مازیار شیبانیفر
گفتوگوهای احیای برجام در وین که بهخاطر تغییر دولت در ایران متوقف شده بود، بار دیگر از دوشنبه 29 نوامبر 2021 از سر گرفته میشود تا شاید سرانجام گره کور این کلاف باز شود، اما موضوعی که پیش از برگزاری دوباره این گفتوگوها مطرح است اینکه اگر به هر دلیلی مذاکرات شکست بخورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در سال 2015 بین ایران، ایالاتمتحده، چین، روسیه و تعدادی از کشورهای اروپایی نهایی شده بود، سال 2018 “دونالد ترامپ” رییسجمهور پیشین ایالاتمتحده از این توافق بهصورت یکطرفه خارج و “تحریم حداکثری” جایگزین آن شد. بر اساس برجام قرار بود ایران اورانیوم را با غنای 3.67 درصدی، آن هم به میزانی مشخص ذخیرهسازی کند.
خروج آمریکا از برجام و ناتوانی کشورهای اروپایی برای بازگرداندن آمریکا از یک سو و اعمال گسترده فشار اقتصادی بر ایران از سوی دیگر باعث شد، زمامداران تهران بر اساس آنچه در متن برجام آمده است در برابر بیتعهدی طرفهای برجام، به کاهش برخی از تعهدهای خود پرداختند و ابتدا غنیسازی 20 درصدی را در پیش بگیرند و برخلاف توافق، تعدادی از سانتریفیوژهای پیشرفته را مورد استفاده قرار دهند. البته مدتی بعد ایران از غنیسازی با خلوص 60 درصد و تولید فلز اورانیوم غنیشده صحبت کرد.
بهنظر میرسد ایران همه این کارها را انجام داده است تا در مذاکرات احیای برجام دست بالا را داشته باشد و بهنوعی برای لغو تحریمها از سوی ایالاتمتحده اهرمهایی در دست داشته باشد.
بر پایه همین اتفاقها و البته روی کار آمدن دولت جو بایدن در ایالاتمتحده، مذاکرات احیای برجام در دوران دولت حسن روحانی آغاز شد، اما ایران یا آمریکا حاضر نشدند گام نخست برای احیای این توافقنامه را بردارند. تهران اعلام کرد حاضر است به تمامی تعهدهای خود بازگردد به شرطی که آمریکا تمامی تحریمها را یکجا بردارد.
در این زمینه علی باقری کنی معاون وزیر امور خارجه و هدایتگر تیم جدید مذاکرهکننده ایران در گفتوگوهای وین گفته است: “ایالاتمتحده باید “واقعیت” را بپذیرد و با لغو تحریمهای خود علیه ایران در جریان مذاکرات هستهای موافقت کند.”
موضوع دیگری که در دور قبلی مذاکرات مورد توجه ایران بود اینکه آمریکاییها دوباره زیر قول و قرارشان نزنند و تعهد بدهند دولتهای آینده ایالاتمتحده از برجام خارج نمیشوند، اما آمریکاییها نپذیرفتند. ایران یک پله پایینتر آمد و خواست دستکم تا پایان دولت کنونی تعهد به ماندن در برجام بدهند که دولت جو بایدن این را هم نپذیرفت. البته هنوز مشخص نیست مذاکرهکنندگان جدید ایران نیز بر همین باورند یا قصد دارند تعهدهای محکمتری از طرف آمریکایی بگیرند که خارجشدن از برجام برایش هزینهبر باشد!
اقدام دیگری که ایران برای هشدار دادن به امضاکنندگان برجام و اعتراض عملی به خرابکاری در تاسیسات هستهای و البته ترور “محسن فخریزاده” دانشمند هستهای ایران از سوی اسراییل انجام داد، کاهش دسترسی ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دوربینهای مراکز هستهای ایران بود. طرفهای غربی به این موضوع اعتراض کردند، اما ایران حاضر به تغییر شرایط نشد. با این حال، بهعنوان پیشدرآمد مذاکرات پیشِ رو “رافائل گروسی” مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی سهشنبه 23 نوامبر 2021 راهی تهران شد و با رییس سازمان انرژی اتمی و وزیر امور خارجه ایران دیدار کرد تا شاید گشایشی حاصل شود.
همه نگاهها به نتیجه این دیدار دوخته شده بود. بهتازگی گروسی دست خالی به خانه برگشته و بهطور رسمی اعلام کرده است این گفتوگو “بینتیجه” یا به تعبیر طرف ایرانی “ناتمام” بوده است؛ این اتفاق یعنی بنبست و ایجاد یک دستانداز دیگر در مسیر گفتوگوها.
حال پرسش این است که در صورت شکست قطعی و کامل این مذاکرات چه خواهد شد؟
اگر این موضوع قطعی شود که مقصر اصلی در به بنبست کشیدهشدن این مذاکرات ایران است، یکی از گزینهها فعالکردن مکانیسم ماشه از سوی یکی از حاضران در برجام و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بازگرداندن تحریمها است. گزینه دیگر این است که با توجه به تداوم همکارینکردن ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای طی چند ماه آینده، پرونده هستهای ایران به شورای امنیت برود و با واکنش محدود یا گسترده اعضای این شورا مواجه شود.
دیپلماتهای غربی، مقامهای سابق و کارشناسان ایالاتمتحده میگویند همزمان با از سرگیری مذاکرات، فهرستی از گزینههای جایگزین “پلن بی” را پیشِ روی خود قرار دادهاند. این فهرست از افزایش تحریمها تا اقدام نظامی احتمالی را در بر میگیرد. زیرا قدرتهای جهانی به این نتیجه رسیدهاند که برنامه هستهای ایران به مرزهای خطرناکی رسیده است.
اسراییل بهروشنی اعلام کرده است در صورت نیاز به اقدام نظامی، آمادگی انجام این کار را دارد تا به هر وسیلهای از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند.
از دیگر گزینههای مورد نظر غربیها به این موارد میتوان اشاره کرد:
- متقاعدکردن چین به توقف واردات نفت از ایران.
- تشدید تحریمها از جمله جلوگیری از فروش نفت به هند و چین.
- پیگیری یک توافق هستهای موقت با گزینههای محدودتر.
- انجام عملیات مخفیانه برای ایجاد خرابکاری در برنامه هستهای ایران.
البته پیش از این هم ایران در چنین شرایط پیچیده و خطرناکی قرار گرفته بود. زمانی که دولت دوم محمود احمدینژاد بر سر کار بود و پرونده هستهای ایران سر از شورای امنیت سازمان ملل متحد درآورد.
10 ژانویه 2006 ایران به منظور غنیسازی اورانیوم مهر و موم تاسیسات هستهای خود را شکست. 4 فوریه همان سال شورای حکام تصویب کرد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شود. 31 جولای 2006 نخستین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران به شماره ۱۶۹۶ به تصویب رسید و 5 ماه بعد قطعنامه ۱۷۳۷ در این شورا تصویب شد.
با توجه به این قطعنامه، ایران زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار گرفت. شورای امنیت میتواند برای حفظ یا احیای صلح و “امنیت” بینالمللی بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد اقدام کند. این اقدامها از تحریمهای اقتصادی، تجاری و تسلیحاتی تا حمله نظامی را در بر میگیرد. از سال 1966 تا آن زمان، شورای امنیت 30 حکومت و گروه را شامل این ماده قانونی کرده بود که رودزیای جنوبی، آفریقای جنوبی، یوگسلاوی سابق، عراق، سومالی، سودان، لبنان، کره شمالی، لیبی، داعش، القاعده و طالبان از آن جملهاند.
در شرایط امروز، به نظر میرسد ایران میخواهد از پیشرفتهای هستهای خود برای امتیازگیری از ایالاتمتحده استفاده کند. اقدامی که میتواند مقامهای ایالاتمتحده را به این نتیجه برساند که بازیابی این توافق برای آنها سودمند نیست. از سوی دیگر، آمریکاییها مشتاقند همتایان روسی و چینی خود را متقاعد کنند مقصر هر گونه شکست در مذاکرات ایران است. آمریکاییها به تحریم یکی از شرکتهای کشتیرانی چینی حملکننده محمولههای نفتی ایران نیز میاندیشند.
البته مقامهای سابق ایالاتمتحده معتقدند درگیری نظامی هنوز بعید است و اگر مذاکرات با شکست مواجه شود، نتیجه آن میتواند یک بحران متوسط و البته بدون راهحل روشن در ماههای آینده باشد.
به این خاطر که اگر اسراییل بخواهد به تاسیسات هستهای ایران حمله کند، دولت بایدن باید در چنین عملیاتی مشارکت داشته باشد یا آن را رهبری کند یا دستکم پشتیبانی لجستیکی و تقویت سامانههای دفاع موشکی برای تلافی احتمالی ایران را در نظر بگیرد.
کارشناسان می گویند برای عبور از بنبست، ایالاتمتحده و شرکای اروپاییشان ممکن است مجبور به خلاصشدن از دست تحریمها شوند، اما حتی در صورت چنین اقدامی، پیآمدهای مثبت اقتصادی آن ممکن است در سال 2024 خود را نشان دهد که شاید این موضوع در کوتاهمدت نظر حاکمان تهران را جلب نکند.
البته برخی کارشناسان بر این باورند که ایران با وجود فشار اقتصادی که به مردم میآید، امکان دارد از تداوم تحریمها استقبال کند تا به پیشبرد منافع و جاهطلبیهای منطقهای و برنامه هستهای خود ادامه دهد؛ رفتارهایی که غربیها به دنبال متوقفکردنشان هستند.
همه این گزینهها در صورتی مطرح خواهد شد که گفتوگوهای احیای برجام در پایان نوامبر 2021 به اصطلاح به نقطه «هماهنگی متقابل» نرسد و خروج از این بنبست ناممکن شود. البته با وجود تمامی کشمکشهای لفظی میان حاکمان تهران و واشنگتن، همچنان امیدواریهایی برای دستیابی به توافق نهایی حتی به صورت “موقت و محدود” وجود دارد. زیرا بسیاری از این تهدیدهای لفظی تنها به انگیزه امتیازگیری صورت میگیرد؛ وگرنه همه طرفهای برجام میدانند، بدون وجود یک “توافق معقول” شرایط پیچیدهتر خواهد شد.