تریتا پارسی
اخبار نپذیرفتن پیشنهاد میزبانی اتحادیه اروپا برای انجام گفتوگو میان ایران و ایالات متحده، از سوی ایران تحولی منفی و مسالهساز است. این اتفاق چالشهای موجود را پیچیدهتر میکند و به سرنوشت برجام ضربه میزند. با این وجود، این اتفاق تعجبآور نیست. در ادامه راجع به دلیل آن صحبت میکنیم.
همانگونه که در گاردین نوشتم، پیشنهاد مذاکره مستقیم ایران و ایالات متحده در شرایطی که تحریمها همچنان به جای خود باقی است – همانگونه که 3 سال از سوی دولت ترامپ پیگیری شد و به نتیجه نرسید – دلیلی ندارد اکنون نیز نتیجه دهد.
چنانچه صحبت من را قبول ندارید شما را به صحبتهای خانم وندی شرمن نامزد پست معاون وزارت امور خارجه در سال 2019 ارجاع میدهم: “اگر ایران بدون کاهش تحریمها پیشنهاد مذاکره را قبول کند شوکه خواهم شد.” شرمن درست میگوید و محاسبات ایران از آنچه گمان میکنید سادهتر است.
چنانچه تهران مذاکره با بایدن در شرایط ادامه سیاست فشار حداکثری را قبول کند و گفتوگوها شکست بخورد، ایران مقصر شناخته میشود. در این حالت ایالات متحده اقدامی برای تغییر آنچه این بحران را بهوجود آورده (خروج ترامپ از برجام) انجام نداده است.
بنابراین بدون تغییر میراث ترامپ، ایالات متحده میتواند در صورت شکست گفتوگوها توپ را با موفقیت در زمین ایران بیندازد و این کشور را مقصر جلوه دهد.
دولت جدید ایالات متحده به صورت عمومی اعلام کرده است قصد بازگشت به برجام را دارد. این اقدام پیآمدهای مثبت خود را به همراه دارد، اما در وضعیت بیاعتمادی موجود نیت بدون عمل، راه به جایی نمیبرد. این دقیقا همان نقطهای است که بازی کودکانه “چه کسی باید گام اول را بردارد” از آن شروع شده است.
اصرار واشنگتن بر برداشتهشدن گام نخست از سوی ایران با محدودکردن فعالیتهای غنیسازی و فشار همزمان بر اتحادیه اروپا برای تنبیه ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعتماد ایران به جدی بودن بایدن را از بین میبرد. چنین اصراری ورود به گفتوگوها بدون کاهش معنادار تحریمها را برای رهبری ایران پرخطر میکند.
بایدن حتی اجازه دسترسی ایران به منابع مالی خود در کره جنوبی را نمیدهد. این اقدام مشکلات بزرگی برای سئول ایجاد کرده و فریز شدن پولهای ایران نتیجه سیاستهای غیر انسانی دولت ترامپ بوده که بایدن آنها را در گذشته محکوم کرده است.
البته تیم بایدن به خوبی از این مسایل اطلاع دارد، ولی چه چیزی باعث این رفتار شده است؟ بهنظر میرسد که این یک تصمیم شخصی از سوی بایدن است. او علاقهای ندارد پیش از گفتوگوها از سوی ایران، زیر فشار قرار بگیرد و از این میترسد که با این کار رای دموکراتهای تندرو مجلس سنا برای تایید بسته کمک کرونایی را از دست بدهد.
حملات گروههای شبه نظامی عراقی طرفدار ایران نیز این رویکرد بایدن را تقویت کرده است. دقیقا به همین دلیل تیم بایدن نباید از ابتدا وارد بازی چه کسی اولین گام را بردارد میشد. نتیجه این بازی افزایش هزینه سیاسی هر اقدام پیش از شروع گفتوگوهای واقعی است.
آیا راهی برای برون رفت از این بنبست وجود دارد؟ چنانچه اراده سیاسی در هر دو طرف وجود داشته باشد، پاسخ مثبت است. با این حال، ترس از ضعیف بهنظر آمدن، اراده سیاسی را دچار مشکل میکند. اوباما بیرحمانه بابت سیاستش نسبت به ایران مورد حمله قرار گرفت و او به اشتباه متهم به تسهیل مسیر برای ایران شد.
اوباما بر نتیجه متمرکز بود؛ جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و جنگ. او دیپلماسی را بر افزایش محبوبیت سیاسی نزد جمهوریخواهان، سعودیها و اسراییلیها اولویت داد و در نهایت موفق شد به توافقی برسد که هیچکدام از رییسان جمهور پیش از او در چهل سال گذشته نتوانسته بودند به آن دست پیدا کنند.
خواست واشنگتن از اتحادیه اروپا برای عقبنشینی از تهدید به محکومیت ایران در آژانس انرژی اتمی، آزادسازی منابع مالی ایران در کره جنوبی و پیوستن ایران به گفتوگو با ایالات متحده همزمان با کاهش گامها برای افزایش میزان غنیسازی میتواند بنبست ایجاد شده را از بین ببرد. این یک راه حل ایدهآل نیست، اما راه حلی ایدهآل برای وضعیت کنونی وجود ندارد.
هر دو طرف باید از غرور خود بکاهند و هزینه سیاسی بدهند. تعلل بیشتر به معنای هزینه بیشتر است و وقت به انداز کافی وجود ندارد.