نویسنده: مازیار شیبانیفر
قرنها از آن زمان میگذرد که جارچیها وظیفه اطلاع رسانی داشتند و پل ارتباطی میان حاکمان و مردم بودند. چندین دهه است که با آمدن رسانههای چاپی (روزنامه و مجله) و بعد از آن رادیو و تلویزیون و حالا رسانههای اجتماعی وابسته به اینترنت، مردم به صورت دو طرفه در جریان آخرین اطلاعات و اخبار قرار میگیرند.
رسانه در این سده که از آن با عنوان عصر ارتباطات یاد میشود، نقش بسیار مهمی در زمینه ایجاد ارتباط میان مردم و حکومتها دارد. به گفته جان لاک، رسانههای چاپی رکن چهارم دمکراسی هستند. به عبارت دیگر، با حضور رسانهها و اطلاعرسانی آنها است که دستیابی به دموکراسی و آزادی فراهم میشود.
رسانهها طی چند دهه گذشته کارکردهای بسیار گستردهای یافتهاند؛ تاکید بر توسعه همراه با عدالت اجتماعی و توسعه پایدار، توجه به رشد کمی و کیفی جمعیت، برجسته کردن اهمیت حفظ سرمایههای داخلی و جذب سرمایههای خارجی، تشویق سیاستمداران به ارتقای روابط بینالمللی، توجه به کارآفرینی در بخشهای مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی، حمایت از بخش خصوصی، تامین اجتماعی و رفاه کارگران بخشی از کارکردهای رسانه در دنیای امروز محسوب میشود.
رسانهها بر الگوی مصرف، آموزش، فرهنگ، انتشار اطلاعات و دانش، رشد گردشگری و به طور خلاصه بر تمام مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و هنری جهان تاثیر مستقیم و دایمی دارند.
رسانهها میتوانند به وجودآورنده حرکت، پویایی و نشاط در جامعه باشند و به رشد و گسترش تولید و افزایش توسعه پایدار کمک کنند. همچنین رسانههای گروهی میتوانند رشد و گسترش احساسهای عاطفی، محبت و صداقت در بین گروههای مختلف جامعه را به وجود بیاورند تا دشمنی، بیاعتمادی و خشونت کاهش یابد.
رسانهها دیدهبانان فرهنگی جامعه هستند. فرهنگ نیز با زبان آمیخته است. زبان، ابزار ایجاد و حفظ ارتباطهای بین فردی، وابستگی و پیوستگیهای گروهی، همگرایی طبقههای مختلف اجتماعی و پرورنده هویت فردی است.
هر چند طی چند سال گذشته با افزایش روابط انسانی، آموختن زبان دیگر کشورها و به دست آوردن دانش و اطلاعات با آگاهی یافتن از دیگر زبانها امکانپذیر شده است، اما همچنان زبان مادری بخشی از هویت فرد را تشکیل میدهد و بر روی روابط اجتماعی و فرهنگی افراد همزبان به شدت تاثیر میگذارد.
کانادا کشوری پهناور و به مفهوم واقعی کلمه جامعهای چند فرهنگی است. جامعهای که مهاجران در آن از جایگاه خاص خود برخوردارند و به خاطر تنوع قابلتوجهی که در میان مهاجران وجود دارد، زبان بسیاری از کشورهای جهان را میتوان در مکالمه ساکنان کانادا در شهرهای مختلف شنید. جدا از اینکه کانادا از معدود کشورهایی است که دو زبان انگلیسی و فرانسوی به عنوان زبانهای رسمی آن شناخته میشود.
از سوی دیگر، کانادا کشوری مهاجرپذیر است و هر سال تعداد قابلتوجهی از مردم کشورهای مختلف جهان برای مهاجرت به کانادا اقدام میکنند. این افراد بیش از هر چیز به آخرین اخبار و اطلاعاتی نیاز دارند که به وسیله دولت کانادا اعلام میشود و سرنوشت مهاجرت افراد را تعیین میکند.
با این توضیحات دور از ذهن نیست اگر ساکنان کانادا انتظار برخورداری از رسانهای چند زبانه را داشته باشند. البته این را به خوبی میدانیم که سایتهای رسمی و اطلاعرسانی کانادایی مطالبشان را به طور همزمان به دو زبان انگلیسی و فرانسوی منتشر میکنند، اما در اینجا صحبت از زبانهای بسیار بیشتری است که مخاطبان گستردهای در سطح جهان داشته باشد.
در حال حاضر در کشورهای مختلف جهان، رسانههای بزرگی فعالیت دارند که اخبار و اطلاعات خود را همزمان به چند زبان مختلف منتشر میکنند. همچنین این نوع رسانهها در کشورهای مختلف جهان خبرنگار دارند. بیبیسی، یورونیوز و دویچهوله جزو رسانههای چند زبانه جهان هستند که علاوه بر پخش خبر و گزارش به زبان کشور میزبان، به زبانهای دیگر از جمله فارسی، عربی، هندی و ماندرین نیز به ارایه مطلب میپردازند.
این گونه رسانهها مطالب خود را به صورت مکتوب، انتشار پادکست یا گزارشهای تلویزیونی به زبانهای مختلف منتشر میکنند. به همین خاطر، مخاطبان بالقوه خود را از چند میلیون به چند میلیارد نفر گسترش میدهند. به همان نسبت تاثیرگذاریشان نیز به طور چشمگیری افزایش مییابد.
در حال حاضر رسانههای عمومی معتبری در کانادا فعالیت میکنند که بیشتر آنها به زبان انگلیسی و گروهی از آنها به زبان فرانسه خبر و برنامه ارایه میکنند، اما به نظر میرسد جامعه چندفرهنگی کانادا شایسته و نیازمند رسانهای چند زبانه است.
بر اساس آمار رسمی در سال 2016، از کل جمعیت ساکن در کانادا حدود 79 درصد آنها را غیرمهاجران و کمی بیش از 21 درصد آنها را مهاجران تشکیل میدهند. البته این آمار به صورت تفکیک شده به افرادی اشاره ندارد که نسل دوم یا سوم مهاجران هستند و از نظر حقوقی کانادایی و غیرمهاجر محسوب میشوند، اما پیشینه آنها به کشوری غیر از کانادا مربوط میشود و به همین خاطر ممکن است به زبانهای دیگر نیز تسلط داشته باشند. بر اساس همین آمار طی چند دهه آینده حدود نیمی از جمعیت کانادا را مهاجران تشکیل خواهند داد.
همانطور که اشاره شد افراد بسیار زیادی نیز در جهان هستند که اخبار و اطلاعات مربوط به کشور کانادا را دنبال میکنند. این افراد ممکن است به طور مستقیم درگیر پروسه مهاجرت باشند یا به طور غیرمستقیم در حال بررسی موضوع هستند و سودای مهاجرت در سر میپرورند.
مهمتر اینکه اگر کشوری بخواهد از نظر سیاسی و اقتصادی تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد، نیازمند رسانه یا رسانههایی است که به زبان کشورهای دیگر نیز به پخش خبر و برنامه بپردازد و با تقویت بازوی دیپلماسی عمومی شرایط تاثیرگذاری بر ساکنان این کشورها را نیز فراهم سازد.
شیوه مهاجرپذیری کانادا که مبتنی بر دعوت از افراد متخصص در رشتههای مختلف است، بستر بسیار مناسبی فراهم میکند که اگر روزی دولت کانادا تصمیم بگیرد رسانهای چند زبانه ایجاد کند، طیف قابلتوجهی از متخصصان بخشهای مختلف رسانه در اختیار دارد که با کمک این افراد میتواند رسانهای قدرتمند و با کیفیت ایجاد کند.
در اینجا لازم است تاکید کنم که تاسیس چنین رسانهای فقط از عهده دولت بر میآید. به این خاطر که رسانه در وهله نخست باید بتواند با ارایه خبر و برنامههای مختلف اعتماد و نظر مخاطبان را به خود جذب کند و سپس در زمینه درآمدزایی به فعالیت بپردازد. با توجه به سرمایهگذاری قابلتوجهی که در ابتدای کار باید صورت بگیرد، بخش خصوصی توان ایجاد چنین رسانهای را ندارد. به این خاطر که دغدغه برگشت سرمایه در کوتاه مدت و هزینه سنگین راهاندازی و نگهداری چنین رسانهای از عهده بخش خصوصی خارج است.
شاید یکی از موثرترین شیوههایی که میتواند ایجاد چنین رسانهای را امکانپذیر کند، درک شرایط و احساس نیاز نمایندگان پارلمان است که با حمایت جامعههای مختلف مهاجران موفق به حضور در عرصه سیاسی شدهاند. این افراد با ایجاد شرایط مناسب برای گفتوگو و با ارایه راهکارهای مناسب برای دستیابی به ایجاد چنین رسانهای میتوانند، در جهت رشد و پیشرفت هر چه بیشتر ساکنان کانادای بزرگ گام موثری بردارند و تاسیس یک رسانه خبری چند زبانه را دستیافتنی کنند.
Note: The views and opinions expressed are those of the author and do not necessarily reflect the position of the IC Journal or its editorial board.