ما شاهد انواع دخالتها و فشارهای کشورهای خارجی در جهان هستیم. دخالت در امور کشورهایی همانند عراق، افغانستان، سوریه و لیبی نتیجه فاجعهباری در بر داشته است. از این دست مشکلاتی که ما در ایران داریم در برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه هم وجود دارد، اما به دلیل نزدیکی دولتهای آنها با دولتهای مداخلهگر بینالمللی، هیچ فشار خارجی را تحمل نمیکنند. بنابراین فشار خارجی برای بهبود وضعیت ما نیست بلکه برای همسو کردن دولت ایران با منافع قدرتهای بینالمللی است و اینکه فکر کنیم فشار بینالمللی ممکن است سودی برای جامعه ایران در بر داشته باشد، به تجربه در حال مشاهده هستیم که چنین نیست.
احسان منصوری که دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بود و طی سالهای ۸۲ تا ۹۱ در ایران به عنوان کنشگر سیاسی فعالیت میکرد و اکنون در انگلستان دانشجوی رشته امور مالی است، در گفتوگو با ژورنال ایرانیان کانادا در پاسخ به این پرسش که راه برون رفت از مشکلات سیاسی و اقتصادی داخل ایران با تقویت جامعه مدنی امکانپذیر است یا فشار بینالمللی گفت: “به نظر من موضوع روشن است. کشورهای خارجی برای به دستآوردن منافع خود به دیگر کشورها فشار سیاسی یا اقتصادی میآورند. این فشارها گرهی از مشکلات جامعه ایران باز نخواهد کرد. حل مشکلات در ایران، تنها نیازمند اراده و تلاش افراد جامعه است و هیچ راه دیگری ندارد.”
این فعال سیاسی ادامه داد: “ما در ایران مشکلاتی داریم که طی چند سال گذشته به دلیل ناکارآمدی و فساد حکومت انباشته شده است. همچنین ایران طی ۱۵ سال گذشته به طور جدی تحریم بوده است. برآیند این مشکلات و فشارها، شرایط سیاسی و اقتصادی را هر روز بدتر کرده است. حل این مشکلات نه از راه فشار و تحریم بلکه با ایجاد جامعه مدنی قدرتمند و بهرهگیری از نمایندگان سیاسی شاخص قابل انجام است، اما متاسفانه در بین جبهههای سیاسی داخل ایران ما دچار ضعف تحلیل و برنامه هستیم.”
منصوری با اشاره به اینکه قدرت تبلیغی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران باعث برداشتهشدن توجهها از روی مسایل مهم میشود، گفت: “ما در ایران مشکلات مختلفی در حوزه اقتصادی داریم. این مسائل نیازمند بحث و جلب توجه عمومی است، اما چون فضاسازی رسانهای خارج از ایران مرتب میگوید تا وقتی جمهوری اسلامی هست این مسائل حل نمیشود و شما توانایی حل این مشکلات را ندارید، هم جامعه ناامیدتر میشود و هم نیروهای سیاسی اصلاحجوی داخل ایران که توان بازی در فضای موجود را دارند، دستشان بسته میشود. بنابراین من معتقدم مشکلات خارجی، ضعف نیروهای اصلاحجو در داخل برای جلب نظر مردم و فشاری که اپوزیسیون خارج از کشور میآورد، دست به دست هم داده است که این قفل در فضای ایران ایجاد شود.”
وی یادآور شد: “بعد از وقایع سال ۸۸، آمدن روحانی موجب تغییر در فضای سیاسی ایران شد، اما معطوفشدن همه انتظارها و نگاهها به برقراری رابطه با آمریکا و بیرون راندن بخشی از نیروهای بیت رهبری و سپاه از فضای سیاسی ایران، موجب انحراف جامعه از تمرکز بر مسائل مهم شد که بین سالهای ۹۲ تا ۹۷ که اوضاع اقتصادی کشور با ثباتتر بود، به دور از چشم و توجه جامعه و فعالان سیاسی و مدنی، حجم گسترده فرار سرمایه از ایران، نابودی کارخانهها و افزایش اختلاسها را شاهد بودیم.”
این فعال سیاسی با تاکید بر اهمیت توانمندسازی جامعه مدنی توضیح داد: “ما در ایران نیاز به یک جنبش ملی ضد فساد داریم. جنبشی که بتواند همه نیروها را همراه کند. هیچ وقت فشار بینالمللی نتوانسته چنین حرکتهایی به وجود بیاورد. در افغانستان با وجود فشار و حضور نیروی خارجی وضعیت فساد فاجعهبار است. در عراق هم که فشار خارجی موجب تشکیل دولت جدید دمکراتیک شده است، فساد بیداد میکند. مسئله فساد در عراق حل نخواهد شد تا روزی که اصلاحات داخلی به دست نیروهای عراقی صورت بگیرد.”
منصوری در پاسخ به اینکه رسانههای پرمخاطب فارسیزبان خارج از ایران تا چه اندازه به توسعه جامعه مدنی در داخل کمک کردهاند و تا چه حد در جهت منافع صاحبان رسانه پیش رفتهاند، اظهار داشت: “من تردیدی ندارم هر خروجی که این رسانهها داشتهاند، تامینکننده منافع صاحبان آن رسانهها بوده است. وقتی برای رسانهای همانند ایران اینترنشنال سالانه ۲۵ میلیون پوند هزینه میشود، سرمایهگذار به دنبال نتیجه است. این رسانهها تاسیس شدهاند که منافع صاحبانشان را پیش ببرند و در بسیاری از موارد این رسانهها همانند صدای آمریکا، رادیو فردا و بیبیسی رسانههای دولتی هستند. بعضیها هم به صورت غیررسمی ارتباطهایی با دولت عربستان دارند. در مورد منوتو سعی کردند مخفی کنند، اما گفته شده است با پنتاگون ارتباط دارند.”
وی ادامه داد: “ممکن نیست کسی در این رسانهها بتواند نظر واقعی خود را به گوش دیگران برساند. چون رسانه با انتخاب زاویه دوربین و نحوه طرح مسئله در واقع قصد دخالت در فضای داخل ایران را دارد. برای نمونه، کاری که بیبیسی فارسی انجام میدهد. مناظرهای برگزار میکند و نظر دو طرف را درباره مفید بودن یا نبودن تحریمها میپرسد. طرح مسئله به این شکل عادیسازی فشار خارجی و تجاوز به ایران است. فرض کنید یک رسانه انگلیسیزبان بخواهد درباره هولوکاست مناظره بین موافق و مخالف برگزار کند. چنین رسانهای ممکن است از هستی ساقط شود. به این خاطر که کسی اجازه ندارد هولوکاست یا تجاوز به یک زن یا موضوع نژادپرستی را ارزیابی کند، اما بیبیسی فارسی به عنوان حرفهایترین رسانه فارسیزبان خارج از ایران تکتک این مسائل را تبدیل به پرسش میکند و به این طریق از دافعه جامعه ایران میکاهد.”
این فعال سیاسی تاکید کرد: “تمرکز اصلی این گروه از رسانهها بر روی مسایل واقعی جامعه ایران نیست. ممکن است به فساد بپردازند، اما این کار را در قالب بخشی از وظیفه رسانه مورد نظر انجام میدهند. این اقدام نوعی بیانگیزگی در جامعه مدنی ایران ایجاد میکند. فعالیت این رسانهها همیشه مانع ایجاد ساز و کارهای عادی جامعه برای اصلاح خودش شده است. مطالباتی را ایجاد، مسائلی را برجسته و بخشی دیگر را کمرنگ کردهاند. این کارها ساز و کار یک جامعه طبیعی را مختل میکند. شاید برخی از مخاطبان شما با این بدبینی من همراه نباشند، اما اجازه دهید یک مثال بزنم. بدن یک فرد سازوکار طبیعی دارد. حتی اگر فرض کنیم رسانههای خارجی همانند مکملهای غذایی عمل میکنند، اگر بدن فردی با این مکملها بمباران هم شود، باز هم ساز و کارش مختل میشود و امکان ترمیم و بهبود را از دست میدهد. چه برسد به اینکه من معتقدم این رسانهها همانند سم به بدن آسیب میزنند.”
منصوری درباره اینکه فعالان سیاسی خارج از ایران که از حمایت رسانههای گروهی پر مخاطب ایرانی و خارجی برخوردارند تا چه اندازه میتوانند به مردم برای دستیابی به خواستههای طبیعی و مدنیشان کمک کنند، گفت: “کسی که بیرون از جامعه ایران است، مسایل، دغدغهها و زاویه نگاهش با جامعه ایران متفاوت خواهد بود. من معتقدم بخش کوچکی از ایرانیهای ساکن خارج هنوز میتوانند در فضای ایران باشند، به شرطی که به باندها و حمایتهای مالی خارجی آلوده نشده باشند. برای نمونه، پس از سال ۸۸ مجموعهای در خارج از کشور ایجاد شد به نام سفیران سبز امید. اینها فعالیتهای مستقلی انجام دادند یا همین کنگره ایرانیان کانادا که سعی کردهاند مستقل باشند، ولی سایر افراد نیازمند حمایت مادی و سازمانی خارجی هستند و این حمایت آنها را به عامل آن سازمان خارجی تبدیل میکند.”
این فعال سیاسی یادآور شد: “زمانی که ما در ایران بودیم خود را کنشگر سیاسی یا مدنی یا حقوق بشر میدانستیم. با خروج از ایران افراد به طور طبیعی خود را از جایگاه کنشگر به گزارشگر تبدیل میکنند. چون کار دیگری از دست شما برنمیآید. در کشورهای خارجی همانند آمریکا، هلند و انگلستان منابع مالی وجود دارد که گزارشگران جدید میتوانند خبرها را به طرف خارجی گزارش و منافع مالی خود را نیز تامین کنند. این افراد هیچ اثرگذاری در فضای ایران ندارند، بهجز گرفتن و ترجمه اخبار و تحویل دادن به دولت خارجی که آنها بسته به سیاست خارجی خود از این مطالب استفاده کنند.”
وی افزود: “ما چهرههای مطرحی داریم همانند خانم شیرین عبادی که بارها در این باره صحبت کردهاند. وی بارها توضیح داده است که به چه دلیل ما باید صدای مردم داخل ایران باشیم، اما صدای مردم ایران به سمت کی و با چه هدفی؟ اکنون خود وی تبدیل شده است به گزارشگر و دیگران را هم تشویق به این کار می کند.افرادی همانند خانم عبادی یا خانم علینژاد تبدیل شدهاند به آدمهایی که برای فشار دولت خارجی علیه ایران خوراک تهیه میکنند. من اعتقاد دارم نزدیک به ۹۵ درصد فعالان سیاسی خارج از ایران تبدیل به این ابزار شدهاند. این افراد مسایل جامعه ایران را پیگیری نمیکنند، مگر اینکه مسئلهای به درد گزارشگریشان بخورد.”
منصوری تاکید کرد: “برخی افراد مدعیاند که بسیاری از مسائل امروز ایران را آنها مطرح کردهاند. من با این حرفها موافق نیستم. شرایط جدید جامعه حاصل تغییرهای تکنولوژیکی در عرصه رسانه، افزایش شجاعت مردم و گذر طبیعی زمان است. افرادی زحمت کشیدهاند به استادیومها رفتهاند، در خیابان تجمع کردهاند، هزینه دادهاند، زندان رفتهاند. من معتقد نیستم نیروی خارجی دخالت یا اثرگذاری داشته است. بلکه نیروی خارجی این مبارزه با حجاب را از ساز و کار طبیعی جامعه ایران خارج و به ابزار مشروعیت فشار خارجی تبدیل کرده است. یعنی نه تنها دردی از جامعه ایران درمان نکرده، بلکه دردی هم اضافه کرده است. اکنون تحریم دارد جامعه ایران را له میکند. آنهایی که به رسانه خارجی دسترسی دارند و علیه این فشار صحبت میکنند، قصد خدمت به جامعه ایران را دارند، اما در اقلیت مطلق هستند.”
گفتگو کامل: