مونیکا بولیگر و کریستوف رویتر
روزنامه اشپیگل آلمان
- جانباختن مهسا امینی در میانه شهریور ۱۴۰۱ باعث برافروختهشدن یک جنبش اعتراضی سراسری شده است که در جریان آن حدود ۵۰۰ معترض جانشان را از دست دادهاند. با این حال و پس از گذشت حدود ۴ ماه از آغاز این جنبش اعتراضی، هنوز قیام سراسری علیه حکومت شکل نگرفته است.
- محمدرضا نیکفر (پژوهشگر فلسفه و سردبیر رادیو زمانه) معتقد است: نمیتوان از پیروزی نظام صحبت کرد. [در اصل] «بنبست» بهوجود آمده است. هر دو طرف – حکومت و معترضان – دستاوردهایی داشتهاند، اما هیچکدام پیروز میدان نبودهاند.
- محمدعلی کدیور استاد جامعهشناسی کالج بوستون ایالاتمتحده میگوید: خشم معترضان قابل درک است، اما شرایط امیدوارکننده نیست. جنبش اعتراضی در برابر سدی بسیار قدرتمند قرار دارد. اپوزیسیون [خارج از کشور] به متحدانی در درون دستگاه قدرت نیاز دارند.
- حمیدرضا جلاییپور جامعهشناس شناختهشده ایرانی تخمین میزند حدود ۱۵ درصد مردم بهٌصورت جدی مخالف حکومت و همین حدود همراه حکومت هستند. اکثریت خاموش نیز مخالف رژیم هستند، اما جرات ندارند به خیابان بیایند.
- بر اساس نوشته نشریه بریتانیایی اکونومیست در دسامبر ۲۰۲۲ تعداد ایرانیانی که مجبورند با کمتر از ۳ یورو در روز زندگی کنند، در سالهای اخیر ۲ برابر شده و به ۳۱ درصد جمعیت ایران رسیده است. در اصل بحران اقتصادی که حکومت بهوجود آورده، باعث بقای سیستم شده است.
- کدیور معتقد است: «اپوزیسیون لازم است برای جلب نظر مردم سازماندهی بهتری داشته باشد و باید بتواند برنامههای روشنی در مورد آینده ارایه دهد. در ایران بسیاری از مردم ناراضیاند، اما در مورد جایگزین، شرایط برایشان اطمینانبخش نیست.»
- اکنون افرادی در درون حکومت – از جمله محافل نزدیک به سپاه – برای محدودکردن قوانین حجاب تلاش میکنند؛ فرماندهان سپاه بهعنوان عوامل تعیین کننده قدرت در ساختار جمهوری اسلامی در وهله نخست به حفظ قدرت و منافعشان میاندیشند.
- نیکفر معتقد است: در میان مدت ممکن است یک دیکتاتوری نظامی به رهبری سپاه پاسداران پدید بیاید که آخوندها را کنار بزند تا مشروعیت خود را تضمین کند.
- بحث جانشینی میتواند کشمکشی بهوجود بیاورد که راه را برای کسانی باز کند که به مشت آهنین تکیه میکنند و قصد مشروعیتزایی برای خودشان دارند؛ در این صورت کارتهای بازی بهمفهوم واقعی کلمه تغییر خواهد کرد!
شرح گزارش:
جانباختن مهسا امینی در میانه شهریور ۱۴۰۱ باعث برافروختهشدن یک جنبش اعتراضی سراسری شده است که در جریان آن حدود ۵۰۰ معترض جانشان را از دست دادهاند. با این حال و پس از گذشت حدود ۴ ماه از آغاز این جنبش اعتراضی، هنوز قیام سراسری علیه حکومت شکل نگرفته است.
حتی پیش از اعدام معترضان به اتهام «افساد فی الارض» تعداد افرادی که آشکارا با خشونت فزآینده حکومت مخالفت میکردند، رو به کاهش گذاشت. هر چند در سیستان و بلوچستان این اعتراضها ادامه یافته است، اما بهنظر میرسد در تهران و دیگر نقاط کشور، حکومت توانسته است کنترل خیابانها را باردیگر در دست بگیرد.
رسیدن به شرایط «بنبست»
محمدرضا نیکفر (پژوهشگر فلسفه و سردبیر رادیو زمانه) معتقد است: نمیتوان از پیروزی نظام صحبت کرد. [در اصل] «بنبست» بهوجود آمده است. هر دو طرف – حکومت و معترضان – دستاوردهایی داشتهاند، اما هیچکدام پیروز میدان نبودهاند.
وی تاکید کرد: دستاورد حکومت، کنترل و سرکوب معترضان بوده و اینکه توانسته است انسجام درونیاش را حفظ کند و ما هنوز شاهد شکاف نیستیم. معترضان نیز به چند پیروزی قاطع نیز دست یافتهاند: [نخست اینکه] شرایط را به وضعیت بدون بازگشت به گذشته رساندهاند. دیگر آنکه، حاکمان را دروغگو و قاتل خواندهاند و در مقابل تمام جهان رسوایشان کردهاند. معترضان همچنین، وحدتی از خود نشان دادهاند که پیشتر وجود نداشته است و موفق به ارایه تصویری جدید از زنان شدهاند.
وی در ادامه هشدار میدهد که وفاداران به حکومت را هم از نظر تعداد و هم به جهت پشتکار، نباید دستکم گرفت.
نهادهای حافظ حکومت
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، حکومت جدید نهتنها نهادهای قبلی را برچید، بلکه یک دستگاه موازی از نیروهای مسلح با نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد کرد که هم در نوع خود یک ارتش کامل است و هم امپراتوری اقتصادی غولپیکری را هدایت میکند؛ اعضای وابسته به این نهاد انگیزههای بسیاری برای وفادار ماندن به این سیستم دارند.
حتی اگر روزی کودتایی شکل بگیرد، نهادهای حکومتی بهطور کامل برچیده نخواهند شد، بلکه پاسداران و دیگر نهادهایی که برساخته حکومت هستند و وظیفهشان حفظ قدرت دیکتاتوری است، همچنان به کار خود ادامه خواهند داد.
محمدعلی کدیور استاد جامعهشناسی کالج بوستون ایالاتمتحده که بهتازگی کتابی درباره «جنبشها و تحولات دموکراسی» منتشر کرده است، میگوید: «خشم معترضان قابل درک است، اما شرایط امیدوارکننده نیست. جنبش اعتراضی در برابر سدی بسیار قدرتمند قرار دارد. اپوزیسیون [خارج از کشور] به متحدانی در درون دستگاه قدرت نیاز دارند.»
وی تاکید کرد: «در درون حکومت ایران افراد فرصت طلبی هستند که فقط بهخاطر پر کردن جیبهایشان با حکومت همکاری میکنند. این گروه افراد با تغییر وزش باد، تغییر جهت میدهند، اما اگر مورد تهدید قرار بگیرند، بیش از پیش به حکومت میچسبند.»
حمیدرضا جلاییپور جامعهشناس شناختهشده ایرانی تخمین میزند حدود ۱۵ درصد مردم بهٌصورت جدی مخالف حکومت و همین حدود همراه حکومت هستند. اکثریت خاموش نیز مخالف رژیم هستند، اما جرات ندارند به خیابان بیایند. حتی اعتصابهای عمومی که چندین بار از سوی معترضان درخواست شده است، بهاندازهای که معترضان انتظار داشتند در سراسر کشور گسترش نیافت.
واکنش ایرانیان در برابر اعتصاب
نشریه بریتانیایی اکونومیست دسامبر ۲۰۲۲ با اشاره به فراخوان اعتصاب در ایران و وضعیت اقتصادی نامناسب بسیاری از مردم، مطلبی منتشر کرد با این تیتر: «[مردم ایران] برای اعتصاب بسیار ضعیف هستند.»
بر اساس نوشته این نشریه، تعداد ایرانیانی که مجبورند با کمتر از ۳ یورو در روز زندگی کنند، در سالهای اخیر ۲ برابر شده و به ۳۱ درصد جمعیت ایران رسیده است. از این رو، بسیاری از مردم به همین سادگی نمیتوانند دست به اعتصاب بزنند. در اصل بحران اقتصادی که حکومت بهوجود آورده، باعث بقای سیستم شده است.
کدیور خاطرنشان میکند: «جنبش اعتراضی به عامل برهم زننده [پایداری حکومت] تبدیل شده، اما برای رسیدن به موفقیت لازم است از یک سو بر مشکلات مالی پیروز (فایق) شود و از سوی دیگر آلترناتیو (جایگزین) مناسبی معرفی کند.»
وی تاکید کرد: «اپوزیسیون برای جلب نظر مردم لازم است سازماندهی بهتری داشته باشد و باید بتواند برنامههای روشنی در مورد آینده ارایه دهد. در ایران بسیاری از مردم ناراضیاند، اما در مورد جایگزین، شرایط برایشان اطمینانبخش نیست.»
ائتلاف مخالفان
در شب سال نوی میلادی، چند تن از مخالفان سرشناس اعلام کردند با «سازماندهی و همبستگی سال ۲۰۲۳ سال پیروزی مردم ایران خواهد بود.» شیرین عبادی (برنده جایزه صلح نوبل)، مسیح علینژاد (فعال حقوق زنان)، عبدالله مهتدی (فعال سیاسی) و رضا پهلوی (فرزند آخرین شاه ایران) جزو این مخالفان بودند.
بهجز عبدالله مهتدی (سیاستمدار کُرد) هیچیک از اعضای این ائتلاف، یک حزب مستقر پشت سرشان ندارند، اما این همبستگی دستکم میتواند سرآغاز یک مخالفت هماهنگ [علیه جمهوری اسلامی] در تبعید باشد.
آیا حکومت برای ماندگاری «حجاب» را قربانی میکند؟
تا کنون «روسری» نماد ایدئولوژی حکومت بوده است. بههمین خاطر کنار گذاشتن آن از سوی مردم، اقدامی قدرتمند در زمینه نافرمانی مدنی است. زنان با خودداری از سر کردن حجاب، نهتنها مخالفتشان با جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارند، بلکه هر روز فریاد میزنند «پادشاه لباس ندارد».
اکنون زنان در تهران و شهرستانها وقتی بدون حجاب در مکانهای عمومی ظاهر میشوند، دیگر کسی جلوی آنها را نمیگیرد. البته با تعیین احمدرضا رادان بهعنوان فرمانده نیروی انتظامی از سوی رهبر جمهوری اسلامی، ممکن است شرایط تغییر کند.
البته اکنون افرادی در درون حکومت – از جمله محافل نزدیک به سپاه – برای محدودکردن قوانین پوشش تلاش میکنند؛ شاید به این ترتیب حکومت قصد دارد روسری بهعنوان نماد تسلیم [در برابر مردم] را قربانی کند تا مجبور به تسلیمشدن واقعی نشود. فرماندهان سپاه بهعنوان عوامل تعیین کننده قدرت در ساختار جمهوری اسلامی در وهله نخست به حفظ قدرت و منافعشان میاندیشند.
بزنگاه جانشینی
نیکفر معتقد است: در میان مدت ممکن است یک دیکتاتوری نظامی به رهبری سپاه پاسداران پدید بیاید که آخوندها را کنار بزند تا مشروعیت خود را تضمین کند.
اکنون آخوندها و پاسداران همقدم و همسو هستند، اما در آیندهای نهچندان دور، رویدادی رخ خواهد داد که میتواند این وحدت را مختل کند: مرگ رهبر جمهوری اسلامی.
در شرایط کنونی جانشین قطعی برای رهبری جمهوری اسلامی وجود ندارد. بههمین خاطر، بحث جانشینی میتواند کشمکشی بهوجود بیاورد که راه را برای کسانی باز کند که به مشت آهنین تکیه میکنند و قصد مشروعیتزایی برای خودشان دارند؛ در این صورت کارتهای بازی بهمفهوم واقعی کلمه تغییر خواهد کرد!