دیپلماسی تنها مسیر مناسب برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران است

1579955752 negotiations about iranian nuclear program 806 copy 1

جمال عبدی و سینا طوسی

ایران پس از سال‌ها تحمل تحریم‌های ایالات متحده، در پی موفقیت مذاکرات احیای برجام، چشم‌انداز لغو آنها را پیش‌ روی خود می‌بیند. هم‌زمان، ابراهیم رئیسی سوم آگوست به صورت رسمی [سیزدهمین] رییس‌جمهور ایران می‌شود و این اتفاق اهمیت دیپلماسی با ایران را بیش از گذشته افزایش می‌دهد.

تثبت کامل قدرت نهاد امنیتی و راست افراطی روحانیت و به توافق نرسیدن ایران و ایالات متحده در مذاکرات احیای برجام اتفاقی نیست. این‌ها میوه‌های کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ هستند که تصور می‌کرد می‌تواند با از بین بردن زندگی ایرانیان عادی در تغییر رژیم موفق شود.

پافشاری سرسختانه تندروهای آمریکایی مبنی بر اینکه “چیزی به‌عنوان ایرانی میانه‌رو وجود ندارد” تبدیل به پیش‌بینی اثبات‌ناپذیر شد و نتوانست به تغییر حکومت در ایران منجر شود، اما توانست بال و پر جنبش اصلاحات و اعتدال‌گرایی در ایران را که پس از توافق هسته‌ای [برجام] در حال اوج گرفتن بود را بچیند. با کنار رفتن اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان از صحنه سیاسی ایران، زندگی برای ایرانی‌های زیر فشار تحریم سخت‌تر شد و افراط‌گرایان هر دو کشور در موقعیت بهتری قرار گرفتند.

دولت بایدن در حال ارزیابی تاثیر انتخاب رئیسی – به‌عنوان رییس‌جمهور جدید- بر سیاست خارجی خود است. ایالات متحده می‌تواند با دنبال کردن مسیر دیپلماسی و کاهش تنش‌ها، به مردم ایران بیشترین کمک را انجام دهد. این اقدام ایالات متحده می‌تواند به‌صورت غیرمستقیم شرایطی را برای ایرانیان به‌وجود بیاورد که از درون کشور حقوق انسانی و آرزوهای دموکراتیک خود را پیگیری کنند.

تاریخ نشان داده است دستورالعملی روشن برای اطمینان‌یافتن از تحقق حقوق بشر وجود ندارد و شرایط لازم برای توسعه دموکراسی پیچیده است. محققان دانشگاهی بر این مساله توافق دارند که برپایی دموکراسی، نیازمند رونق اقتصادی بالا، یک دستی قابل‌توجه جامعه در توسعه هنجارها، روش‌ها و نهادهای دموکراتیک است. سال‌ها است که سیاست‌های ایالات متحده به گونه‌ای اعمال شده‌اند که روندهای دموکراتیک در داخل ایران را سد می‌کنند.

چند دهه است مردم ایران در چرخه تحریم‌های اقتصادی گسترده و سرکوب شدید داخلی گرفتار شده‌اند. این پدیده‌ها به صورت متقابل یکدیگر را تقویت می‌کنند. افراد ثروتمند و قدرتمندان در اثر تحریم‌ها مجازات نشده‌اند. زیرا آنها می‌توانند از تحریم‌ها فرار کنند و حتی از آن سود می‌برند. این افراد شبکه‌های قاچاق را رهبری و منابع موجود را احتکار می‌کنند.

فقرا، بیماران، زنان، کودکان و سالمندان افرادی هستند که بار تحریم‌ها را تحمل کرده‌اند. تحریم‌ها طبقه متوسط ایران را کوچک کرده و جمعیت 45 درصدی این طبقه را به حدود 30 درصد رسانده است. طبقه متوسط نقشی کلیدی در تمامی مسیرهای دموکراتیک دارد.

هم‌زمان، فقر بسیار گسترده شده و به‌دست آوردن غذای کافی برای بیش از 40 درصد ایرانیان چالش‌برانگیز شده است. در اثر این شرایط، جامعه مدنی مجبور شده است تامین نیازهای اساسی را در اولویت قرار دهد و پیگیری حقوق مدنی و اصلاح سیاسی را تا حد زیادی کنار بگذارد.

نقش یک ابرقدرت همانند ایالات متحده در تحقق دموکراسی و رعایت حقوق بشر در ایران روشن است؛ ایالات متحده باید تنش‌های ژئوپولیتیکی و خطر جنگ را کاهش دهد تا دستگاه امنیت داخلی ایران را تضعیف کند. ایالات متحده باید مردم ایران را به لحاظ اقتصادی تقویت کند و ارتباط میان آنها و جهان بیرون را فراهم سازد.

ایاالات متحده نباید با سیاست‌های خود به نیروهای سرکوب‌گر ایران، در انزوا و وابسته نگه‌داشتن مردم ایران، به دولت کمک کند. ایالات متحده باید از طریق  اقدام‌های چندجانبه، دولت ایران و تمامی دولت‌ها را نسبت به رعایت تعهدهای بین‌المللی حقوق بشری پاسخگو کند.

بدین ترتیب، نیروهای سرکوب‌گر داخل ایران دیگر نمی‌توانند سیاست‌های تهاجمی ایالات متحده را مقصر شکست‌ها و نارضایتی‌ها جلوه دهند و از آن برای مشروعیت بخشیدن به سرکوب‌ داخلی استفاده کنند.

کاهش فشارهای اقتصادی می‌تواند تمرکز جامعه مدنی بر اصلاحات سیاسی را فراهم کند. ایالات متحده می‌تواند موانع موجود بر سر راه تبادلات محیط زیستی، علمی و بازرگانی را بردارد و ایرانیان را از انزوا خارج کند.

تحریم‌های ایالات متحده دسترسی ایرانیان به تولیدات و خدمات مهم نرم‌افزاری همانند آمازون را سد کرده‌اند. برای نمونه، ایرانیان از سرویس خدمات ابری آمازون برای دور زدن فیلترینگ استفاده می‌کردند. با خلق چنین فرصت‌هایی، ایرانیان از دولت خواهند خواست تا از حکمرانی قانونمند و ضد فساد پیروی کند و تعهدهای بین‌المللی حقوق بشری خود را به اجرا درآورد.

در نهایت، رویکردی جدی نسبت به حقوق بشر نیازمند افزایش اعتبار ایالات متحده در این زمینه و درخواست پاسخگویی یکسان از تمامی کشورها است.

مورگان شوستر آمریکایی در سال 1911 به عنوان خزانه‌دار کل به ایران آمد و با خدمات خود این امید را در دل ایرانیان زنده کرد که ایالات متحده قدرتی بی‌آزار است و می‌تواند از آنها در مقابل دهه‌ها تجاوز روسیه و انگلیس محافظت کند.

با این حال، روسیه شمال ایران را اشغال و از کودتایی حمایت کرد که باعث اخراج شوستر از ایران شد. شوستر نیز دسیسه‌های روسیه و انگلیس را محکوم کرد. بی‌تردید او سیاست‌های امروز ایالات متحده علیه ایران را نیز محکوم می‌کرد.

امروز، ایالات متحده می‌تواند با تغییر نقش مخرب خود، به بهترین شکل ایرانیان را یاری دهد و و فضای کافی برای آنها ایجاد کند تا خودشان به دنبال تثبیت حقوق خود بروند.