شب گذشته نامه ای را از گروهی از اعضای کنگره ایرانیان کانادا دریافت کرده ایم. این نامه برای تعدادی از رسانه های ایرانی-کانادایی ارسال شده است. متن کامل نامه به شرح زیر است:
کنگره ایرانیان کانادا (کنگره) نهادی است که در رساندن صدای خود به جامعه ایرانی کانادایی عملکردی قابل قبول داشته است. بسیاری از ایرانیان کانادایی نه تنها آن را میشناسند بلکه همچنین در جریان خبرهای مرتبط با آن نیز هستند. کنگره نه تنها توانسته است خود را به جامعه ایرانی کانادایی بشناساند بلکه توانسته است از حقوق ایرانیان کانادایی نیز در جامعه کانادا در زمانهای متفاوت دفاع کند. برای نمونه می توان به حضور نمایندگان کنگره در مجلس کانادا و رساندن صدای مخالفت بخشی زیادی از جامعه ایرانیان کانادایی با تحریم هایی که دولت کانادا درصدد تحمیل آن به ایرانیان بود در سال 2018 اشاره کرد. همچنین کنگره در جریان تعلیق پرونده های مهاجرت ایرانیان در سال 2018، راهپیمایی های ضد جنگ در اوایل سال 2020، اعتراض به قوانین مهاجرتی تازه کبک برای ایرانیان و دانشجویانی که سال ها قبل وارد شده بودند، فعال بوده است.
یکی از مهمترین امتیازهای کنگره نسبت به سایر نهادهای ایرانی در داخل و خارج از کانادا ظرفیت دموکراتیک آن است. از ابتدای تشکیل کنگره تا کنون تفکرهای متفاوت و البته گاهی مخالف بر کنگره حاکم بوده اند. زمانی هیئت مدیره کنگره که نمایندگی بیشتر اعضای آن را بر عهده داشته اند در مقابل روشهای غیر مدنی و ناکارایی چون تحریم ایران و یا تحمیل جنگ به آن همدل و یا خنثی بوده است. گاهی نیز چون هیئت مدیره های کنونی و قبلی آن، هیئت مدیره کنگره توانسته صدای مخالفت اعضای خود را به گوش سیاستمداران کانادایی برساند. با تکیه بر ظرفیت دموکراتیک کنگره، رقابت بین افرادی که مشکلی با تحریم و جنگ ایران ندارند با افرادی که مخالف جنگ و تحریم هستند بر سر رسیدن به کرسی های هیات مدیره کنگره در قالب انتخاباتی که بزودی برگزار خواهد شد، وارد مرحله ی تازه ای میشود. این ظرفیت دموکراتیک کنگره بسیار ارزشمند است و ما ایرانیان کانادایی باید تمام تلاش خود را برای حفظ و استفاده از آن نماییم. در همین راستا میتوان به یکی از سازوکارهایی که اساسنامه کنگره پیش روی اعضا برای ابراز نگرانیهای احتمالی خود قرار داده است، اشاره کرد.
ماده شش اساسنامه کنگره به تصریح این حق را برای اعضا به رسمیت شمرده است که اگر تعداد مشخصی از آنان (بیست درصد اعضا به اضافه چهل نفر) خواهان برگزاری مجمع عمومی فوق العاده باشند، میتوانند درخواست خود را تسلیم هیئت مدیره کرده و هیئت مدیره نیز موظف است در کمتر از 40 روز بعد از دریافت درخواست اعضا، مجمع عمومی فوق العاده را برای رسیدگی به درخواست آنان برگزار نماید. بر مبنای همین حق قانونی، پس از درخواست چهار شاکی از دادگاه برای خلع ید از هیات مدیره کنگره تنها چند هفته پیش از برگزاری مجمع عمومی و انتخابات، نویسندگان این مطلب، جهت آگاهی یافتن از درگیری حقوقی اخیر که این چهار نفر از اعضای کنگره این نهاد را درگیر آن کرده اند، درخواستی که پشتیبانی 234 نفر از اعضای کنگره را همراه داشت، برای برگزاری مجمع عمومی فوق العاده، تسلیم کنگره نمودند. در همین ارتباط باید به بی توجهی چهار عضو مورد اشاره به راهکارهای قانونی موجود در اساسنامه و در عوض توسل به رویکردهای غیر دموکراتیک آنان و برخی حامیان آنان اشاره کرد.
دو تن از شاکیان امروز کنگره از نامزدهای هیات مدیره کنگره در سال 2018 و در قالب کارزاری به نام ICC4ALL بودند. این کارزار تلاش زیادی برای جمع کردن همفکران شان در انتخابات و شکست دادن هیئت مدیره ای کرد که تنها چند ماه قبل موفق به شکست لایحه تحریم ایران در سنای کانادا شده بود. اعضای این کارزار به بهانه امکان هک انتخابات آنلاین، در حالی که هریک از آنها یک ناظر انتخاباتی داشتند، کناره گیری و تن به آرای عمومی اعضا در مجمع عمومی ندادند. این افراد بجای آنکه از راهکارهای قانونی موجود در نهاد کنگره برای مطرح کردن نگرانی خود با اعضا استفاده نمایند، به دنبال وکیل و شکایت می روند و نتیجه آن به نوعی تعلیق فعالیتهای اساسی کنگره بوده است. از دیگر رفتارهای ناسازگار با دموکراسی چهار نفر شاکی و حامیان احتمالی آنان علاوه بر شکایت بردن به قاضی بجای استفاده از سازوکارهای مورد اشاره، میتوان به مخالفت آنان با برگزاری مجمع فوق العاده به درخواست عده قابل ملاحظه ای از اعضا، و جمع اوری امضا برای درخواستی غیر قانونی مبنی بر لغو مجمع فوق العاده درخواستی اشاره کرد. اعضا و هیئت مدیره کنونی کنگره بجای صرف وقت، انرژی و هزینه در جهتی که انتهای آن مشخص نیست، میتوانند در جهت منافع اجتماعی اعضایی که به آنان رای داده اند رفته و در تسهیل زندگی اجتماعی آنان بکوشند.
به نظر میرسد که چهار عضو شاکی که امروز در کارزار “تغییر و بازسازی” هم فعالند، بی توجه به گامهایی که کنگره میتواند در دفاع از حقوق ایرانیان کانادا بردارد، روشهایی در پیش گرفته اند که با روح فعالیت های دموکراتیک ناسازگار بوده و بیشتر به دنبال تعلیق فعالیتهای کنگره هستند تا پذیرفتن در اقلیت بودنشان. آیا براستی تعلیق فعالیتهای کنگره ایرانیان کانادا به نفع این چهار عضو شاکی و حامیان احتمالی آنان است؟ آیا برهم زدن یک نظم دموکراتیک خودجوش که شاید زمانی بتواند اهداف خود آنها را تامین کند، به سود آنها یا جامعه ی ایرانی کانادایی در کل است؟ معلق کردن کنگره باعث هدر رفتن ظرفیتی است که میتواند در جهت محقق ساختن حقوق ایرانیان کانادا کارساز باشد و به این لحاظ به زیان تمام کسانی است که هوادار روشهای دموکراتیک، مشارکت جمعی، شفافیت و قانون گرایی هستند. تمام کسانی که شاهد درد و رنج آشنایان و هموطنانشان در رخدادهایی چون سیل، زلزله بودند و به دلیل تحریمها نتوانستند به گونه ای مؤثر کمکهای خود را به هموطنان نیازمند شان برسانند، از تعلیق کنگره ضرر می کنند. افرادی که از شنیدن کمبود بسیاری از داروها از جمله داروهای سرطان و دیابت رنج می کشند، معلق بودن کنگره ایرانیان کانادا به ضرر آنان نیز است. افرادی که نیاز به انجام امور کنسولی دارند و به دلیل نبود روابط دیپلماتیک بین ایران و کانادا، در این زمینه دچار مشکل هستند، تعلیق فعالیت های کنگره به آنان ضرر میرساند. افرادی که خواهان دعوت از اقوام خود برای بازدید از کانادا هستند و در این زمینه به دلیل نبود سفارت و کنسولگری دچار هزینه های اضافی می شوند، نیز از عدم فعالیت کنگره ایرانیان کانادا ضرر می کنند. کنگره ایرانیان کانادا میتواند بجای صرف انرژی، هزینه و زمان در راستای مواردی که به راحتی با استفاده از سازوکارهای دموکراتیک درون سازمانی قابل حل هستند، از ظرفیت خود در جهت احقاق حقوق شهروندان ایرانی کانادایی حرکت کند.
جمعی از امضا کنندگان درخواست مجمع فوق العاده اخیر کنگره ایرانیان کانادا