مازیار شیبانیفر
سهشنبه ۱۳ جولای 2021 مقامهای دادگستری ایالت نیویورک آمریکا، 4 ایرانی از جمله “یک مامور اطلاعاتی ایران” را به برنامهریزی برای ربودن “مسیح علینژاد” روزنامهنگار منتقد حکومت ایران در آمریکا متهم کردند.
بر همین اساس، دولت آمریکا این اقدام حکومت ایران برای ربودن علینژاد را محکوم کرد.
“جن ساکی” سخنگوی کاخ سفید در این زمینه گفت: “ما هرگز ایران را به عنوان بازیگری خوب در سطح جهانی ارزیابی نکردهایم؛ چه در زمینه این توطئه برای ربودن شخصی که در آمریکا زندگی میکند، چه در زمینه فعالیتهای منطقهای که رییسجمهور [جو بایدن] اقدامهای تلافیجویانه در برابر آن در نظر گرفته است، اما همزمان به نفع آمریکا و منافع ملی خود میدانیم که در گفتوگوهای جاری [احیای برجام] حضور داشته باشیم.”
“رابرت مالی” نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در توییتی “تلاشهای مداوم ایران برای ربودن روزنامهنگاران و منتقدان” را به شدت محکوم کرد، اما گفته است دیپلماسی برای بازگشت به برجام ادامه پیدا میکند.
“سعید خطیبزاده” سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به این خبرها اعلام کرد اتهام توطئه ماموران جمهوری اسلامی ایران برای ربودن مسیح علینژاد “مضحک و بیپایه” است و تاکید کرد “ارزش پاسخگویی ندارد”.
اعلام محکومیت از سوی نهادهای مطبوعاتی
“اتحادیه ملی روزنامهنگاران بریتانیا و ایرلند (انیوجی)” که جزو بزرگترین تشکلهای روزنامهنگاری جهان است، در اطلاعیهای با محکوم کردن این اتفاق گفته “این موضوع نشاندهنده عمق غیرقابل باور اقدامهایی است که جمهوری اسلامی ایران حاضر است برای ساکت کردن منتقدانش انجام دهد و به روزنامهنگاران در نقاط مختلف دنیا این پیام را برساند.”
“فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران” مستقر در بلژیک هم در توییتی با انتشار خبر ادعای توطئه برای ربودن خانم علینژاد از او حمایت کرده و گفته در کنار او ایستاده است.
چین، ترکیه، عربستان سعودی و مصر بدترین زندانهای جهان برای خبرنگاران
بر اساس گزارشی که “کمیته حفاظت از روزنامهنگاران (سیپیجی)” سال 2019 در زمینه آزار، دستگیری و شکنجه روزنامهنگاران در جهان منتشر کرده است، حکومت ایران در این زمینه تنها نیست.
در حال حاضر، برای چهارمین سال پیاپی، دست کم ۲۵۰ خبرنگار در سراسر جهان زندانی هستند.در میان کشورهای جهان، چین مقام اول را از نظر زندانیکردن روزنامهنگاران منتقد به خود اختصاص داده است.
حاکمان اقتدارگر همانند شی جین پینگ در چین، رجب طیب اردوغان در ترکیه، محمد بن سلمان در عربستان سعودی و عبدالفتاح سیسی در مصر تا کنون هیچ نشانهای از کاهش فشار بر رسانهها و روزنامهنگاران منتقد از خود نشان ندادهاند.
یکی از مشهورترین و فجیعترین ربایشهای روزنامهنگاران، مربوط به پرونده قتل “جمال خاشقچی” روزنامهنگار منتقد عربستانی است. کسی که در اکتبر 2018 با پای خود وارد سفارت عربستان در ترکیه شد، اما به دستور محمدبن سلمان به قتل رسید و جسدش هم پیدا نشد.
کشورهای اریتره، ویتنام و ایران نیز جزو بدترین زندانهای روزنامهنگاران هستند. روسیه و سنگاپور نیز برای مقابله با پدیده به اصطلاح نشر “اخبار جعلی” قوانین جزایی وضع کردهاند. الجزایر، اریتره و کامرون از دیگر کشورهایی هستند که روزنامهنگاران را مورد تعقیب حقوقی و آزار قرار میدهند.
حکومت قرقیزستان نیز به روزنامهنگاران روی خوش نشان نمیدهد. “عظیم جان آسكاروف” برنده جایزهی بینالمللی آزادی مطبوعات جانش را در زندان از دست داد. “الكساندر لوكاشنكو” رییسجمهور بلاروس نیز وقتی برای ششمین بار پیروز انتخابات شد در برابر اعتراض مردمی که معتقد به تقلب در انتخابات بودند، تعداد قابلتوجهی از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای منتقد را دستگیر و زندانی کرد.
“کمیته حفاظت از روزنامهنگاران” در گزارش دیگری به این موضوع اشاره دارد که در سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۱۰ فعال رسانهای در آمریکا بازداشت شدهاند و تحت پیگرد قضایی قرار گرفتهاند که رقمی بیسابقه است.
حدود ۳۰۰ نفر هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند که به گزارش “ردیاب آزادی مطبوعات آمریکا” بیشتر این حملهها از سوی پلیس صورت گرفته است. در همین زمینه دستکم ۱۲ نفر با اتهامهای کیفری مواجهند که در صورت محکومیت، برخی از آنها با مجازات زندان مواجه خواهند شد.
روزنامهنگارانی که بینشان میمانند
سرشماری روزنامهنگاران زندانی فقط شامل افرادی است که توسط دولتها بازداشت شدهاند و بهطور رسمی اعلام میشود و نام تعدادی از آنها توسط رسانههای محلی یا جهانی به آگاهی مخاطبان میرسد، اما کم نیستند روزنامهنگاران و فعالان رسانهای که ناگهان ناپدید میشوند یا توسط گروههای به ظاهر غیردولتی دستگیر میشوند و پس از مدتی از آنها با عنوان “مفقود شده” یا “ربوده شده” یاد میشود و هیچ نام و نشانی از آنها باقی نمیماند و پیگیری سرنوشت آنها به رسانهها راه نمییابد.
افزایش شکاف اجتماعی و گسترش بدگمانی در جامعه مهاجران ایرانی
یکی از پیآمدهای اتهام برنامهریزی برای ربودن “مسیح علینژاد” از سوی حکومت ایران، افزایش شکاف اجتماعی و گسترش بدگمانی در جامعه مهاجران ایرانی است که بر اساس آمار بیشتر آنها در آمریکا و کانادا (بیش از یک و نیم میلیون نفر در آمریکا و حدود 400 هزار نفر در کانادا) زندگی میکنند.
جامعه ایران از نظر اجتماعی و سیاسی، جامعهای چندگانه یا به تعبیری متکثر محسوب میشود. همین موضوع زمینه بسیاری از درگیریها و بدفهمیهای اجتماعی و در نتیجه کشمکشها را ایجاد میکند که نمودی روشن از آن را بهخوبی میتوان در رسانههای رسمی و غیررسمی فارسیزبان خارج از ایران مشاهده کرد.
قطبیسازی مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی، طی سالهای گذشته بهشدت افزایش یافته است. از نظر افراد و گروههایی که این دوگانهسازی یا دوقطبیکردن را به شدت گسترش میدهند، حتی منتقدان جمهوری اسلامی که روی موضوع سرنگونطلبی یا به اصطلاح براندازی متمرکز نیستند و مهمترین هدفشان کمک به تغییر شرایط کنونی مردم در ایران است، مورد اتهام همکاری با جمهوری اسلامی قرار میگیرند.
در این شرایط پیچیده، مطرح شدن اتهام برنامهریزی حکومت ایران برای ربودن یکی از فعالان رسانهای مخالفان حکومت، میتواند شکاف اجتماعی موجود در جامعه مهاجران ایرانی را بهشدت افزایش دهد و با گسترش نظریه ناامنی مخالفان حکومت ایران حتی در کشورهای دیگر، جامعه ایرانیان مهاجر را در معرض درگیری قرار بدهد.