نویسنده: آزاده معاونی و سوسن طهماسبی*
این مقاله روز ۲۱ مارس ۲۰۲۰ در گاردین به چاپ رسیده است.
پاندمی کرونا در حال ویران کردن یک اقتصاد ضعیف شده است. اما فعالان جامعه مدنی ایران برای مبارزه با کرونا اقدام میکنند.
عصر روز دوشنبه، پنج روز مانده به نوروز، پلیس وارد یک بازار محلی در غرب تهران شد و به فروشندگان محلی دستور داد که بساط خود شامل جوراب، کفگیر و گلهای پلاستیکی را جمع کنند و به آنها گفت که فروش کالا در اماکن عمومی به گسترش ویروس کرونا کمک می کند. عصر روز سه شنبه، پلیس برگشت و با فروشنده ای که در همان محل بساط فروش پهن کرده بود با سرسختی برخورد کرد. یک افسر انتظامی به وی تشر زد: “تو هنوز اینجایی!” زن سوال کرد: “اگر چیزی نفروشم، چطور اجاره خونه ام را پرداخت کنم؟”
در حالی که ایران سال جدید خود را جشن می گیرد، اعلامیه های فوت به رنگ سیاه در شهر تهران که حالا به طرز ترسناکی خلوت شده، دیده می شود. این ویروس طی هفته های اخیر راه خود را به سراسر کشور باز کرده و بنا به گزارش ها، با کشتن تعداد ۱،۱۳۵ نفر و آلوده کردن بیش از ۱۷،۰۰۰ نفر (بسیاری معتقدند این ارقام کمتر از میزان واقعی است)، ایران را در کنار ایتالیا و چین به کشورهای با بالاترین میزان ابتلا تبدیل کرده است.
این بیماری در شرایط بحران اقتصادی که باعث آسیب پذیری بیشتر ایرانیان شده، گسترش یافته است. منشا ویروس در ووهان چین بود و دولت می بایست هرچه سریعتر نسبت به ممنوعیت سفر و تجارت با چین تصمیم گیری می کرد، اما گرفتن چنین تصمیماتی با توجه به انزوای اقتصادی ایران و نقش چین در سر پا نگاه داشتن ایران در برابر تحریم های روز افزون ایالات متحده کار دشواری بود. کمبود دارو و تجهیزات، که تا حدودی ناشی از تحریم های ایالات متحده است نیز باعث تسریع گسترش این ویروس شد.
روز پنجشنبه، یکی از مقامات بهداشت اعلام کرد که در هر ۱۰ دقیقه یک ایرانی مبتلا به ویروس جان خودرا ازدست می دهد. شبکه های اجتماعی پر شده بود از تصاویر تشییع جنازه و عزاداران سیاه پوشی که با فاصله و دور از هم ایستاده بودند.
این بحران اکثر مناطق کشور را در بر گرفته است، اما بیشترین ضربه را به فقرا و طبقه ی کارگر زده است. در حالی که کشته شدگان اکثرا مردان مسن هستند، اما آسیب بیشتری از نظر اقتصادی به زنان وارد شده است زیرا بیشتر از مردان شغل خود را از دست داده اند و مسئولیت هایی از قبیل مراقبت از بیماران خانواده و فرزندانی که دیگر به مدرسه نمی روند، بر دوششان افتاده است.
زمانی که اقتصاد نابسامان کشور پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای و اعمال مجدد تحریم ها ی ایالات متحده از هم فروپاشید، قدرت خرید ایرانیان ظرف مدت دو سال به طور چشمگیری کاهش یافت. به گفته ی ناهید، فعال حقوق زنان: “مردم زمانی به این ویروس مبتلا شدند که تغذیه مناسبی نداشتند، سیستم ایمنی بدنشان ضعیف شده بود و بسیاری از آنها پول لازم برای تامین مراقبت های بهداشتی لازم را نداشتند.”
شهر قم مبدا شیوع ویروس کرونا بود. نماینده ی مجلس این شهر اواخر فوریه هشدار داد که ویروسی باعث کشته شدن افراد در این شهر می شود، اما مقامات به طور علنی این موضوع را دست کم گرفتند. برای چند روز، موضع دولت مبهم و نامطمئن به نظر می رسید، اما به محض اینکه برخی مقامات ارشد سیاسی به این ویروس مبتلا شدند، رهبر کشور آیت الله خامنه ای، در تلویزیون از کادر پزشکی در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا تشکر کرد.
از آن پس، عملکرد دولت به طرز چشمگیری تغییر کرد و تا حدودی وحشت و بی اعتمادی را کاهش داد. مقامات محلی به طور مرتب تعداد مبتلایان و کشته شدگان را اعلام میکنند و بیشتر آنها برای جلوگیری از مسافرت های غیر ضروری و ورود مسافران جاده های منتهی به شهرهایشان را بسته اند. شرکت های هوایی بیشتر پروازهای داخلی را لغو کرده اند. علیرغم این محدودیت ها، فروشگاه های سراسر کشور مملو از اقلام مورد نیاز هستند. گفتنی است بیشتر کالاهای مصرفی ایرانیان در داخل کشور تولید می شود. این خودکفایی که حاصل سالها تحریم و انزوا است اکنون به نفع ایران شده است.
در خود شهر قم، اکنون یک حرکت کاملا مردمی شکل گرفته است. جمعیت موقت شهر اعم از شرکت کنندگان در سمینارها و تجار، شهر را ترک کرده اند و شهروندان قم در همبستگی کامل با هم بسیج شده اند. چندین گروه امدادی داوطلب بوجود آمده و تحت نظر یک گروه مرکزی سازماندهی می شوند. آنها خیابان های شلوغ شهر را ضدعفونی می کنند، مواد غذایی بین خانواده های فقرا و بیماران توزیع می کنند و به نظافتچیان بیمارستان ها و سردخانه ها کمک می کنند تا آنها بتوانند کمی در خانه استراحت کنند. به گفته ی سید علی پورطباطبایی، روزنامه نگار مستقر در قم: “در اصل مردم دیدند که هشدار دولت مبنی بر اینکه “اگر از خانه هایتان بیرون بیایید خواهید مرد”، درست است. ترس از مرگ، ترس از نفر بعدی بودن یا با انجام ندادن هیچ کاری باعث مرگ دیگران شدن ، باعث شد تا مردم به فکر کمک کردن بیفتند.”
روزهای اخیر شاهد افزایش تلاش های داوطلبانه از سوی فعالان حقوق زنان هستیم که با بهره گیری از ارتباطات خود و سازماندهی افراد، اقدام به ارائه ی توصیه های بهداشتی به ویژه در مناطق روستایی کردند. ستاره، فعال حقوق زنان در تهران، که سال گذشته به استان خود بازگشت، ساعت ها با مغازه داران دیدار می کند تا به آنها اطلاعات بهداشتی بدهد و میان آنها دستکش پلاستیکی توزیع کند. ستاره گفت: “آنها از اینکه این توصیه ها را برایشان توضیح می دهم بسیار قدردان می شوند.”
آسیب های وارد شده به ویژه در مناطق فقیر نشین جنوب شهر تهران، جایی که اعتیاد به مواد مخدر شایع است و بسیاری از زنان سرپرست خانواده هستند، ویرانگر بوده است. در این مناطق، خانواده ها در سکونت گاه های شلوغ غیر رسمی به سر می برند و به سختی با فروش اجناس در مترو امورات خود را میگذرانند، اما این روزها برای جلوگیری از شیوع کرونا آنها امکان فروش اجناس خود در مترو را از دست داده اند. مردانی که به عنوان کارگر روزمزد کار می کردند و یا چرخ دستی ها را در بازار می کشیدند، بخاطر وضعیت موجود از کار بیکار شده اند. مریم از فعالان حقوق زنان که سازمان وی غذا و دارو درب منازل این خانواده ها توزیع می کند، می گوید که روحیه ی آنها بسیار بد است. بسیاری از آنها بیمارانی در خانه دارند و نمی توانند برای خرید مایحتاجی که پول آن را هم ندارند از خانه خارج شوند. “وضع این مردم که سازمان ما به آنها رسیدگی می کند و قبلا با مشکلات عدیده مواجه بودند، اکنون صد برابر بدتر شده است. دیگر مسئله تنها گرسنگی نیست، کسانی که فقیر هستند خواهند مرد.”
ایرانیان متمول، مانند همتایان خود در سطح جهان، کم و بیش می توانند از خود محافظت کنند. بانک ها در شمال تهران از ضدعفونی کننده دست در جلوی درب ها استفاده می کنند و به مشتریان تذکر می دهند تا فاصله ی یک متر را حفظ کنند. اقشار مرفه مخازن اکسیژن برای خانه های خود خریداری می کنند. سهراب فعال محیط زیست، از بازدید از یک مرکز خرید لوکس در شهر تهران می گوید که چگونه کادر بهداشتی دمای بدن مردم را جلوی در چک می کردند و بدون توضیح هر کسی را که از طبقه ی فرودست بود دور می کردند.
موسسات خیریه و گروه های بخش خصوصی برای جمع آوری بودجه ساخت درمانگاه و خرید تجهیزات و لوازم از چین گرد هم می آیند. اما تحریم ها حتی این کار را نیز دشوار کرده است. شریف نظام مافی، رئیس اتاق بازرگانی ایران- سوئیس که درگیر پروژه خیریه این چنینی به نام نفس است می گوید: “موسسات خیریه برای جابجایی پول با مشکل روبرو هستند. هرچیزی که وارد ایران می شود، باید از پیچیدگی های مختلفی عبور کند و کانال های بشردوستانه رسمی مسدود هستند. بنظر می رسد آنها اصرار بر سخت گیری بیشتر دارند”.
تعلیق تحریم ها در طول این پاندمی نباید کاری نگران کننده یا حتی مهم جلوه کند. طرفداران تحریم در دولت آمریکا اصرار دارند که تنها فشار شدید منجر به تغییر سیاست ایران خواهد شد – اما اکنون ما در برهه ی زمانی متفاوتی هستیم. کنترل این ویروس لطف در حق دولت ایران نیست بلکه لطف در حق مردم ایران و به عبارت بهتر در حق مردم جهان است.
* آزاده معاونی: مدیر پروژه جنسیت و تعارض در گروه بین المللی بحران، سوسن طهماسبی: فعال حقوق زنان و بنیانگذار سازمان FEMENA