چین مبدع یک “امپراتوری” جدید یا تلاش برای در اختیار گرفتن “نبض بازار”؟ (قسمت نخست

چین

مازیار شیبانی‌فر

کشور چین طی حدود یک دهه گذشته در زمینه گسترش ارتباط‌های اقتصادی و سیاسی خود بسیار فعال بوده که پیمان اقتصادی 25 ساله با ایران از آن جمله است. کارشناسان دو دیدگاه کلی دارند؛ گروهی بر این باورند که چین در تدارک ایجاد یک امپراتوری و تسلط بر جهان است و گروهی دیگر هدف این کشور را به‌دست گرفتن “نبض بازار” معرفی می‌کنند.

رویکرد رسانه‌های جریان اصلی درباره چین

“چارلز فریمن” مقام ارشد سابق وزارت امور خارجه و وزارت دفاع آمریکا، در این باره به موسسه صلح و دیپلماسی گفته است: حقیقت این است که ایالات‌متحده برای رقابت با چین یا دیگر قدرت‌های نوپدید که می‌توانند در شکل‌دهی جهان آینده موثر باشند، نیاز به پرونده‌سازی دارد که تنها با بخشی از واقعیت‌های موجود مرتبط است. یکی از این پرونده‌سازی‌ها موضوع هشدار درباره خطر تبدیل شدن چین به یک امپراتوری است.

این موضوع در حالی مطرح می‌شود که پکن تمایل چندانی برای رهبری جهان از خود نشان نداده است، اما به‌نظر می‌رسد دل‌نگرانی اصلی ایالات‌متحده این است که نمی‌خواهد چین در زمینه رهبری جهانی جایگزینش شود.

شرایط کنونی جهان به گونه‌ای است که نه‌تنها ایالات‌متحده، بلکه دیگر قدرت‌های جهانی نوپدید همانند چین، هند یا ژاپن توان ارایه پاسخی موثر و مناسب به چالش‌های موجود در کره زمین را ندارند. چالش‌هایی که گریبانگیر انسان شده است.

وی ادامه می‌دهد: اکنون چین دچار اعتماد به نفس بسیار زیادی شده، در حالی که ایالات‌متحده نسبت به توانمندی‌های خود دچار تردید است. به‌نظر می‌رسد حزب حاکم کمونیست در چین تصور می‌کند درخشش ایدئولوژی عامل موفقیت شگفت‌انگیز اقتصادی و فناورانه این کشور است.در حالی که بخش بزرگی از موفقیت‌های کنونی این کشور مدیون کنار گذاشتن ایدئولوژی، انتخاب رویکرد تجارت آزاد، صدور مجوز برای فعالیت گسترده شرکت‌های خارجی، تکیه بر اقتصاد بازار و برداشتن موانع از سر راه کارآفرینان داخلی و خارجی بوده است.

این اقدام‌ها موجب ایجاد توانمندی‌های اقتصادی و اجتماعی نهاد خانواده در چین و در نتیجه افزایش بهره‌وری و کاهش قیمت‌ها در بازار و افزایش رفاه همگانی شده است. مهم‌تر این که چین را تبدیل به سومین تولیدکننده برتر جهان کرده است.

چین اکنون دارای اقتصادی بسیار رقابتی و خودپایدار است. توسعه چین ممکن است در آینده کند شود، اما به احتمال زیاد همچنان رشد خواهد یافت. اکنون این کشور بیش از 30 درصد از تولید صنعتی جهان را در اختیار دارد، در مقابل آمریکا کمی بیش از 16 درصد را به خود اختصاص داده است. همچنین، چین بزرگ‌ترین کشور تجاری جهان و بزرگ‌ترین شریک اقتصادی سه چهارم از کشورهای دنیا است و به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دریافت‌کنندگان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی فعالیت می کند.

از نظر تعداد دانشمندان، تکنسین‌ها، مهندسان و ریاضی‌دانان، چین 8 برابر ایالات‌متحده از این نخبگان در کشور خود دارد و اگر چیزی تغییر نکند، در پایان این دهه، این میزان به حدود 15 درصد افزایش می‌یابد. چین و ایالات‌متحده هر کدام حدود یک چهارم از هزینه‌های جهانی تحقیق و توسعه را تامین می‌کنند، هر چند چین در سال 2019 از ایالات‌متحده عبور کرد.

در همین زمینه وال استریت ژورنال در مطلبی با اشاره به ریشه‌های توسعه‌طلبی‌های استعمارگرایانه می‌نویسد: در طول تاریخ امپریالیسم از چاه عمیق ناامنی سیراب شده است؛ امروز روسیه و چین نیز بر اساس همین الگو رفتار می‌کنند. برخلاف کشورهای غربی که در زمینه اشغال کشورهای مختلف در گذشته مشغول عذرخواهی هستند، چینی‌ها و روس‌ها به میراث امپراتوری خود افتخار می‌کنند. اگر چنین نبود، اکنون برای تسلط بر تایوان و اوکراین تلاش نمی‌کردند.

امروز برای دولت چین بازگرداندن ماکائو به این کشور، سرکوب خشونت‌بار دموکراسی‌خواهان در هنگ‌کنگ، تسلط اقتصادی بر کشور مغولستان و تلاش همه‌جانبه برای در اختیار گرفتن تایوان به عنوان تنها قطعه گمشده از پازل نقشه جغرافیایی امپراتوری چین، تبدیل به یک راهبرد جدی شده است. در مورد تبت و سین‌کیانگ (محل زندگی ترک‌های مسلمان اویغور) نیز دولت کنونی چین بر اساس مدل استعماری حاکمیت پیشین امپراتوران این کشور رفتار می‌کند.