کانادا در خاورمیانه به دنبال چیست؟

53338f ef75182f78844beb9a650826f9b2892c mv2

نویسنده: کمپبل کلارک

منبع: گلوب اند میل

این مقاله ۱ فوریه ۲۰۲۰ در گلوب اند میل چاپ شده است.

کشتن قاسم سلیمانی، سقوط پرواز ۷۵۲ و “معامله قرن” ترامپ در مورد مسئله اسرائیل-فلسطین ممکن است سیاست خارجی کانادا را تغییر دهد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برای چند هفته در ژانویه، این رویدادها باعث شد که خاورمیانه مرکز توجه نخست وزیر کانادا جاستین ترودو قرار گیرد.

حملات پهپادی ایالات متحده باعث کشته شدن یک ژنرال ایرانی و یک رهبر شبه نظامیان عراقی در خارج از فرودگاه بغداد شد و باعث ایجاد نگرانی هایی از بروز جنگ شد. کانادا بخشی از سربازان خود را از عراق به کویت منتقل کرد و ماموریت نیروهای مسلح کانادا برای آموزش ارتش عراق را به حالت تعلیق درآورد. ایران پایگاه های عراق که مقر سربازان آمریکا بود و سربازان کانادایی نیز در یکی از آنها مستقر بودند را مورد حملات موشکی قرار داد.

نگرانی های بسیاری در کل منطقه در مورد انتقام گیری وجود داشت. در کویت، جایی که یک کمپ کوچک کانادایی در همسایگی نیروهای آمریکایی در یک پایگاه هوایی حضور دارند، یکی از فرماندهان عملیات کانادا به نام ژنرال مایکل سنت لوییس، گفت که نیروهای کانادایی و ملل متحد هنوز مشغول ارزیابی تهدید و تصمیم گیری در رابطه با اینکه “آیا ما باید تغییر دهیم، پاسخ دهیم، برگردیم، برنگردیم” بودند. چندین هفته می گذرد، اما آینده ماموریت آموزشی هنوز در هاله ای از ابهام است.

در میان این تنش ها، یک خطای مرگبار، ساقط شدن هواپیمای اوکراینی پرواز ۷۵۲ حامل ۵۷ سرنشین کانادایی و ۲۹ مقیم کانادا توسط نیروهای ایران، رویدادهای خاورمیانه را برای کانادا تبدیل به مسئله ای اضطراری کرد.

آقای ترودو ناگهان شروع به دادن گزارش های روزانه در مورد تماس های خود با ایران کرد. او تلفنی با نخست وزیر عراق، پادشاه اردن، امیر قطر، رهبر قدرتمند امارات و حسن روحانی رئیس جمهور ایران و کشوری که کانادا از سال ۲۰۱۲ هیچ گونه رابطه دیپلماتیکی با آن نداشته، در تماس بود. در دو هفته ی متعاقب حمله آمریکا که منجر به کشته شدن ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی و رهبر شبه نظامیان شیعه عراق ابومهدی المهندس در سوم ژانویه شد، ترودو با ۱۸ تن از رهبران دنیا صحبت کرد.

بیشتر این مکالمات متمرکز بر دیپلماسی عملگرایانه مربوط به بعد کانادایی یک تراژدی بین المللی بود: اعمال فشار برای بررسی کامل پرواز ۷۵۲، صدور ویزا برای بازرسان و کارمندان کنسولی کانادایی که می بایست به ایران سفر کنند و مذاکره در مورد تدارکات لازم برای بازگرداندن پیکر کشته شدگان.

اما این همچنان بیشترین درگیری آقای ترودو در ارتباط با امور خاورمیانه به شمار می رود.

هنوز پیش از اتمام ماه ژانویه، دولت او یک بار دیگر سعی کرد محافظه کارانه از کنار مسئله ی دیگری در منطقه عبور کند. زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ روز سه شنبه کنار نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو ایستاد و طرح “معامله قرن” برای صلح میان اسرائیل و فلسطین، طرحی یک طرفه که بلافاصله توسط مقامات فلسطین رد شد، را ارائه داد، دولت ترودو واکنش خاصی نشان نداد. واضح است که آقای ترودو نمی خواهد از طرح آقای ترامپ حمایت و یا از آن انتقاد کند: روز چهارشنبه، وزیر امور خارجه فرانسوا فیلیپ شمپین قول داد که توافق را بررسی کند اما در رابطه با آن اظهار نظری نکرد.

ژانویه، ماه سختی برای سیاست کانادا در خاورمیانه بود. آموزش سربازان عراقی که تمرکز اصلی بزرگترین ماموریت نظامی خارجی کانادا، به شمار می رود به حالت تعلیق درآمده است و آینده این عملیات نامشخص است. زمانی که خطای مرگبار ایران باعث کشته شدن تمامی آن کانادایی ها شد، اتاوا هیچ روابط دیپلماتیکی با ایران نداشت و آقای شمپین به طور ناگهانی برای ملاقات با همتای ایرانی خود به عمان سفر کرد.

این سفر این سوال را به وجود آورد که آیا کانادا سیاستی جدی را در خاورمیانه دنبال می کند؟ آیا باید این کار را بکند؟

پیش از این ماه، دولت آقای ترودو تاکید خاصی روی خاورمیانه نداشت. سیاست خارجی او متمرکز بر آقای ترامپ و تهدید او برای توافق نفتا بود. پیش از او دولت محافظه کار استفان هارپر مرتبا مراتب وفاداری خود را به اسرائیل اعلام می کرد و ایران را یک خطر معرفی می کرد، اما دولت لیبرال این دیدگاه ایدئولوژیک دولت محافظه کار هارپر به خاورمیانه را نداشت. جان برد وزیر امور خارجه آقای هارپر، رابطه سیاسی و تجاری با کشورهای حوزه خلیج فارس را که آنها نیز ایران را تهدید به شمار می آورند، تقویت کرد. دولت لیبرال ترودو سیاست کانادا در قبال مسئله اسرائیل-فلسطین را به سمت بی طرفی پیش برد اما سعی کرد بر روی آن تمرکز نکند. آنها کمتر اظهار نظر کردند، کمتر بازدید کردند و اجازه دادند برخی روابط کمرنگ شود.

دنیس هورک سفیر کانادا در عربستان از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ و کاردار پیشین سفارت کانادا در ایران گفت: “آنها [لیبرال ها] در واقع هیچ علاقه ای به خاورمیانه ندارند”. وی همچنین افزود: اما خاورمیانه همواره خود را در صدر اخبار قرار می دهد و “شما میتوانید آن را نادیده بگیرید و خاورمیانه را از اولویت خارج کنید اما عادت زشتی دارد و آن اینکه همواره بالاجبار توجه تو را جلب میکند”.

دنیس هورک میگوید: اکنون کانادا امکانات کمی را در بخش دیپلماسی خاورمیانه دارد. دولت آقای هارپر روابط دیپلماتیک خود را با ایران در سال ۲۰۱۲ قطع کرد تا این پیام را مخابره کند که کانادا موافق حمایت از تروریسم و اقدامات بی ثبات کننده این کشور در منطقه نیست. بنابراین سفارتخانه و یا مراوده ای با ایران وجود ندارد. عربستان سعودی در سال ۲۰۱۸ در واکنشی خشمگین نسبت به توییت کریستیا فریلند، وزیر امور خارجه آن زمان، که خواستار آزادی فوری فعالان حقوق بشر بازداشتی شده بود، آقای هورک را “عنصر نامطلوب” خواند و او را از این کشور اخراج کرد.

آقای هورک گفت که برقراری مجدد رابطه با هر کدام از این دو کشورها از نظر سیاسی جنجال برانگیز خواهد بود، اما کانادا نخواهد توانست نقشی جدی در خاورمیانه بازی کند، از اتفاقات آن با خبر باشد یا در آن جا نفوذ داشته باشد، مگر آنکه با این دو قدرت بزرگ منطقه ای گفتگو داشته باشد.

دیوید چترسون، سفیر پیشین عربستان سعودی، صریح تر عنوان می کند: “ما را جدی نمیگیرند چون ما جدی نیستیم”. وی گفت که سیاست کانادا در قبال خاورمیانه همانند “تعقیب آمبولانس ها” است و صدور بیانیه های سیاسی با هدف خشنود کردن رای دهندگان داخلی و سخنرانی های سطحی در مورد ارزش ها نمی تواند همپای دیپلماسی جدی و طرح های درازمدت مانند تبادل دانشجو و آموزش مدرس، تغییری در داخل کشورهای خاورمیانه بوجود آورد.

دیوید چترسون افزود کانادایی ها دوست دارند خود را بازیگران منطقه یا مذاکره کنندگانی صادق ببینند اما هیچ کس از ما درخواست مذاکره نکرده است. به نظر آقای چترسون در منطقه ای سرسخت با کشورهایی سرسخت که عادت به درگیری و حضور بازیگران نظامی خارجی جدی چون ایالات متحده، روسیه و ترکیه دارد، باید پرسید آیا کانادا اصلا قادر به نقش آفرینی خواهد بود یا آیا اولویت های مهمتری را در دنیا دنبال می کند. برای حضور جدی، کانادا باید از خود بپرسد که منافعش در منطقه واقعا چیست. فقط به این سوال پاسخ دهد که “ما در پی چه چیزی هستیم؟”. مشکلی برای پاسخگویی به این سوال وجود دارد که در ماه ژانویه نمود پیدا کرد: سیاست کانادا در قبال خاورمیانه هماهنگ با سیاست آمریکا است و حرکتی پیش بینی نشده از سمت آمریکا سیاست خارجه کانادا را دچار سردرگمی میکند.

درک اینکه چرا آقای ترودو در خفا راجع به مسائل مربوط به اسرائیل و فلسطین اظهار نظر میکند، آسان است. اظهار نظر عمومی منفعتی در سیاست داخلی برای لیبرال ها ندارد و تمایل چندانی هم برای آغاز کشمکش با آقای ترامپ وجود ندارد. رئیس جمهور ایالات متحده قدمهایی را در حمایت از اسرائیل برداشت که پیش از او هیچ رییس جمهوری حتی به آن فکر هم نکرده بود – همانطور که آقای ترامپ روز سه شنبه گفت او سفارت آمریکا را به بیت المقدس منتقل کرد، پیوستن بلندی های جولان به قلمرو اسرائیل را به رسمیت شناخت و توافق هسته ای چند جانبه با ایران را لغو کرد. دولت آقای ترودو با تمام این اقدامات مخالف است – اما در خفا. اینک آقای ترامپ از طرح صلحی پرده برداشته است که عملا به فلسطینیان می گوید که واگذاری های گسترده به اسرائیل از جمله شهرک سازی ها که خلاف سیاست های کانادا است، را بپذیرند.

این از نظر سیاسی ناراحت کننده است، اما سوپرایز های آقای ترامپ در ماه ژانویه باعث اختلال در عملیاتهای کانادا نیز شد. عملیات ‘ایمپکت” شامل ارایه آموزش نظامی در سه کشور می شود که حضور در عراق با حدود ۵۰۰ سرباز از دو کشور دیگر پررنگ تر است. کانادا دو عملیات در عراق داشت: یکی از آنها جنگ با داعش در کنار ایالات متحده و دیگری همراهی با ناتو به فرماندهی ژنرال جنی کاریگنان بود. با این وجود هیچ گونه اخطاری در مورد حمله پهپاد آمریکایی به ژنرال سلیمانی به کانادا داده نشد.

سیاستمداران عراقی به ویژه رهبران شیعه تحت تاثیر ایران، حالا خواستار خروج سربازان آمریکایی شده اند. اما عملیات آموزشی ناتو بستگی به حضور حدود ۵۰۰۰ سرباز آمریکایی برای فراهم کردن امنیت و تدارکات در عراق دارد. آینده این ماموریت معلوم نیست. این ماموریت قرار بود به ایجاد ثبات در عراق کمک کند. اما حالا عراق حداقل در کوتاه مدت، بی ثبات تر شده است.

رولاند پریس استاد امنیت بین المللی دانشگاه اتاوا و مشاور سیاست خارجی آقای ترودو در سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ گفت: “با وجود دونالد ترامپ، واقعا نمی شود یک استراتژی بلندمدت تعریف کرد. اینکه ما در این لحظه می بایست منافع خودمان را تعیین کنیم بسیار خطرناک است”.

این موضوع کوچکی نیست. مشاوران دولت های لیبرال و محافظه کار در اتاوا سالهاست که بر روی روابط امنیتی با واشنگتن به عنوان موتور محرک در سیاست خارجی کانادا در قبال خاورمیانه حساب کرده اند.

زمانی که آقای ترودو که به تازگی به عنوان نخست وزیر برگزیده شده بود، طبق وعده بازگرداندن جنگنده های کانادایی CF۱۸ از کارزار بمباران متحدان علیه داعش عمل کرد، عملیات “ایمپکت” به عنوان نوعی مرهم تعریف شد. آقای ترودو برای اینکه از دل متحدانش در بیاورد، یک عملیات آموزشی را ابتدا برای مبارزان کرد در شمال عراق و سپس برای نیروهای امنیتی عراقی، جایگزین کرد. بسیاری از متخصصان حالا این اقدام را در عراق تکه پاره شده ای که قسمت بزرگی از آن توسط داعش از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ اشغال شده بود و ۱۰۰ هزار مبارز شبه نظامی شیعه آن در کنار ایران خارج از کنترل دولت فعالیت می کنند، با ارزش تر میدانند.

این ژنرال سلیمانی بود که بر سیاست ایران در استفاده از متحدانش برای بسط نفوذ در منطقه نظارت می کرد، اما ترور او باعث شوک جهانیان شد. حتی در اتاوا موجی از نگرانی در مورد احتمال جنگ بوجود آمد و کسی تمایل به گفتن چیزی که توجه تهران یا آقای ترامپ در واشنگتن را جلب کند، نداشت.

دیپلماسی تلفنی آقای ترودو در روز ۶ ژانویه با تماس با رهبران غرب درباره کاهش تنش ها و تاثیر عملیات آموزشی آغاز شد. این تماس ها روز ۸ ژانویه زمانی که ایران با شلیک موشک به پایگاه های عراقی مقرر سربازان آمریکا و کانادا انتقام گرفت و پس از آن سهوا هواپیمای ۷۵۲ را در حال ترک تهران ساقط کرد، به اوج خود رسید.

آن اشتباه کشنده تمرکز آنی ایران به انتقام را به هم زد و باعث تظاهرات در تهران برای محکوم کردن خطای مرگبار حکومت شد. ممکن است کنترل عمومی این فاجعه از سوی آقای ترودو باعث همکاری ایران شده باشد: او بر پاسخگویی تاکید کرد اما این خواسته را در چارچوب عدالت خواهی برای کشته شدگان و خانواده هایشان مطرح کرد. او پیش از دیگران ایران را متهم به ساقط کردن هواپیما کرد اما تصدیق کرد که احتمالا غیر عمد بوده است. آقای هورک که تا پیش از بسته شدن سفارت در سال ۲۰۱۲، به عنوان کاردار سفارت کانادا در ایران مشغول به کار بود گفت آقای ترودو توازنی را میان پاسخگو کردن ایران و ترغیب این کشور به همکاری برقرار کرد.

یک مقام کانادایی عنوان کرد که مراودات سطح بالا پس از این موضوع عاری از تنش های تند و تیز از سوی ایران بود. سخنگویان تهران با گفتن اینکه ایران دوتابعیتی بودن را به رسمیت نمی شناسد، نگرانی هایی را بوجود آوردند مبنی بر اینکه ایران ممکن است اجازه دسترسی کنسولی به ایرانی-کانادایی ها ندهد یا اجازه بازگرداندن پیکر کشته شدگان را به اعضای خانواده هایشان ندهد. این مقام کانادایی افزود: بنابراین زمانی که آقای روحانی بخاطر مرگ کانادایی ها به آقای ترودو تسلیت گفت به این موضوع اشاره شد. گلوب اند میل قادر به افشای نام این مقام نیست زیرا آنها مجاز به عمومی کردن محتوای تماسها نیستند.

این مقام کانادایی گفت تماسها بیشتر متمرکز بر پرواز ۷۵۲ بودند اما گویا آقای روحانی تمایل به از سرگیری ارتباط دیپلماتیک داشته است: او گفته است که دو کشور بهتر است راههای بهتری برای حل مسائل دشوار پیدا کنند.

مقامات کانادایی انتظار تعجیل برای از سرگیری روابط دیپلماتیک ندارند. دیری نیست که ایران یک هواپیمای حامل ده ها کانادایی را ساقط کرده است. فشار سیاسی آنی از سوی محافظه کاران، سازمان یهودی بنای برت کانادا و برخی سازمان های ایرانی-کانادایی اعمال شده است و آنان خواستار اعمال تحریم های تروریستی جدید علیه سپاه پاسداران ایران شده اند که این موضوع احتمالا می تواند موانعی را بر سر راه همکاری ایران برای تحقیقات درباره سقوط هواپیما ایجاد کند.

از سرگیری روابط دیپلماتیک با ایران که آقای ترودو در سال ۲۰۱۵ وعده اش را داد، عمدتا به خاطر فضای سیاسی موجود عملی نشده است. یک مانع بزرگ به گفته توماس جونو استاد دانشگاه اوتاوا، قانون تصویب شده در سال ۲۰۱۲ است که ایران را بخاطر اقدامات تروریستی مشمول پرداخت خسارات میکند. وی گفت دولت اقلیت آقای ترودو ممکن است نخواهد ریسک خارج کردن ایران از لیست تروریستی را بکند بنابراین دو کشور ممکن است بجای بازگشایی سفارت، در مرحله اول تنها به افتتاح “دفتر حفاظت منافع” اکتفا کنند.

به گفته آقای هورک ترس از انتقادات سیاسی در داخل نیز ممکن است از سرگیری ارتباط کامل با عربستان سعودی را نیز جنجال برانگیز کند. وی همچنین گفت بخشی از این بخاطر ناپختگی ماست – این باور اشتباه که داشتن روابط دیپلماتیک به منزله مهر تایید است. وی افزود کانادا نمی تواند نظر کشورها را تغییر دهد یا باعث صلح در منطقه شود اما اگر تصمیم بگیرد که تلاش های جدی کند، میتواند در مورد موضوعات مشخصی تاثیرگذار باشد.

زمانیکه شرایط حساسی ایجاد شد، آقای ترودو فکر کرد که باید با بازیگران قدرتمند در خاورمیانه ارتباط برقرار کند – تا بتوانند بر سر اقدام احتمالی بعدی ایران، آینده عراق و از سرگیری ماموریت نظامی کانادا تبادل نظر کنند. او با رهبرانی مانند امیر قطر امیر تمیم بن حمد آل ثانی که با ایران رابطه دارد، تماس گرفت; با پادشاه اردن ملک عبدالله دو بار صحبت کرد و به حاکم امارات، شاهزاده محمد بن زاید آل نهیان ابوظبی تلفن کرد. به گفته مقامات کانادایی چند تن از آنان مصاحبه مطبوعاتی آقای ترودو در مورد پرواز ۷۵۲ در تلویزیون را تماشا کرده بودند.

زمانی که موقع تماس با نخست وزیر عراق عادل عبدالمهدی شد، یک سوال واضح ایجاد می شود: آیا عراقی ها واقعا فکر می کنند در صورتی که به سربازان آمریکا گفته شود باید کشور را ترک کنند، سربازان کانادایی و ناتو همچنان در عراق می مانند؟

این سوال همچنان مطرح است. یک مقام عراقی گفت که دولت به ارزش آموزش خارجی برای نیروهای امنیتی عراقی در جنگ علیه داعش واقف است و به “نیروهای حرفه ای، ملی، غیرمذهبی” – اشاره بارز به تعداد زیادی شبه نظامیان در عراق – نیاز دارد تا از تجدید فعالیت آنان جلوگیری کند. این مقام گفت که عراق متوجه کمک کانادا است و خواهان ماندن نیروهای ناتو است اما فضای سیاسی از زمان کشته شدن ژنرال سلیمانی پیش بینی ماندن نیروهای آمریکایی را دشوار کرده است. عادل عبدالمهدی نخست وزیر مستعفی عراق است و مذاکره در مورد تشکیل یک دولت جدید تاکنون همراه با خروج نهایی سربازان آمریکا بوده است.

در ماه ژانویه، خاورمیانه توجه آقای ترودو را جلب کرد. آیا او ریسک دنبال کردن جدی مسائل خاورمیانه را خواهد کرد؟ روابط کانادا با دو قدرت بزرگ منطقه قطع شده است. سیاست کانادا در قبال مسائل مربوط به اسرائیل و فلسطین در تقابل با واشنگتن است. بعد از اقدام تعجب آور آقای ترامپ، بزرگترین پروژه نظامی کانادا یعنی آموزش سربازان عراقی به هدف افزایش ثبات، معلق شده است. یک سوال مهم در سیاست خارجی کانادا در قبال خاورمیانه مطرح است: حالا چه کار باید کرد؟