدا و پيغمبر را زير سوال ببرم؟»
- وی ادامه داد: به خدا قسم اين روزها زندگی نداريم (بغض ماشاالله می‌ترکد و اشک می‌ريزد). به هر كس می‌گويم، می‌گويد پرونده امنيتی است، ولش كن. ۲ هزار نفر در اعتراض‌های چهلم حديث نجفی حضور داشتند، جرم همه را روی پرونده پسر من آوار كرده‌اند.
- روزنامه اعتماد در پایان این گفت‌وگو تاکید می‌کند خبرنگار این روزنامه پیش از انتشار متن گفت‌وگو بارها با وكيل تسخيری محمدمهدی تماس می‌گیرد تا نظر وی درباره پرونده را جویا شود، اما با وجود تمامی وعده‌های آقای وكيل، در نهایت اين ارتباط برقرار نمی‌شود.
شرح گفت‌وگو:
روزنامه «اعتماد» با هدفِ قراردادنِ تریبون در اختیار کسانی که صدای‌شان به گوش مسئولان نمی‌رسد، توسط خبرنگار این روزنامه مهدی بیک‌اوغلی، گفت‌وگویی با ماشاالله كرمی پدر محمدمهدی کرمی انجام داده است. معترض جوانی که با عنوان «محاربه» حکم اعدام گرفته است.
ماشاالله کرمی در نظرآباد استان البرز دستفروش دستمال كاغذی است و بر اساس گفته‌هایش جز محمدمهدی، تنها يك فرزند معلول دارد. وی معتقد است پس از اعلام حكم اعدام برای فرزندش، مسئولان قضایی بايد صدايش را بشنوند و به خواسته‌هايش توجه كنند.
وی نسبت به بی‌توجه وكيل تسخيری تعيين‌شده برای پرونده پسرش گلايه‌مند است و می‌گوید پس از صدور حكم اعدام، یک هفته برای اعتراض به حكم وقت می‌دهند، اما هر چقدر با وكيل تسخيری پسرش تماس می‌گيرد، پاسخی دریافت نمی‌کند.
ماشالله کرمی در این باره توضیح می‌دهد: پیش‌تر به ما گفته بودند، می‌توانيد وكيل تعيين كنيد، اما در نهايت اجازه ندادند. من به آقای آقاسی [وکیل انتخابی] زنگ زدم و ايشان به كرج آمد، اما به وی اجازه دسترسی به پرونده را ندادند؛ پای جان يك نوجوان در ميان است. آيا نبايد به خانواده متهم اجازه داده شود وكيل داشته باشد؟
وی درباره حکمی که به پسرش داده شده است، گفت: خودش چهارشنبه ساعت ۲ بعدازظهر به ما زنگ زد و گفت بابا حكم‌ها را به ما داده‌اند؛ حكم من اعدام است. پسرم گريه می‌كرد و می‌گفت به مامان چيزی نگو… مادرش وابستگی زيادی به مهدی دارد. پسرم ورزشكار است و هميشه تلاش می‌كرد افتخار كسب كند. اگر اتفاقی برای مهدی بيفتد، زندگی ما هم به پايان می‌رسد.
کرمی ادامه داد: به آقای آصف حسينی گفتم، تو رو خدا حبس ابد به بچه من بدهيد، اما او را اعدام نكنيد. پسر من چندين قهرمانی كشوری در رشته كاراته دارد. من دستفروش هستم و با نان كارگری او را بزرگ كرده‌ام… من نمی‌دانم دادم را به كجا ببرم. روزی كه مهدی دستگير شد، كفش كالج و شلوار راسته پوشيده بود. مگر با اين تيپ كسی به تظاهرات می‌رود؟
پدر محمدمهدی کرمی درباره علت دستگیری پسرش اظهار داشت: خودش در فيلمی كه از او منتشر شده است می‌گويد برای مراسم چهلم حديث نجفی رفته بود… به مسئول پرونده گفتم اين حكم را به بچه من نده، اين بچه بی‌گناه است. به من گفتند «شما راضی هستی حكم خدا و پيغمبر را زير سوال ببرم؟» به او پاسخ دادم نه. اگر حكم خدا و پيغمبر اين است كه بچه من اعدام شود، حلال خدا و پيغمبر باشد… چه می‌توانستم بگويم وقتی ما را در برابر خدا و پيغمبر می‌گذارند؟
وی در مورد عملکرد وکیل تسخیری پرونده توضیح داد: به ما گفتند می‌توانيد به حكم اعتراض كنيد. یک هفته است به آقای وكيلی كه قوه قضاييه تعيين كرده است زنگ می‌زنم، حتی جوابم را نمی‌دهد. اين آقای وكيل حتی حاضر نشد، آدرس دفترش را به من بدهد. از ايشان خواستم اجازه بده بیام پيش شما، حرف‌هایی كه پسرم زده را به شما بگويم ثبت كنيد، در پرونده بگذاريد… شايد خدا خواست و در ديوان [عالی کشور] حكم اعدام به حبس بدل شد.
کرمی ادامه داد: به خدا قسم اين روزها زندگی نداريم (بغض ماشاالله می‌ترکد و اشک می‌ريزد). به هر كس می‌گويم، می‌گويد پرونده امنيتی است، ولش كن. ۲ هزار نفر در اعتراض‌های چهلم حديث نجفی حضور داشتند، جرم همه را روی پرونده پسر من آوار كرده‌اند.
وی درباره اظهارت پسرش گفت: از او می‌پرسم، مهدی، جانِ من اين كارها را تو كرده‌ای؟ می‌گويد به‌خدا بابا، قسم به دستان پينه بسته تو كه من اين كارها را نكرده‌ام. برای حكم اعدام، آيا جز اعتراف، نياز به سند و مدركی نيست؟ آيا نبايد اين جزييات بررسی شود. من اصلا نمی‌دانم اينكه با شما صحبت می‌كنم، درست است؟
روزنامه اعتماد در پایان این گفت‌وگو تاکید می‌کند خبرنگار این روزنامه پیش از انتشار متن گفت‌وگو بارها با وكيل تسخيری محمدمهدی تماس می‌گیرد تا نظر وی درباره پرونده را جویا شود، اما با وجود تمامی وعده‌های آقای وكيل، در نهایت اين ارتباط برقرار نمی‌شود.
