مازیار شیبانیفر
انتخابات پیش رو برای تعیین هیئت مدیره جدید کنگره ایرانیان کانادا را میتوان نقطه عطفی در تاریخ فعالیتهای اجتماعی جامعه ایرانی قلمداد کرد. برای نخستین بار انتخابات به صورت فراگیر در سراسر کانادا در جامعه ایرانی برگزار میشود. بیش از ۳۴۰۰ نفر برای شرکت در انتخابات عضو شدهاند و دو گروه «پویش همبستگی و صلح» و «کارزار تغییر و بازسازی» در انتخابات هیات مدیره این سازمان رقابت میکنند.
گروه موسوم به «کارزار تغییر و بازسازی» مدعی هستند کنگره از مسیر اصلی خود خارج شده است و آنها قصد دارند آن را دوباره به ریل اصلیاش بازگردانند؛ هر چند به نظر میرسد اعضای این گروه چنان سرگرم سیاسیبازی و عوامگرایی هستند که بعید است بتوانند طرحی نو در اندازند!
«کارزار تغییر و بازسازی» در ابتدا ۹ نامزد را برای انتخابات پیش رو معرفی کرده بود که بیشترشان از نسل اول مهاجران هستند و بخش کوچکی از آنها از نسل دومیها محسوب میشوند. هر چند در همین ابتدای کار یکی از همین نسل دومیها به خاطر افکار متفاوتش تحمل نشد و خیلی زود از کاندیداتوری کناره گیری کرد. اجازه بدهید برای شروع بحث، ابتدا به بررسی نام این گروه بپردازیم.
آنهایی که برای جنگ آمدهاند!
واژه «کارزار» بر اساس آنچه در لغتنامه دهخدا آمده، به مفهوم میدان جنگ و در برخی منابع جنگ و جدال، پیکار و حتی پرخاش هم بیان شده است.
البته به تازگی، کارزار را با مفهوم «پتیشن» نیز برابر دانستهاند؛ جایی برای جمعآوری امضا به منظور تایید یک نظر یا خواسته. هر چند در این مورد هم کارزار جایی برای مبارزه علیه یک اندیشه یا قانون محسوب میشود.
بعید است اعضای این گروه که تعدادی از آنها استاد دانشگاه هستند، مفهوم این کلمه را ندانند؛ با فرض اینکه اعضای این گروه آگاهانه این واژه را برگزیدهاند، برخوردشان با یک موضوع اجتماعی و فرهنگی تا حدودی عجیب و غیرعادی به نظر میرسد. به این خاطر که آنها تلاش برای به دست آوردن فرصت اداره یک موسسه مردم نهاد را جایی برای مبارزه میدانند.
کنگره ایرانیان کانادا قرار است محلی برای همگرایی باشد، نه جایی برای مبارزه و جبههبندی. کسانی که در جایگاه اداره چنین نهادی قرار میگیرند باید بیش از سایر افراد سعه صدر و بلند نظری داشته باشند تا بتوانند سرسختترین مخالفان و تندترین منتقدان خود را با آغوش باز بپذیرند. چون چنین افرادی میتوانند موتور محرک تغییر و بازسازی باشند. یادمان باشد آنهایی که همراهند، نمیتوانند نقصها و کمبودها را به درستی تشخیص دهند.
نامهربانی با تنها صدای متفاوت گروه
سوشیانت زنگنهپور یکی از اعضا و نامزدهای اصلی «کارزار تغییر و بازسازی» بود که به تازگی با انتشار متنی در صفحه فیسبوک خود، کنارهگیری از این گروه را به طور رسمی اعلام کرده است. مرور بر متنی که وی منتشر کرده است، به خوبی نشان میدهد که چهگونه برخی از اعضای این کارزار با توهین و تهدید، عرصه را چنان بر او تنگ کردند که عطای حضور در کنگره را به لقایش بخشید و انصراف داد.
در بخشی از بیانیه سوشیانت آمده است: «میخواهم بدانید این تصمیم [استعفا] برای من به شدت آزاردهنده است. من مشتاقانه منتظر بودم تا اولویتهای جدیدی را در زندگی خود تجربه کنم و مسایل حساس و بحث برانگیزی را که جامعه ما با آن روبهرو است همانند موضع کانادا درباره تحریمهای ایران، بازگشایی سفارت و عدالتخواهی برای بازماندگان قربانیان هواپیمای اوکراینی را با رویکردی متعادل، به دور از احساساتگرایی و شفاف پیگیری کنم… دیدگاه من روشن است و هرگز با استانداردهای سیاه و سفید رایج در گفتمان جامعه ما هماهنگی ندارد.»
حقیقت این است که سوشیانت به مفهوم واقعی کلمه یک نسل دومی است. جوانی که در کانادا بزرگ شده است، مفهوم خودسانسوری را نمیشناسد و از سیاستبازی و دو رویی نهادینهشده بیزار است. وی وقتی متوجه این رفتارهای دوگانه شد که بر اساس نظر خود درباره مسایل و موضوعهای مختلف ایران، چند توییت منتشر کرد و برخلاف انتظارش مورد تهمت، توهین و تحملنشدن از سوی برخی از گروههای سیاسی و حتی اعضای رسمی کارزار قرار گرفت و ترجیح داد پیش از اینکه غرور و اعتبارش مخدوش شود از کاندیداتوری در این کارزار کنارهگیری کند.
سیاسیبازی و عوامگرایی
«کارزار تغییر و بازسازی» تاکنون 13 نشست مجازی برگزار کرده و به توضیح افکار و انگیزههای اعضا برای حضور در این انتخابات پرداخته است. نگاهی دقیق به این نشستهای مجازی میتواند موجب حیرت مخاطب به خاطر برخورد دوگانه با مسایل اجتماعی و سیاسی شود. به این خاطر که اعضای این گروه به طور مرتب بر موضوع سیاسی نبودن کنگره تاکید میکنند، اما بیشتر مباحث مطرح شده درباره مسایل سیاسی است و موضعگیریهای صریح و گاه تند نامزدهای این گروه را در پی دارد.
محوریترین شعار این گروه، پیگیری موضوع عدالتخواهی برای بازماندگان قربانیان فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی در تهران است. این موضوع یکی از بحثبرانگیزترین مسایل سیاسی جهان است که نه تنها حکومت ایران بلکه سیاستمداران چند کشور دیگر را نیز درگیر کرده است. در این شرایط، برخلاف ادعایی که این گروه درباره اهمیت دوری کنگره از مسایل سیاسی مطرح میکند، پروژه اصلی اعضای کارزار پیگیری پروندهای به شدت سیاسی است که دولتهای چند کشور از حل آن ناتوان ماندهاند!
در این نشستها، موضوع مورد تاکید دیگری که اعضای کارزار سعی در جا انداختن آن دارند این است که «حقوق بشر» موضوعی سیاسی نیست و کنگره ایرانیان کانادا باید مسایل مربوط به حقوق بشر را پیگیری کند. اگر اعضای اصلی این کارزار به راستی نمیدانند که حقوق بشر بخشی از قوانین حاکمیتی است و به طور مستقیم در چارچوب مسایل سیاسی میگنجد، باید در مورد دانش سیاسی آنها شک کرد. اگر هم از این موضوع آگاهی دارند و میخواهند برای جلب توجه ایرانیان کانادا بر موضوعی حساسیتبرانگیز تکیه کنند تا در انتخابات پیروز شوند، آنوقت باید گفت که به دنبال عوامگرایی هستند.
ناراستی و پروپاگاندا
به نظر میرسد «کارزار تغییر و بازسازی» گاهی گرفتار ناراستی و پروپاگاندا هم میشود. نمونه آن مربوط به برگزاری مناظره با گروه پویش است. اگر به صفحه مجازی این کارزار در فیسبوک مراجعه کنید، با متنی مواجه میشوید که در اصل جوابیهای است به «پویش همبستگی و صلح» با این مضمون که اعضای کارزار آماده مناظره هستند، اما اعضای پویش از انجام آن سر باز میزنند!
اصل ماجرا این است که اعضای «پویش همبستگی و صلح» 17 نوامبر از اعضای «کارزار تغییر و بازسازی» میخواهند تا تاریخ 22 نوامبر یک نماینده معرفی کنند و با توافق بر سر تمامی جزییات، به مناظره بپردازند. اعضای کارزار هیچ پاسخی به این درخواست نمیدهند. اعضای پویش چند روز بعد باز هم این درخواست را مطرح میکنند. اعضای کارزار این بار به جای پاسخ مستقیم به اعضای پویش، متنی را در صفحه فیسبوک خود منتشر و به این ترتیب اعلام آمادگی میکنند، اما برای تعیین جزییات مناظره یا حتی معرفی نماینده هنوز با اعضای پویش تماس نگرفتهاند.
این نوع برخورد با موضوع، یعنی اینکه اعضای کارزار به جای قرار گرفتن در یک چالش جدی، ترجیح میدهند همچنان به انتشار نشستهای مجازی بپردازند که تمامی جزییات آن قابل کنترل است و موضوعی خارج از خواسته یا نیاز آنها در این نوع نشستها مطرح نمیشود.
بیتوجهی به نیازهای اساسی جامعه ایرانی
با نگاهی به شرایط جامعه ایرانیان کانادا مسایل بسیار مهم اجتماعی را میتوان یافت که جزو اصلیترین نیازهای این جامعه است و هیچ ارتباطی به گرایش سیاسی هم ندارد؛ مسایلی که حتی یک مورد آن در نشستهای 13گانه «کارزار تغییر و بازسازی» مطرح نشده است. برای نمونه، میتوان به این موارد اشاره کرد:
- نیاز شدید جامعه ایرانی به وجود صنفهای شغلی که به ایرانیان برای ورود به بازار شغلهای عمومی (General Works) کمک کند و به آنها آموزشهای لازم در مورد برخی از فریبکاریها یا سوءاستفادههای کارفرمایان را ارایه دهد.
- نیاز به حمایت جدی مشخص و هدفمند از تولید آثار هنری در زمینههای مختلف که بتواند به حفظ هویت و زبان ایرانیها در دل جامعه چندفرهنگی کانادا کمک کند.
- تلاش برای ایجاد مراکزی همانند خانه سالمندان که بتواند به افراد کمتوان یا ناتوان در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند تا خدمات مختلف پزشکی یا اجتماعی را به زبان فارسی دریافت کنند.
- تلاش برای ارایه برنامههای فرهنگی و هنری کاربردی در طول سال که بتواند نسل دوم و سوم مهاجران ایرانی را از پیشینه فرهنگیشان آگاه کند.
- تلاش برای ارایه مشاورههای رایگان در زمینه مسایل حقوقی و قضایی برای افرادی که توان مالی یا دانش کافی برای گرفتن وکیل ندارند و نیازمند راهنمایی فوری هستند.
- برگزاری کلاسهایی که تفاوتهای اساسی و مهم میان فرهنگ ایرانی با فرهنگ رایج در کانادا را آموزش دهد تا مهاجران ایرانی راحتتر بتوانند در جامعه میزبان ریشه کنند.
- برگزاری کلاسهایی برای آموزش نظام سیاسی کانادا، معرفی حزبها و کمک به افرادی که قصد دارند داوطلبانه به حزبهای مختلف سیاسی بپیوندند.
- ایجاد فضایی برای حضور کارآفرینان و حامیان مالی به منظور حمایت از طرحهای اقتصادی که اعضای کنگره برای اجرایی کردن آنها نیازمند سرمایهگذار هستند، اما نمیدانند چه مسیرهای قانونی را برای دریافت حمایت مالی باید طی کنند.
- تلاش برای تاسیس یک خبرگزاری فارسیزبان (به مفهوم واقعی کلمه) تا ضمن گردهم آوردن فعالان عرصه رسانه در یک فضای حرفهای و بالنده، امکان خبررسانی دقیق، به دور از شایعهسازی و یکجانبهگرایی در آن فراهم باشد.
البته اینها که گفته شد، بخشی از نیازهای اساسی جامعه ایرانی است. اگر در کنگره ایرانیان کانادا گروههای تخصصی ایجاد شود که در مورد نیازهای ضروری جامعه ایرانیان طرح ارایه کنند، به جای کشمکشهای سیاسی مسایلی مورد توجه قرار میگیرد که میتواند موجب شکوفایی جامعه ایرانیان کانادا شود. در چنین فضایی دیگر مهم نیست چه کسانی در هیئت مدیره کنگره مشغول فعالیت هستند و اساس همه فعالیتها را خدمترسانی تشکیل خواهد داد.