مقاله کوروش زیاباری در نشریه OpenDemocracy
آیا توقف پروازها به ایران نتیجه مطلوب در پی خواهد داشت و حکومت ایران را به همکاری برای تحقیق درباره سقوط هواپیمای اوکراینی وادار خواهد کرد؟
با گذشت نزدیک به شش ماه از فاجعه سقوط پرواز ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین، خانوادههای ۱۷۶ قربانی و دولتهای متبوع آنها، همچنان در انتظار پاسخگویی دولت ایران هستند.
صبح ۸ ژانویه 2020، پرواز پی اس ۷۵۲ خط هواپیمایی بینالمللی اوکراین به مقصد کیف، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه بینالمللی تهران سقوط کرد که موجب کشتهشدن تمامی مسافران و خدمه آن شد. مدیران بخش هوانوردی ایران، ابتدا این حادثه مرگبار را به نقص فنی هواپیما نسبت دادند، اما آژانسهای اطلاعاتی شماری از کشورها زنگ خطر را به صدا درآوردند که هواپیمای مورد نظر، هدف موشکهایی قرار گرفته که به احتمال زیاد از فاصله نزدیک به آن شلیک شده است و موضوع نقص فنی مطرح نیست.
پس از سه روز انکار، سرانجام فرماندهان نظامی ایران اذعان کردند که (پدافند نزدیک فرودگاه) هواپیما را به اشتباه به عنوان هواپیمای دشمن تلقی کرده و مورد هدف قرار داده است.
این حادثه در بحبوحه فضای بسیار متشنج خاورمیانه و در همان روزی رخ داد که ایران علیه مواضع آمریکا در پایگاه هوایی عین الاسد در استان انبار عراق اقدام به حمله موشکی کرده بود؛ اقدامی که به تلافی ترور قاسم سلیمانی به عنوان یکی از ژنرالهای عالیرتبه ایران به دست نیروهای آمریکایی صورت گرفت. در شرایطی که رویارویی نظامی تمام عیار محتمل بود، بسیاری از کارشناسان هشدار داده اند که پروازهای غیرنظامی به داخل یا خارج از ایران تا زمان فروکش کردن تنش باید متوقف می شد.
حسن روحانی رییس جمهوری ایران این حادثه را «خطای غیرقابل بخشش» توصیف کرد. جواد ظریف وزیر امورخارجه ایران نیز بابت این کوتاهی عذرخواهی کرد و سپاه پاسداران نیز مسئولیت آن را پذیرفت. قوه قضاییه ایران آغاز تحقیق در خصوص این حادثه و اقدام قضایی علیه عاملان آن را وعده داد.
اکنون با گذشت حدود شش ماه از این حادثه دردناک، هنوز هیچ یک ازمقامات ایرانی اخراج نشدهاند، هیچکدام از آنها استعفا ندادهاند و هیچ جلسه دادرسی نیز برگزار نشده است. فقط یک نفر که هویتش افشا نشده است، در بازداشت به سر می برد.
با خودداری ایران از همکاری کامل برای تحقیق در خصوص جزییات و علت این فاجعه، رهبران کشورهای درگیر با سقوط هواپیما در موقعیت خطیری قرار گرفتهاند. مدیران بخش هوانوردی ایران اعلام کردند جعبه سیاه هواپیمای بوئینگ ساخت آمریکا را تحویل نخواهند داد و درخواست دولت اوکراین از ایران مبنی بر تحویل جعبه سیاه، رد شده است.
مسئولان اوکراینی برای اطمینان از این که ایران وظایف حقوقی خود را انجام می دهد، از آمادگی خود برای مطرح کردن شکایت در دادگاه بینالمللی خبر دادند.
دولت کانادا نیز که در این حادثه ۶۳ شهروند خود را از دست داده، در تلاش برای وادار کردن ایران به پاسخگویی و یافتن پاسخ بسیاری از ابهامها در این پرواز، فشار خود علیه حکومت ایران را افزایش داده است.
فرانسوا فیلیپ شامپین، وزیر امور خارجه کانادا و مارک گارنو وزیر حمل و نقل این کشور در بیانیه مشترکی اعلام کردند در حالی که این تراژدی مردم کانادا را متاثر کرده است، آنها قربانیان را همچنان به یاد دارند و برای اجرای عدالت در مورد قربانیان و بازماندگان آنها کوتاه نخواهند آمد.
تا کنون فقط فشار دیپلماتیک علیه ایران اعمال نشده است. خانوادههای قربانیان نیز از زمان وقوع حادثه، به طور مستقل صدای خود را بلند کردهاند و در سرخط خبرها قرار گرفتهاند و در حال حاضر خواستار تحریم بینالمللی علیه «آسمان ناامن» ایران هستند.
«حریم هوایی ایران ایمن نیست»
حامد اسماعیلیون دندانپزشک کانادایی-ایرانی که در این حادثه همسر و دختر ۹ سالهاش را از دست داده است، پس از مصاحبههای پراحساس خود در رسانهها و توصیف درد و رنجی که پس از شنیدن این حادثه متحمل شده و مصیبتی که برای بازگرداندن پیکرهای همسر و دخترش به کانادا و تدفین آنها در این کشور بر او رفته است و نیز ابراز خشم نسبت به کسانی که خانوادهاش را از او گرفتهاند، اکنون به چهرهای شاخص تبدیل شده است.
او با احساس فراوان از مهارت مسحورکننده دختر ۹ سالهاش ریرا در نواختن پیانو سخن گفت و تماس غمانگیز خود با مدرسه او برای این که بگوید ریرا تا ابد غایب خواهد بود را برای رسانهها بازگو کرد. وی همچنین در این باره صحبت کرد که به چه دلیل بخشیدن کسانی که دخترش را کشتهاند، برای وی دشوار است.
اسماعیلیون اکنون سخنگوی موقت انجمن خانوادههای قربانیان پرواز پی اس ۷۵۲ است. آنها خواستاراجرای عدالت هستند و برای وادار کردن دولت ایران برای همکاری شفاف با جامعه بینالملل، پتیشن (توماری) مجازی تهیه کردهاند تا خطوط هوایی بینالمللی را تشویق کنند تا زمان انجام تحقیق در خصوص پرواز پی اس ۷۵۲ حریم هوایی ایران را تحریم کنند.
این پتیشن با عنوان «حریم هوایی ایران امن نیست» تا کنون به امضای بیش از ۴۴ هزار نفر رسیده و در رسانههای اجتماعی ایران بحثهای زیادی را برانگیخته است.
این در حالی است که برخی گزارشها نشان میدهد شماری از خطوط هوایی اروپا و در راس آنها لوفتهانزا، در خصوص از سرگیری پروازها مذاکراتی با ایران انجام دادهاند.
بدیهی است که خطای مرگبار ایران غیرقابل دفاع است و هیچ اقدامی زندگی را به قربانیان بازنخواهد گرداند و ایران باید با حسن نیت برای یافتن پاسخ پرسشهای خانوادههای قربانیان همکاری کامل انجام دهد؛ کوتاهی ایران در انتقال جعبه سیاه و صدای ضبط شده کابین خلبان به آمریکا، کانادا یا اوکراین غیرقابل توجیه است.
با این وجود، یک پرسش اساسی و قابل تامل مطرح است. آیا فشار بر خطوط هوایی بینالمللی برای خودداری در استفاده از کُریدور هوایی ایران و توقف پروازهای خود به این کشور، به نتیجه دلخواه مبنی بر همکاری ایران منجر خواهد شد؟ یا چنین رویکردی فقط به تحمیل انزوای بیشتر مردم ایران و قطع ارتباط حداقلی آنها با جهان خارج منتهی میشود؟
در جهانی که در اثر همهگیری (پاندمی) کرونا تغییر شکل داده، ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین شیوع بیماری را تجربه میکند و در عین حال با تحریمهای سنگین آمریکا مواجه است. شیوع کرونا، شمار پروازها از حریم هوایی ایران را از ۹۰۰ سورتی به ۲۰۰ سورتی در روز کاهش داده است. عبور هر هواپیما درآمد ۸۰۰ دلاری برای ایران داد. در سه ماه اخیر، فرودگاه بینالمللی تهران روزانه بیش از ۴ پرواز ورودی نداشته است.
از نخستین روزهای شیوع کرونا تا سوم آوریل، خطوط هوایی ایران به سبب لغو پروازهای بینالمللی خود ۱۷۳ میلیون دلار خسارت دیدهاند.
این پروازها برای جابهجا کردن دانشجویان، چهرههای دانشگاهی، تاجران، روزنامهنگاران، هنرمندان، ورزشکاران، بیماران و مردم عادی این کشور به مقصد است و ارتباط میان آنها با نهادها و خانوادههایشان را برقرار میکند. محروم کردن آنها از این ارتباطها و افزودن بر چالشهای آنها فقط به خاطر ایرانی بودن، چه دستاوردی خواهد داشت؟
درخواست برای همکاری ایران در زمینه انجام تحقیقات جامع و قابل اعتماد در خصوص تراژدی پرواز پی اس ۷۵۲ کاملا قانونی و برحق است، اما تبدیل کردن آن به انزوای بیشتر مردم ایران ضرورت ندارد. برای وادار کردن ایران به ایفای نقش مسئولانه، افرادی همانند حامد اسماعیلیون که صدایشان شنیده میشود، به جای بیاعتبار کردن و تحقیر مردم ایران -با تمام خوبیها و بدیهایش- باید برای پیوستن این کشور به جامعه بین المللی بکوشند.
ایران به سبب اختلافهای زیاد خود با جهان، در چهار دهه گذشته با مشکلات زیادی روبرو شده و ارتباطش با جهان در زمینه بانکداری، تجارت، حمل و نقل، انرژی، اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی و علمی به حداقل رسیده است. فساد و مدیریت ناکارآمد در ایران رشد یافته است. انزوای بیشتر مسیری نیست که منجر به بهبود اوضاع شود یا جامعه برابر و شفافتری به دست آید که در آن منافع ملی در اولویت قرار بگیرد.
مترجم: آذر قهرمانی
Note: The views and opinions expressed are those of the author and do not necessarily reflect the position of the IC Journal or its editorial board.