صدا و سیمای ایران سرمایه‌های اجتماعی و مادی کشور را بر باد می‌دهد

460 646

مازیار شیبانی‌فر

سازمان صدا و سیمای ایران بی‌تردید یکی از سازمان‌های حکومتی است که هم باعث از دست رفتن سرمایه‌های اجتماعی کشور می‌شود و هم پولی که از جیب مردم پرداخت شده است را بر باد می‌دهد.

در این زمینه نمونه بسیار است؛ یکی از جدیدترین اقدام‌های مخرب و آزاردهنده مدیران ارشد و میانی صدا و سیما در موضوع عادل فردوسی‌پور تهیه‌کننده و مجری برنامه تعطیل‌شده «۹۰» بود که با صحبت‌های رییس جدید سازمان صدا و سیما دوباره داغ شده است.

«پیمان جبلی» که به‌تازگی در سمت رییس جدید سازمان صدا و سیما تعیین شده است در سفر به خوزستان و در پاسخ به یکی از خبرنگاران گفته است: «از نظر ما برای فعالیت عادل فردوسی‌پور منعی وجود ندارد و می‌تواند به تلویزیون برگردد.»

به گزارش ایلنا، وی در پاسخ به یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه می‌خواستیم این قول را به صورت رسمی از شما بگیریم که عادل فردوسی‌پور به جامعه رسانه‌ای کشور برمی‌گردد، تاکید کرد: «از نظر ما منعی وجود ندارد و وی می‌تواند برگردد.»

البته بازگشت فردوسی‌پور که کارمند رسمی سازمان صدا و سیما است در زمان رییس پیشین (عبدالعلی علی‌عسگری) این سازمان با تهیه‌کنندگی برنامه «فوتبال ۱۲۰» انجام شده است.

اما نکته اصلی بر سر بازگشتن یا بازنگشتن فردوسی‌پور نیست، اصل ماجرا یعنی بر باد دادن سرمایه‌های اجتماعی و پول بیرون آمده از جیب مردم است که به آسانی توسط مدیران صدا و سیما حیف و میل می‌شود.

کنار گذاشتن فردوسی‌پور که برای تبدیل‌شدنش به یک ستاره تلویزیونی هزینه بسیاری شده بود، بدون بیان هیچ علتی از سوی «علی فروغی» مدیر شبکه سه انجام شد. وی مدتی پس از این اقدام، در گفت‌وگویی نصفه و نیمه که در فضای مجازی منتشر شد، اعلام کرده بود:‌‌ «با حضور فردوسی‌پور کارها داشت از هم می‌پاچید.»

البته هنوز هم مشخص‌نشده است فروغی با چه پشتوانه‌ای توانست به مدیریت این شبکه برسد و با دستور چه کسی و به چه علت چنین اقدامی را انجام داد. شاید او به‌واسطه اینکه پسر باجناق «غلامعلی حداد عادل» و خواهرزاده همسر وی است، چنین پشتوانه‌ای را به دست آورد!

به هر حال، اقدامی که به نام فروغی زده شد، علاوه بر اینکه بر اعتبار صدا و سیما به‌شدت تاثیر منفی گذاشت و باعث از دست رفتن یکی از سرمایه‌های اجتماعی شد، به کوچ ناگهانی «مزدک میرزایی» به ایران‌اینترنشنال نیز انجامید.

به این خاطر که میرزایی با توجه به سابقه و دانشی که در زمینه اجرا و تفسیر مسابقه‌های ورزشی و به‌ویژه حضورش در برنامه «۹۰» داشت، به طور طبیعی انتظار می‌رفت بر جای فردوسی‌پور نشانده شود یا دست‌کم تعداد اجراهای او در تلویزیون افزایش یابد، ولی این اتفاق نیفتاد و او ناامید و سرخورده سر از ایران‌اینترنشنال درآورد تا یکی دیگر از سرمایه‌های اجتماعی و رسانه‌ای ایران از دست برود.

یادمان باشد مزدک میرزایی افزون بر مجری‌گری و گزارش‌گری تصویری، در زمینه نگارش و ترجمه مقاله‌های ورزشی هم تجربه دارد. او از معدود گزارش‌گرانی است که دوره مربیگری فوتبال را گذرانده و در مدرسه فوتبال تدریس می‌کرد. یعنی هم دانش این کار را دارد و هم توان اجرایی. البته او در ایران‌اینترنشنال هم به حق خود نرسید و همه اینها حاصل عملکرد مدیریت ناکارآمد و ضعیف رسانه‌ای است.

اجازه بدهید نمونه‌ای دیگر از اتلاف سرمایه‌ها در سازمان صدا و سیما را مرور کنیم که شاید تا کنون در جای دیگری به آن اشاره نشده است. در سال ۱۳۷۲ که «علی لاریجانی» به‌عنوان رییس سازمان صدا و سیما تعیین شد، سیاست اصلی این رسانه بر سرگرم‌سازی و جذب مخاطب قرار گرفت.

صدا و سیما در سال ۱۳۷۳موسسه «سیما فیلم» به مدیریت «محمدمهدی حیدریان» را راه‌اندازی کرد که وظیفه‌اش تولید فیلم و سریال‌های تلویزیونی در سطح گسترده بود. در آن زمان ساخت تِلِه فیلم (فیلم‌های تلویزیونی) گسترش یافت و تولید سریال‌های پرخرج تاریخی و مذهبی نیز کلید خورد.

اواخر سال ۷۳ سیما فیلم موسسه‌ای به نام «رسانه بین‌المللی سیما (Cima Media International)» با مشارکت ۱۰ شرکت بزرگ فیلمسازی ایران راه‌اندازی کرد. این رسانه که وظیفه‌اش بازاریابی برای تولیدات صدا و سیما بود، اقدام به برپایی «بازار بین‌المللی فیلم تهران (Tehran International Market)» کرد.

این بازار فیلم بین سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ برگزار شد. دو دوره نخست این رویداد زیان‌ده بود، اما دوره سوم آن که در کاخ نیاوران برگزار شد و لاریجانی هم از آن بازدید کرد و حدود ۱ میلیارد تومان هزینه در بر داشت، به سوددهی رسید، اما پس از آن با  کمال تعجب و تاسف، برای همیشه تعطیل شد. وقتی علت را از مدیران میانی جویا شدند، تنها پاسخی که به‌صورت غیررسمی داده شد، این بود:‌ «سیاست‌های سازمان تغییر کرده است»!!

اینها چند نمونه از صدها موردی است که سرمایه‌های انسانی و مالی کشور توسط مدیران صدا و سیما نابود می‌شود و هیچ‌کس هم درباره آنها پاسخ‌گو نیست. اقدام‌هایی که در نهایت جز «بی‌اعتمادی» هر چه بیش‌تر مردم – به‌عنوان صاحبان اصلی این رسانه – نسبت به این سازمان نتیجه دیگری در بر ندارد.

بی‌اعتمادی که در جدیدترین نظرسنجی «ایسپا» هم نمایان شده است و نشان ‌می‌دهد اعتماد مردم به اخبار فضای مجازی بیش از رسانه به اصطلاح ملی است!