۸ ژانویه ۲۰۲۱ نزدیک است؛ سالگرد روزی که هواپیمای PS752 خطوط هواپیمایی اوکراین در نزدیکی فرودگاه امام تهران مورد اصابت موشکهای پدافند قرار گرفت و در نزدیکی شهر پرند سقوط کرد. این سقوط فاجعهبار منجر به از دست رفتن جان ۱۷۶ سرنشین این پرواز شد که بیشتر آنها ایرانی بودند. در این بین، آخرین پست اینستاگرامی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به مناسبت فرا رسیدن سالگرد فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی واکنشبرانگیز شد.
محمدجواد ظریف در صفحه اینستاگرامی خود مطلبی منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است: “یک سال از سحرگاه تلخ ۱۸ دی ۹۸ و فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی و شهادت فرزندان نخبه این مروز و بوم و قربانیشدن انسانهای بیگناه میگذرد. فاجعهای که تمامی ایران را داغدار کرده است… من از جمله مسئولینی بودم که تا آخرین ساعات پیش از اعلام عمومی، همچون سایر مردم صرفا گمانهزنیهای رسانهای را میشنیدم و علیرغم پیگیری هیچ اطلاعاتی فراتر از اخبار رسمی به وزارت امور خارجه اعلام نمیشد…”
با خواندن این جملهها نخستین موضوعی که به ذهن متبادر میشود این است که شکاف عمیقی میان مسئولان سیاست خارجی دولت و تصمیمگیران مسایل کلان سیاسی و نظامی-امنیتی درون حکومت ایران وجود دارد. به عبارت دیگر، زمانی که قرار است یک اقدام راهبردی سرنوشتساز صورت بگیرد، با دستگاه سیاست خارجی دولت که وزیر امور خارجه در راس آن قرار دارد، هیچ مشورتی صورت نمیگیرد و حتی بدتر از آن، به او اطلاع هم داده نمیشود!
اعلام دیرهنگام شلیک موشک و اظهارات ضد و نقیض مسئولان
شیوه اطلاعرسانی و نوع برخوردی که طی سه روز نخست پس از فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی به وجود آمد، تاثیر منفی گستردهای بر فضای عمومی داخل و سیاست خارجی ایران گذاشت.
در مدت زمان وقوع فاجعه تا زمانی که سرانجام یکی از فرماندهان سپاه موضوع خطای انسانی در شلیک اشتباهی موشک به هواپیمای اوکراینی را مطرح کرد، مطالب ضد و نقیض بسیاری از سوی مسئولان مطرح شد. این موضوع موجب شد تا وقتی خبر اشتباه انسانی را به طور رسمی اعلام کردند، واکنشهای داخلی و خارجی بسیاری در این مورد مطرح شود.
بر اساس متنی که اکنون جواد ظریف منتشر کرده، مشخص است که در این زمینه هم هیچ مشورتی با وی انجام نداده بودند. در چنین موضوع بسیار حساسی که نه تنها منطقه که کل جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است و این موضوع میتواند بر همه مسایل از جمله رابطه ایران با سایر کشورهای جهان تاثیر مستقیم بگذارد، اینکه از وزیر امور خارجه درباره نحوه برخورد با این موضوع هیچ پرسشی صورت نمیگیرد، بیتردید موضوع خوشایند و قابل قبولی نیست.
ناآگاهی ظریف از حمله موشکی به پایگاه عینالاسد
وقتی وزیر امور خارجه دولت که یکی از اصلیترین پایههای شکلگیری و به نتیجهرسیدن توافقنامه برجام بوده است و بیتردید باید همواره در تصمیمگیریهای سرنوشتساز، دستکم به عنوان آگاه، به او اطلاعرسانی شود که البته این اتفاق نمیافتد، نشاندهنده وجود بیش از یک نهاد تصمیمگیر در زمینه سیاستهای خارجی کلان در کشور است.
در بخشی دیگر از آخرین پست اینستاگرامی ظریف آمده است: “…گرچه هیچ نقش و یا حتی اطلاعی از تحولات نظامی نیمه شب و فاجعه دهشتناک بامداد چهارشنبه سیاه ۱۸ دی ۹۸ نداشتم، ولی به عنوان یک مقام رسمی خاضعانه و با قلبی پر از اندوه از همگان عذرخواهی کردم و هنوز نیز شرمنده و عذرخواهم…”
این جملهها نشان میدهد شبی که حمله موشکی ایران به پایگاه عینالأسد در عراق در پاسخ به ترور سردار سلیمانی صورت گرفت، ظریف به عنوان وزیر أمور خارجه از آن بیخبر بوده است.
سیاست خارجی حوزه دعوای جناحی و گروهی نیست
تابستان امسال ظریف در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، گفته بود: “سیاست خارجی حوزه دعوای جناحی و گروهی نیست. به همین دلیل سیاست خارجی در قانون اساسی در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و سیاستهای کلی نظام در حوزه سیاست خارجی را مقام معظم رهبری تعیین میکنند. این یعنی اجتناب از دوگانهسازی و دعوای داخلی در حوزه سیاست خارجی.”
این موضوع نشان میدهد که دولت به شکل جدی درگیر مشکلات سیاست داخلی و به نوعی سیاسیکاری حزبی است، به گونهای که وزیر امور خارجه در حضور نمایندگان مردم، اظهار گلایهمندی میکند.
استعفای ظریف
البته واکنش ظریف به دیگر اقدامهای راهبردی نشان میدهد که مسئول سیاست خارجی ایران در برخی دیگر از مسایل کلان سیاسی نیز مورد مشورت قرار نمیگیرد. نمونه جنجالبرانگیز آن اعلام استعفای وی در اسفند سال ۱۳۷۹ بود؛ زمانی که بدون آگاهی وی بشار اسد به تهران آمد.
این موضوع آنچنان برای ظریف گران تمام شد که وی به طور رسمی از مقام وزارت امور خارجه استعفا کرد. هر چند این موضوع خیلی زود فیصله پیدا کرد و وی همچنان در مقام خود به کار ادامه داد.
اهمیت توجه به بازتابهای جهانی
مشخص شدن جایگاه داخلی وزیر امور خارجه در چنین بزنگاههایی، نوع برخورد سیاستمداران جهان با شاخصترین نماینده سیاسی کشور را تعیین میکند. وقتی دیگر وزیران أمور خارجه یا دیگر مدیران اجرایی کشورها چنین برخوردهایی با وزیر أمور خارجی ایران را مشاهده میکنند، در صحنههای بینالمللی در تعامل جدی با وی دچار تردید میشوند و این موضوع میتواند به موقعیت سیاسی ایران در خارج از کشور آسیب بزند.