نورمن تی. رول
انستیتو هوور
- ضرورت تلاش غرب برای مهارکردن تهران هر چند میتواند ابتکار عمل در عرصه دیپلماسی را ناکام بگذارد، اما خردورزان در درون حاکمیت جمهوری اسلامی را بهسوی یافتن راهکارهای عملی برای برونرفت از این شرایط سوق میدهد.
- در پایان سال گذشته جهان شاهد استفاده جمهوری اسلامی از اعدام، شکنجه، خشونت جنسی و وحشیگری برای سرکوب معترضان ایرانی بود که جرقه حضور خیابانیشان، کشتهشدن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی بود.
- بیتردید چالش [جمهوری اسلامی] پیچیده است. هنگامی که جهان برای مقابله با جنگ روسیه علیه اوکراین، مبارزه با پیآمدهای همهگیری کرونا و مشکلات اقتصاد جهانی میکوشد، اقدامهای غرب [در برابر جمهوری اسلامی] میتواند باعث افزایش احتمال بروز جنگ شود.
- هر گونه ارزیابی دوباره غرب در زمینه سیاستگذاری در برابر جمهوری اسلامی، ابتدا باید بر اساس برجام صورت بگیرد که رو به نابودی است؛ دیپلماسی باید مطلوبترین گزینه ما در برابر چالش هستهای تهران باشد.
- چشمانداز بازگشت به برجام در ابتدای دولت بایدن مثبت بهنظر میرسید، اما عوامل راهبردی که جمهوری اسلامی را در سال ۲۰۱۴ به پای میز مذاکره کشاند یا سال ۲۰۱۵ وادار به امضای برجام کرد، در سال ۲۰۲۱ تا حد زیادی از بین رفت.
- اکنون هیچ سیاستگذار مسئولی نمیتواند توافقی را پیشنهاد دهد که امسال به محدودیتهای تولید و فروش موشک توسط جمهوری اسلامی پایان دهد. حتی یک توافق بازسازی شده نیز ممکن است باعث تغذیه تهران شود و به آنها اجازه دهد تا سال ۲۰۳۱ به آستانه سلاح هستهای دست یابند.
- ایالاتمتحده باید تاکید کند «دیپلماسی» گزینه ترجیحی برای مقابله با برنامه هستهای جمهوری اسلامی است، اما در صورت انحراف تهران به سوی برنامه اتمی نظامی، در استفاده از حمله نظامی تردید نخواهد کرد.
- دولت بایدن باید با شرکای اروپایی و خاورمیانهای خود برای تحریمکردن بندرها و فرودگاههای ایرانی ارسالکننده تسلیحات به روسیه یا گروههای نیابتی، فعالانه همکاری کند. بدون تغییر سیاست علیه تهران در چارچوب امنیت گروهی و قوانین بینالمللی، اقدامهای تجاوزگرانه جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.
شرح تحلیل:
ضرورت تلاش غرب برای مهارکردن جمهوری اسلامی با آغاز سال ۲۰۲۳ گستردگی بیشتر و عمیقتری یافته است؛ هر چند این تلاشها میتواند ابتکار عمل در عرصه دیپلماسی را ناکام بگذارد، اما وجود تهدید نظامی جدی نهتنها خط قرمزهای مشخصی را برای حاکمان تهران ترسیم میکند، بلکه خردورزان در درون حاکمیت جمهوری اسلامی را بهسوی یافتن راهکارهای عملی برای برونرفت از این شرایط سوق میدهد.
در حالی که جمهوری اسلامی با مهمترین چالش خود یعنی جانشینی «رهبر» مواجه است، احتمال ورود نسل جدیدی از مقامهای تندرو به حاکمیت وجود دارد. هر چند ناآرامیهای مداوم سالهای گذشته ممکن است باعث توانمندسازی صداهای عملگراتر و کمتر خشونتطلبتر [میانهروها] شود.
از بین رفتن امید احیای برجام، تلاش برای کشتن مقامهای پیشین ایالاتمتحده و گروهی از روزنامهنگاران و مخالفان در ایالاتمتحده و بریتانیا، استفاده از پهپادها و موشکهای ایرانی در چندین حمله به عربستان سعودی و امارات متحده عربی، ارسال پهپاد به روسیه و تدارک حملههای پراکنده علیه ارتش ایالاتمتحده در سوریه، سطح جدیدی از نقض قوانین و رویههای بینالمللی توسط جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۲ بود.
در پایان سال گذشته جهان شاهد استفاده جمهوری اسلامی از اعدام، شکنجه، خشونت جنسی و وحشیگری برای سرکوب معترضان ایرانی بود که جرقه حضور خیابانیشان، کشتهشدن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی بود.
چند سال پیش انتظار میرفت برخی از این اقدامها منجر به حملههای نظامی تنبیهی علیه ایران شود. در حالی که ۲ سال دیپلماسی چندجانبه بحثبرانگیز با جمهوری اسلامی، با وجود رواداری غرب در برابر شکست تحریمهای نفتی و خودداربودن در برابر افزایش غنیسازی، شکست خورده است.
بیتردید چالش [جمهوری اسلامی] پیچیده است. هنگامی که جهان برای مقابله با جنگ روسیه علیه اوکراین، مبارزه با پیآمدهای همهگیری کرونا و مشکلات اقتصاد جهانی میکوشد، اقدامهای غرب [در برابر جمهوری اسلامی] میتواند باعث افزایش احتمال بروز جنگ شود.
البته این استدلال نیز مطرح است که دستنزدن به اقدامی جدی باعث میشود عرصه ابتکار عمل را به حریف واگذار کنیم و تاریخ نشان داده ماهیت رهبری جمهوری اسلامی در تداوم استراتژیهای گذشته تغییرناپذیر است.
از سال ۲۰۰۱ استراتژی نظامی جمهوری اسلامی به گونهای تنظیم شده است که از دشمنانش امتیازهایی بگیرد، اما کار به یک درگیری متعارف نینجامد. تهران بهخوبی میداند که هر درگیری متعارفی با شکست جمهوری اسلامی ظرف چند هفته پایان خواهد یافت.
در این شرایط، پایان دوستی قدرتهای بزرگ جهان، افزایش چندقطبی و فروپاشی امنیت گروهی به سود جمهوری اسلامی است. مسکو و پکن سالها است که از اقدام سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی جلوگیری کردهاند. روسیه ایران را منبع سلاح و شریک در دورزدن تحریمها میداند و چین در پی ایجاد تعادل در منطقه و خرید نفت از ایران است.
هر گونه ارزیابی دوباره غرب در زمینه سیاستگذاری در برابر جمهوری اسلامی، ابتدا باید بر اساس برجام صورت بگیرد که رو به نابودی است؛ دیپلماسی باید مطلوبترین گزینه ما در برابر چالش هستهای تهران باشد.
البته اکنون خودداری ایالاتمتحده از اعلام نابودی کامل برجام، بهعنوان تمایل به حفظ این توافقنامه یا ناتوانی در طراحی رویکردهای جایگزین فراتر از برجام شناخته میشود.
چشمانداز بازگشت به برجام در ابتدای دولت بایدن مثبت بهنظر میرسید، اما عوامل راهبردی که جمهوری اسلامی را در سال ۲۰۱۴ به پای میز مذاکره کشاند یا سال ۲۰۱۵ وادار به امضای برجام کرد، در سال ۲۰۲۱ تا حد زیادی از بین رفت.
بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ روابط تهران و مسکو به شکل قابلتوجهی تکامل یافت. از آن سو، گسست چشمگیری در روابط ایالاتمتحده و روسیه بهوجود آمد و در همین زمان روابط واشنگتن و پکن نیز بهشدت تیره شد.
تمایل پکن به نادیدهگرفتن تحریمهای نفتی ایالاتمتحده باعث شد واردات نفتی چین از ایران تا پایان سال ۲۰۲۲ به بیش از ۱ میلیون بشکه در روز برسد.
اکنون هیچ سیاستگذار مسئولی نمیتواند توافقی را پیشنهاد دهد که امسال به محدودیتهای تولید و فروش موشک توسط جمهوری اسلامی پایان دهد. حتی یک توافق بازسازی شده نیز ممکن است باعث تغذیه تهران شود و به آنها اجازه دهد تا سال ۲۰۳۱ به آستانه سلاح هستهای دست یابند.
ناآرامیهای سپتامبر گذشته در ایران باعث شد سیاستگذاران غربی گفتوگو درباره فوریت پرداختن به چالش هستهای ایران را متوقف کنند. آنها در عوض، از معترضان شجاع ایران حمایت لفظی و مجموعهای از تحریمهای هدفمند را اعلام کردند؛ هر چند این اقدامها تاثیری بر تغییر رفتار تهران نداشته است.
اکنون ایالاتمتحده باید تاکید کند «دیپلماسی» گزینه ترجیحی برای مقابله با برنامه هستهای جمهوری اسلامی است، اما در صورت انحراف تهران به سوی برنامه اتمی نظامی، در استفاده از حمله نظامی تردید نخواهد کرد.
همچنین شرکای آمریکایی و اروپایی باید اعلام کنند مردم ایران خودشان باید آینده سیاسیشان را رقم بزنند. از سوی دیگر، کنگره باید یک کمیته با حضور اعضای دو حزب ایجاد کند تا در زمینه مقابله با تهران در صورت انجام اقدامهای غیرقانونی، سیاستگذاری هماهنگی انجام دهند.
دولت ایالاتمتحده لازم است برای توسعه مشارکتهای اقتصادی و امنیتی عمیقتر به خاورمیانه سفر کند و با عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی توافقنامههای امنیتی جدیدی به امضا برساند تا به نگرانیهای اصلی امنیتی پایان دهد و از تجارت منطقهای و شریانهای انرژی محافظت کند.
خودداری ایالاتمتحده از ارایه فناوری نظامی پیشرفته به شرکای عرب در خاورمیانه آنها را بهسوی سیستمهای جایگزین از اروپا یا چین سوق میدهد. کشورهای منطقه خلیجفارس یا باید در زمینه بهدستآوردن فناوریهای تهاجمی غیرمتعارف (همانند تولید پهپاد یا مبارزه علیه حملههای سایبری) سرمایهگذاری کنند یا هژمونی منطقهای تهران را بپذیرند.
برگزاری رزمایشهای چندملیتی در دریای سرخ و خلیج فارس بهترین راه برای نشاندادن تعهد ایالاتمتحده به تامین امنیت دریانوردی آزاد است. دولت بایدن باید با شرکای اروپایی و خاورمیانهای خود برای تحریمکردن بندرها و فرودگاههای ایرانی ارسالکننده تسلیحات به روسیه یا گروههای نیابتی، فعالانه همکاری کند. بدون تغییر سیاست علیه تهران در چارچوب امنیت گروهی و قوانین بینالمللی، اقدامهای تجاوزگرانه جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.