مازیار شیبانیفر
واژه رسانه ایدئولوژیک از زمان حکومت کمونیستی شوروی سابق شروع شد. جایی که دولت انتظار داشت تمامی رسانهها فقط بر اساس نیازها و خواستههای سیاسی حکومت مطالبشان را تنظیم و ارایه کنند و نقد در کار نباشد.
استراتژی رسانه اما، به موضوع اولویتها مربوط میشود. یعنی تمامی رسانههای جهان – بهویژه رسانههای پرمخاطب و شناختهشده – برای خود اهداف، آرمانها و وظیفههایی را تعریف میکنند و بر همین اساس هنگام بررسی یک موضوع سعی در بازتاب دادن هر دو نظر موافق و مخالف دارند.
رسانههای ایدئولوژیک استراتژی خود را بر مبنای برجستهسازی محدود و مشخص برخی مسایل و سکوت درباره موضوعهای دیگر قرار میدهند. به این ترتیب “باید و نباید”های مشخصی را دنبال میکنند که دایره آن تنگ و سختگیرانه است. بر اساس این تعریف، میتوان گفت بیشتر رسانههای فارسیزبان جریان اصلی و پرمخاطب خارج از ایران ایدئولوژیک رفتار میکنند.
یکی از مسایلی که بسیار مورد توجه و تاکید رسانههای فارسیزبان و به طور مشخص ایراناینترنشنال، رادیو فردا، ایران وایر و صدای آمریکا قرار دارد، “حقوق بشر” و رعایتنشدن آن توسط حکومت ایران است. البته بهتازگی شبکه “من و تو” هم با تغییر جهت از شبکه تلویزیونی سرگرمکننده با سویه سیاسی پادشاهیخواهی، سعی دارد به رسانهای خبری با برجستهسازی مسایل حقوق بشری تبدیل شود. به باور من، شرایط شبکه “بیبیسی فارسی” با رسانههایی که به آن اشاره کردم از نظر کارکرد و محتوا تفاوت زیادی دارد که به همین خاطر این شبکه را در این گروه نگنجاندم.
در تمامی رسانههایی که به آن اشاره شد بخش مربوط به مسایل ایران بیشترین پوشش خبری را دارد، اما همه آنها اخبار دیگر کشورهای جهان را نیز پوشش میدهند. نمود نگاه ایدئولوژیک از جایی خودنمایی میکند که این رسانهها وقتی به مسایل حقوق بشری ایالاتمتحده، عربستان یا امارات میرسند، ناگهان از کار میافتند!
در این زمینه به بررسی چند نمونه بپردازیم.
به گزارش یو اس نیوز، بر اساس نظرسنجی که امسال از بیش از 17 هزار پاسخدهنده در سراسر جهان انجام شد، 78 کشور در زمینه “مراقبت از حقوق بشر” مورد ارزیابی قرار گرفتند.
بر اساس این رتبهبندی، کانادا برترین جایگاه را در اختیار دارد و ایالاتمتحده، بریتانیا، آلمان و فرانسه در میان 10 کشور برتر مدافع حقوق بشر نیز جای ندارند و به ترتیب عربستان سعودی، امارات متحده عربی و چین جایگاههای 76 تا 78 را به خود اختصاص دادهاند.
اگر گشت و گذاری در رسانههایی که به آنها اشاره کردم، داشته باشید در زمینه نقض حقوق بشر در این کشورها اشارههای بسیار محدودی میبینید. بحث نقض حقوق بشر توسط دولت چین علیه اویغورها، با توجه به اینکه یکی از سیاستهای رسانهای ایالاتمتحده بود، بیشتر وجود دارد، اما در زمینه نقض جدی حقوق بشر از سوی ائتلاف نظامی به رهبری عربستان در حمله به یمن یا درباره خودکامگی حکومت امارات حرفی به میان نمیآید.
نمونههای روشن دیگری در همین زمینه وجود دارد.
به گزارش موسسه کارنگی، دولت ایالاتمتحده یکی از امضاکنندگان بیانیه مشترک اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد است و از مصر خواست سیاستها و رویههای حقوق بشری خود را بهبود بخشد. همچنین، نسبت به شرایط حقوق بشر در عراق ابراز نگرانی کرد، اما دولت آمریکا به همین نسبت در مورد نقض آشکار و گسترده حقوق بشر در افغانستان توسط حکومت طالبان واکنش شدیدی از خود نشان نداد.
همینطور دولت ایالاتمتحده در جریان نبرد اسراییل و غزه با تاکید بر “حق دفاع از خود” اسراییل، جلوی صدور بیانیه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر آتش بس فوری در غزه را گرفت.
بار دیگر سراغ رسانههای فارسیزبان جریان اصلی برویم؛ میزان توجه آنها به این خبرهای بسیار مهم کاملا محدود است و بههیچوجه در قامت مدافعان حقوق بشر مردم این کشورها ظاهر نمیشوند!
البته پس از تسلط طالبان بر افغانستان، تلویزیون ایراناینترنشنال بخش افغانستان خود را راهاندازی کرد، اما محتوای این شبکه بیش از اینکه متمرکز بر دفاع از حقوق مردم باشد، به مسایل سیاسی طالبان میپردازد و نگاهی دوستانه و نرم نسبت به آنها دارد.
در گزارش کارنگی، به یک نظرسنجی در سال 2020 از مردم 13 کشور عربی اشاره شده است که بر اساس آن بیشتر شرکتکنندگان نسبت به سیاستهای ایالاتمتحده درباره فلسطین (81 درصد)، سوریه (77 درصد)، یمن (74 درصد) و لیبی (70 درصد) نظر منفی داشتند.
از سوی دیگر، رسانههای انگلیسی زبان با وجود تغییر سیاستهایی که عربستان نسبت به زنان داشته است، باز هم به نقض گسترده حقوق بشر نسبت به فعالان حقوق زنان، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی اشاره کردهاند. ربودهشدن “سعد حریری” نخستوزیر پیشین لبنان نیز نمونهای دیگر از اقدامهای ضد حقوق بشری حاکمان عربستان است.
اگر مخاطب فارسیزبان به رسانههای جریان اصلی خارج از ایران مراجعه کند، با تعجب متوجه خواهد شد که به این مسایل کمترین اهمیت و بها داده شده است. انگار تعریفِ نقض حقوق بشر نسبت به کشورهای مختلف تغییر میکند!
نمونه دیگری را بررسی کنیم.
حکومت امارات متحده عربی همواره حقوق بشر را نقض میکند. در سال 2018 نیروهای امنیتی اماراتی “متیو هِجِز” دانشجوی بریتانیایی را به اتهام جاسوسی در فرودگاه دبی بازداشت و او را شکنجه کردند. در این زمینه گروههایی از دانشگاهیان و سازمانهای حقوق بشری از بازداشت وی انتقاد کردند، اما دریغ از یک خبر که در رسانههای فارسیزبان درج شود!
در همان زمان “احمد منصور” فعال سیاسی اماراتی به 10 سال زندان محکوم شد و “ناصر بن غیث” استاد برجسته اماراتی نیز 10 سال حبس گرفت. مهمتر اینکه امارات به طور مشخص در پی تجزیه یمن است. حتی گزارشها از ارتباط دولت این کشور با یک شاخه از داعش در یمن جنوبی خبر میدهد که برای سرکوب مخالفانشان روشهای وحشتناکی دارند. این نوع خبرها هم جایی در رسانههای فارسیزبان خارج از ایران ندارد!
البته مفهوم این گزارش، تطهیر اقدامهای ضد حقوق بشری حکومت ایران یا هزینهکردن آنها برای در اختیار داشتن رسانههای داخلی و سرکوب منتقدان نیست. چون این رفتارها غیرقابل انکار و گسترده است، اما حکومت ایران مدعی دموکراسی یا دفاع از حقوق بشر نیست، اما رسانههای فارسی زبان جریان اصلی با وجود برخورداری از آزادی بیان رفتارهای به شدت ایدئولوژیک بروز میدهند.