چند کلام درباره فعالیت مربوط به ایران در غرب

53338f 1dbfd072d049442393caac9b457616fe mv2

یونس زنگی آبادی،عضو هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا و نایب رئیس موسسه صلح و دیپلماسی.

فعالیت در مورد ایران در غرب فقط حرف حساب و منطق نمی طلبد بلکه بیشتر نیازمند پوستی کلفت، روحیه ای قوی، نگاهی مستقل و هدف محور است.

همانطور که می گویند در ایران مولفه های اصلی قدرت مانند پول، رسانه، قانون همه با هم در اختیار یک جناح قرار دارد، در غرب هم این مسئله به طور شگفت آسایی درباره فعالیت مربوط به ایران صدق می کند.

در کانادا، که من تجربه فعالیت در آن را دارم، با آنکه انتظار میرود هر فردی بتواند نظر و عقیده خود را به راحتی و در فضایی باز مطرح کند ارائه نظریات متفاوت از اندیشه های متداول و تاریخ مصرف گذشته مربوط به ایران هزینه سنگینی دارد.برای د‌رک بهتر این واقعیت، ۳ مشکل اصلی فعالیت در غرب برای یک ایرانی و بویژه فعالیت درباره ایران را بر اساس تجربه شخصی مطرح میکنم:

۱- برچسب زدن و اتهام برای تخریب چهره و آبروی فعالین

به عنوان مدافع دیپلماسی، حامی برقراری روابط دیپلماتیک با ایران و فعال ضد تحریم، همواره برچسب های واهی از وابستگی به سپاه پاسداران تا لابیگری برای جمهوری اسلامی در راستای منافع شخصی و اقتصادی را به جان خریده ام. تهمت زدن یکی از قدیمی ترین روش ها برای حذف مخالف سیاسی ست که متاسفانه در جامعه ایرانی ما در خارج از کشور نیز به شدت شاهد آن هستیم. بارها بدلیل این تهمت های بی اساس شاهد ناراحتی و نگرانی های خانواده خود و نزدیکانم بوده ام و از همه سخت تر قربانی نگاه سنگین و شکاک برخی که آنقدر تخم فساد در ذهنشان پرورش یافته که محتوای مقالات یا تاثیر فعالیت های من برایشان دیگر اهمیت نداشت و بیشتر دنبال ساختن تئوری درباره “روابط پشت پرده” یا “منافع اقتصادی” من برای مخالفت با تحریم هستند.

این همان جاست که ذهن یک فعال سیاسی خارج از کشور باید حاشیه گریز باشد و پوست کلفت. که اگر نباشد این سنگ پرانی ها و تفرقه اندازی ها موجب اخلال در کار و دوری از هدف می گردد.

۲- قبضه کردن تریبون های مهم و تاثیرگذار توسط گروه های حامی تحریم، فشار و براندازی

به ندرت اجازه می دهند صدایی غیر از صدای مخالفین در رسانه های اصلی، ستون های روزنامه های پر مخاطب، سالن های کنفرانس پارلمان و اتاق فکر ها شنیده شود. به عنوان یک صاحب نظر که در نشریات معتبر غربی مقاله چاپ کرده ام، می توانم به ضرس قاطع بگویم که اگر میخواستم نظرات حامیان تحریم را تبلیغ کنم یا از ادبیات آنها استفاده میکردم حتما تعداد مقالات چاپ شده ام بیشتر و فرصت فعالیت برایم فراهم تر می بود.

از آنجا که این تریبون ها قبضه شده، باید تریبون ایجاد کرد که صدای ما، که بنده اعتقاد دارم صدای اکثریت جامعه هم می باشد، به گوش سیاست مداران و سیاست گذاران غربی برسد. برای جذب مخاطب و افزایش تاثیر گذاری در بلند مدت، نگاه مستقل و منطقی بهترین ابزاری است که می توان از آن نتیجه مثبت گرفت. به این نوع فعالیت ها در عالم روابط بین الملل دیپلماسی عمومی گفته می شود که متاسفانه در ایران به جز شخص وزیر خارجه کسی آن را به صورت مطلوب انجام نمی دهد یا به اهمیت آن توجه نمیشود. اما در جهان امروز دیپلماسی عمومی تنها کار دولت ها نیست و جامعه مدنی و هر شهروند مسئول نیز میتواند در این حوزه برای پیشبرد نظر و پیشرفت جامعه خود نقش آفرینی کند.

۳- تبعیض علیه ایران و ایرانیان

از قانون منع سفر دولت ترامپ تا نبود سفارت یا خدمات کنسولی برای ایرانیان مقیم کانادا می توان نتیجه گرفت که فشار بر ایرانیان و حتی اقدامات غیر معمول و فرا قانونی سیاست مداران غربی در قبال ایرانی ها نه تنها تا امروز هزینه سیاسی برای آنها نداشته بلکه گاه برای آنها موفقیت نیز به همراه آورده. متاسفانه حقوق بشر مردم ایران در غرب بیشتر جنبه سیاسی دارد و از آن به عنوان ابزاری برای فشار و منزوی کردن ایران استفاده می شود و نه راهی برای تشویق احترام به حقوق شهروندی. هیچ کس از نقض حقوق بشر مردم ایران توسط تحریم های ظالمانه و غیر قانونی آمریکا سخن نمی گوید. اینکه مردم دسترسی به دارو نداشته باشند یا ارزش پول ملی یک کشور در بازه کوتاهی یک سوم شود مردم عادی آن کشور را قربانی می کند نه حکمرانان آن کشور را.

ایجاد هزینه سیاسی برای دولت مردان غربی که با تحریم و فشار ایران و ایرانیان را هدف قرار داده اند کار بسیار دشواری است که اتحاد، سرمایه، و حمایت زیادی از جامعه ایرانی خارج کشور می طلبد. متاسفانه عدم اطمینان، تئوری های توطئه، اختلافات سیاسی، و فرهنگ خودمحوری موانع اصلی در برابر تاثیرگذاری جامعه ایرانی خارج از کشور تا امروز بوده است.

در سال های اخیر توانسته ایم در کانادا با حضور و مشارکت نسل جوان ایرانی تحولاتی در جهت افزایش تاثیر ایرانیان صلح طلب و مخالف تحریم ایجاد کنیم. امیدوارم با مشارکت نسل جوان و آگاه، ایرانیان خارج از کشور نیز بتوانند مانند بسیاری از جوامع مهاجر نقش تاثیرگذار و سازنده ای در دفاع از منافع خود ایفا کنند.