مازیار شیبانیفر
حکایت توقیف و سانسور آثار سینمایی در ایران پس از انقلاب از آن قصههای پر غصهای است که سر دراز دارد. توقیف «لا مینور» داریوش مهرجویی یکی از جدیدترین اتفاقات از این دست است؛ صد البته که آخرین هم نخواهد بود.
توقیف فیلمهای ساختهشده پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با جلوگیری از پخش مستند «تازه نفسها» به کارگردانی کیانوش عیاری و اکران فیلمسینمایی «زنده باد» ساخته زندهیاد خسرو سینایی آغاز شد. «میراث من جنون» ساخته مهدی فخیمزاده نیز در سال ۱۳۶۰ توقیف شد. هر چند این اثر سالها بعد بهصورت محدود بر پرده سینماها رفت.
بهطور کلی برخورد با آثار سینمای ایران به سه گروه کلی تقسیمبندی میشود؛ یک گروه از فیلمها حکم جرح و تعدیل یا همان سانسور میگیرند، اما اجازه اکران بهدست میآورند. گروه دوم فیلمهای توقیفی هستند که سالها پس از ساختهشدن به صورت محدود اکران میشوند، اما گروه سوم هرگز بر پرده سینماها نمیروند و سالها بعد بهصورت غیررسمی یا بهعبارتی قاچاقی، در دسترس مردم قرار میگیرد.
تعدادی از فیلمهای توقیفی در دورهای ساختهشده بودند که هنوز قانون حجاب اجباری وجود نداشت، اما چون زمان اکران آنها این قانون تصویب شده بود، از اکران آنها جلوگیری کردند. «چریکه تارا» و «مرگ یزدگرد» آثار استاد بهرام بیضایی، «خط قرمز» اثر مسعود کیمیایی، «مسافر شب» بهکارگردانی منصور تهرانی، «گفت هر سه نفرشان» و «آقای هیروگلیف» ساختههای غلامعلی عرفان و «انفجار» کاری از ساموئل خاچیکیان حد فاصل سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ توقیف شدند. البته چند دهه بعد، «ده» کاری از عباس کیارستمی و «مهمونی کامی» ساخته علی احمدزاده نیز بهخاطر موضوع حجاب به محاق توقیف رفتند.
نوع رویکرد سینماگران به مسایل سیاسی، اجتماعی یا مذهبی علتهای دیگری هستند که توقیف فیلمهای سینمایی را در بر داشته است؛ «سفیر» فریبرز صالح، «برزخیها» ایرج قادری، «حاجی واشنگتن» علی حاتمی، «صف کاری» علیاصغر عسگریان، «جعفرخان از فرنگ برگشته» علی حاتمی، «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، «باد سرخ» جمشید ملکپور، «در مسلخ عشق» کمال تبریزی، «شبهای زایندهرود»، «نوبت عاشقی» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» محسن مخملباف، «بانو» داریوش مهرجویی، «آدم برفی» داود میرباقری، «خلع سلاح» علیرضا داودنژاد، «تحفه هند» محمدرضا زهتابی و «نیمه پنهان» تهمینه میلانی بخشی از فهرست توقیفیها هستند.
«سفره ایرانی» کیانوش عیاری، «خانهای روی آب» بهمن فرمانآرا، «رای مخفی» و «سکوت میان دو فکر» بابک پیامی، «رای باز» مهدی نوربخش، «ابجد» ابوالفضل جلیلی، «مارمولک» کمال تبریزی، «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «طلای سرخ» جعفر پناهی، «وقت چیدن گردوها» ایرج امامی، «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا، «سفر به هیدالو» مجتبی راعی، «نسل جادویی» ایرج کریمی، «فصل ممنوعه» فریبرز کامکاری، «نیوه مانگ» بهمن قبادی، «نقاب» کاظم راستگفتاری، «سنتوری» داریوش مهرجویی، «صد سال به این سالها» سامان مقدم، «تسویه حساب» تهمینه میلانی، «شکارچی کاری» رفیع پیتز، «آشیانه» اسماعیل براری، «آفساید» جعفر پناهی، «ترانه تنهای تهران» سامان سالور و «خستگی» بهمن معتمدیان نیز در همین فهرست قرار دارند.
«باد ما را خواهد برد» عباس کیارستمی، «زمهریر» علی رویین تن، «زیر آب» سپیده فارسی، «اوریون» و «شیفتگی» علی زمانیعصمتی، «نزدیکتر از آشنا» رضا سرکانیان، «زندگی خصوصی» محمدحسین فرحبخش، «خرس» خسرو معصومی، «آینه شمعدون» بهرام بهرامیان، «یک خانواده محترم» مسعود بخشی، «این یک رویاست» محمود غفاری، «رستاخیر» احمدرضا درویش، «گشت ارشاد» سعید سهیلی، «زندگی خصوصی» محمدحسین فرحبخش، «تاکسی» و «سه رخ» جعفر پناهی، «منشی مخصوص من» صالح دلدم، «پنجاه کیلو آلبالو» مانی حقیقی، «کاناپه» کیانوش عیاری و «رحمان 1400» منوچهر هادی بخش دیگری از فهرست توقیفیها را تشکیل میدهند.
البته گروهی از آثاری که به آنها اشاره شد، مدتی اکران شدند، اما پس از چند هفته اکران عمومی، از پرده پایین کشیده شدند. بخشی دیگر از این آثار سالها پس از ساختهشدن، یعنی زمانی که دیگر موضوع آن بخشی از دغدغههای جامعه نبود، بهصورت محدود بر پرده رفتهاند. گروه دیگری از این فیلمها نیز هرگز رنگ پرده سینما را ندیدند!
تعداد دیگری از فیلمهای سینمایی ایرانی بهخاطر اینکه مضمون آنها را سیاهنمایی میدانستند از اکران عمومی دور ماندند؛ «بند» غلامحسین طاهری، «جایزه» علیرضا داودنژاد، «مشق شب» عباس کیارستمی، «دایره» و «پرده بسته» جعفر پناهی، «دختران خورشید» مریم شهریار، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «آبادان» مانی حقیقی، «دویدن در میان ابرها» امین فرجپور و «پریناز» بهرام بهرامیان در این فهرست جای دارند.
«کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» بهمن قبادی، «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» عبدالرضا کاهانی، «مثلث واژگون» حسین رجبیان، «نوشتن بر شهر» کیوان کریمی، «خیابانهای آرام» کمال تبریزی و «خانه پدری» کیانوش عیاری دیگر آثاری هستند که با برچسب سیاهنمایی از نمایش عمومی بازماندند.
انتخابات جنجالبرانگیز و پرآشوب سال 1388 جزو اتفاقهای تاریخی مهم در ایران بهشمار میرود. موضوع این انتخابات بهاندازهای مهم است که دستمایه ساخت چند فیلمسینمایی قرار گرفت. هر چند که این آثار با برچسب انتخابات 88 و حساسیتهای سیاسی که نسبت به آن وجود داشت رنگ پرده سینماها را ندیدند!
«گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا و «آشغالهای دوستداشتنی» محسن امیریوسفی در این گروه فیلمهای توقیفی قرار دارند.
محمد رسولاف خودش به تنهایی فهرست بلندی از آثار توقیفی دارد؛ انگار نام وی باعث جلوگیری از اکران فیلمهایش میشود!
این کارگردان حد فاصل سالهای 1382 تا 1395، چهار فیلم بلند سینمایی میسازد که همه آنها توقیف میشوند. این در حالی است که برخی از این آثار در جشنوارههای جهانی مورد توجه و تشویق قرار میگیرند، در حالی که کارگردان فیلم اجازه خروج از ایران را نداشته است. «جزیره آهنی»، «به امید دیدار»، «دستنوشتهها نمیسوزند» و «لرد» عنوان آثار توقیفی این فیلمساز است.
نکته دردآور اینکه تیغ توقیف و سانسور باعث شده است برخی از سازندگان یا تهیهکنندگان این آثار دیگر هرگز فرصت فعالیت پیدا نکنند، برخی از آنها کارشان به سکته و جراحی قلب کشیده، برخی دیگر سر از زندان درآوردهاند و گروهی دیگر مجبور به مهاجرت شدهاند. در این میان، آنچه از دست رفته، سرمایههای اجتماعی یک ملت است که هیچ جایگزینی برای آنها وجود ندارد و نبود آنها فقر فرهنگی جامعه را بیش از پیش افزایش داده است!