بر اساس گزارش مرکز آمار کانادا، احتمال ماندن کاناداییها در رتبهبندی همسان با درآمد و ثروت والدینشان افزایش چشمگیری پیدا کرده است.
در این گزارش، درآمد فرزندان متولد بین دهههای 60 تا 80 با والدینشان مقایسه شده است. این گزارش به این نتیجه رسیده است که تحرک درآمد بین نسلی در میان تمامی فرزندان متولد شده در دهههای مورد نظر کاهشی بوده است. تحرک درآمد بین نسلی بر اساس میزان افزایش درآمد و ثروت یک فرد نسبت به والدینش تعریف میشود.
فرزندان ثروتمندترین نسل که در دوران رشد چشمگیر فرزندآوری (Baby Boomers) به دنیا آمدهاند، از بخت بیشتری برای قرار گرفتن در بالاترین طبقه درآمدی برخوردار بودند. از طرف دیگر، فرزندان نسل ایکس (افرادی که بین سالهای 1965 تا 1980 متولد شدهاند) احتمال بیشتری برای ماندن در پایینترین طبقه درآمدی را داشتهاند.
بنجامین تال اقتصاددان بانک سیآیبیسی این پدیده را به بزرگترین انتقال ثروت در تاریخ کانادا مرتبط میداند. بنا به گفته او، فرزندان نسل انفجار تولد کودکان، همانند والدین خود از مزایای ثروت بهرهمند شدند و درآمد خود را افزایش دادند و کودکان نسل ایکس نیز همین تاثیرپذیری از فقر را داشتند. این اتفاق در نهایت شکاف درآمدی موجود در کانادا را بیشتر کرده است.
در گزارش مرکز آمار کانادا آمده است که احتمال اینکه فرزند خانوادهای متعلق به 20 درصد پایین درآمدی، در همان طبقه باقی بماند از 27 درصد برای کودکان متولد شده بین 1963 تا 1966 به 32 درصد برای کودکان به دنیا آمده بین 1982 تا 1985 رسیده است.
تال میگوید این شکاف به دلیل همهگیری کرونا بیشتر شده است. قشر کمدرآمد که بیشتر آنها در بخش خدمات مشغولند، بیکار شدهاند و افراد دارای شغل پردرآمد به دلیل کار از منزل ثروتمندتر شدهاند.
وی افزود: “کاناداییهای ثروتمند نمیتوانند پول خود را خرج کنند و به همین دلیل پسانداز آنها نیز بیشتر شده است. در حقیقت آنها بر روی کوهی از پول نشستهاند و حدود 100 میلیارد دلار پول مازاد در اختیار دارند. بخشی از پول آنها خرج میشود، بخشی را سرمایهگذاری میکنند و بخشی دیگر به فرزندانشان میرسد. این چرخه باعث میشود آنها پیش پرداخت بیشتری برای خرید خانه داشته باشند.” راه حل این مشکل از نظر تال تحصیل است. او میگوید: “کانادا تحصیلکردهترین کشور در میان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است، اما همزمان کانادا از بالاترین تعداد افراد تحصیلکردهای برخوردار است که در فقر زندگی میکنند. ما نمیتوانیم تحصیلات را تبدل به شغل خوب کنیم. زیرا برخی افراد در رشتههایی تحصیل میکنند که فایدهای برای اقتصاد ندارد. از نظر من این تنها راه حل است.”