اینترسپت: بحران سهمگین «جانشینی» در کمین جمهوری اسلامی

iran flag ruffled beautifully waving macro close up shot

شرح گزارش:

حکومت ایران با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های خود در زمینه اعتراض مردمی مواجه شده است، اما موضوع بسیار مهم دیگری که حکومت را تهدید می‌کند و در لایه‌های زیرین حکمرانی جریان دارد و هر از گاه در معرض دید عموم قرار می‌گیرد و می‌تواند تبدیل به بزرگ‌ترین بحران جمهوری اسلامی شود، بحث «جانشینی» است.

رهبر ایران پیر و بیمار است. احتمال مرگ او، می‌تواند حکومت را با بحران جدی مواجه کند؛ همان بحرانی که حکومت‌های اقتدارگرا با آن مواجه می‌شوند. ایجاد چنین بحرانی ممکن است به سپاه پاسداران به‌عنوان قدرتمندترین نهاد نظامی و امنیتی در ایران امکان دهد برای نخستین بار، نقش مستقیمی در اداره کشور داشته باشد.

«جانشینی» موضوعی است که هیچ‌کس در داخل ایران آشکارا درباره آن صحبت نمی‌کند، اما مجموعه حاکمیت خود را برای آن آماده می کند.

خامنه‌ای همواره نسبت به نیت‌های غرب درباره ایران بسیار بدبین بوده است. به محض خروج او از صحنه قدرت، یکی از اصلی‌ترین مانع‌های بهبود روابط ایران با غرب از بین خواهد رفت.

رهبر حکومت ایران بیش‌تر رقیبانش در داخل بدنه روحانیت را به حاشیه رانده و خود را به‌عنوان یک مرجع بی‌رقیب در نظام تثبیت کرده است. این انحصار قدرت و نفوذ که در حکومت‌های دیکتاتوری رایج است، به همان نسبت که جایگاه وی را تثبیت می‌کند توانایی سیستم برای تعیین جایگزینی مناسب پس از مرگ وی را با مشکل مواجه می‌سازد.

البته با وجود قدرت منحصر به فرد رهبر کنونی جمهوری اسلامی، گروه‌هایی در داخل دستگاه امنیتی ایران پدید آمده‌اند که شاید آماده باشند پس از مرگ خامنه‌ای، روی مدیریت کشور سرمایه‌گذاری کنند. امروز، سپاه شاید تنها نیرویی در داخل ایران باشد که پس از رفتن خامنه‌ای، برای ایفای نقش مستقیم در سیاست ایران، هم قدرت و هم انگیزه لازم را دارد.

سپاه پاسداران یکی از بازیگران اصلی اقتصاد ایران است که شاید بی‌توجه به تغییر پارامترهایی که امکان دارد در سیاست ایران رخ دهد، به‌دنبال حفظ موقعیت اقتصادی و دارایی‌هایش است. درکِ میزانِ تسلطِ مافیایی‌ِ امروزِ سپاه بر جامعه ایران، می‌تواند کلید درک میزان تاثیرگذاری این نهاد بر سیاست آینده ایران باشد.

نگاهی به عملکرد فرماندهان اصلی سپاه نشان می‌دهد که آنها در درجه نخست به منافع مادی‌شان علاقمندند و یک سازمان ایدئولوژیک صرف نیستند. این افراد تمایل دارند برتری‌های اقتصادی‌شان را حفظ کنند و تا کنون از تحریم‌های بین المللی سود بسیاری برده‌اند. آنها حتی بازار سیاه را نیز در اختیار دارند. تمامی کالاهای لوکسی که امروز وارد ایران می‌شود از کانال‌های زیر نظر سپاه وارد ایران می‌شود.

کارشناسان می‌گویند این احتمال وجود دارد که فرماندهان اصلی سپاه تصمیم بگیرند پس از مرگ خامنه‌ای با هدف کنترل مستقیم ایران دست به کودتای نظامی بزنند.

البته لازم نیست چنین کودتایی آشکار باشد؛ بسیاری از کشورهای دیگر منطقه – از جمله معروف‌ترین‌های‌شان مصر و پاکستان – توسطِ نهادهایِ نظامیِ قدرتمندِ پشتِ صحنه اداره می‌شوند، در حالی که به‌ظاهر دولت غیرنظامی است.

این شیوه حکمرانی به سود شهروندان این کشورها نیست، اما برای نخبگان نظامی بسیار رضایت‌بخش است. هیچ علتی وجود ندارد که فکر کنیم فرماندهان پرنفوذ سپاه چنین فرصتی را دوست ندارند و در صورت نبود خامنه‌ای از آن [برای قبضه قدرت] استفاده نمی‌کنند.

اکنون نهاد روحانیت در ایران به‌شدت با بی‌اعتمادی و حمله مردم مواجه شده است. معترضان حمله‌های مستقیمی نیز به نهاد رهبری می‌کنند.

علی الفونه کارشناس ارشد موسسه کشورهای عربی خلیج فارس معتقد است: «اگر فرماندهان سپاه به این نتیجه برسند که روحانیت شیعه دیگر مشروعیت‌زا نیست، آنها را حذف خواهند کرد و شاید آزادی‌های فردی و مدنی – نه آزادی‌های سیاسی – به مردم ایران بدهند.»

نشانه‌های اندکی وجود دارد مبنی بر اینکه سپاه پاسداران آماده است به‌زودی برای در دست گرفتن قدرت اقدام کند، به‌ویژه تا زمانی که خامنه‌ای در قدرت است. اما، خروج اجتناب‌ناپذیر او از صحنه، در نبود جانشینی مشخص که توسط وی انتخاب شده باشد یا اجازه پیدایش ارگانیک آن از درون تشکیلات روحانی داده شده باشد، تصویری مبهم از آینده سیاسی ایران ایجاد می‌کند.

اگر حکومت به دست سپاه بیفتد – چه با اداره مستقیم یا یک رهبر دست‌نشانده – نه‌تنها ممکن است در برخی از روندهای سیاسی داخل ایران تغییر به‌وجود بیاورد، بلکه احتمال دارد رویکرد چنین حکومتی نسبت به جامعه بین‌الملل نیز تغییر کند.

بی‌تردید ایرانی که توسط نخبگان امنیتی اداره شود، به دموکراسی دست پیدا نخواهد کرد، اما شاید در زمینه رابطه با اسراییل و غرب به موضع عمل‌گرایانه برگردد. چنین حکومتی ممکن است ایران را به چیزی شبیه عربستان سعودی برخوردار از لیبرالیسم اجتماعی تبدیل کند که می‌تواند برای تامین منافع غرب قابل قبول باشد.

سپاه پاسداران در گذشته [برخلاف تمامی اطلاع‌رسانی‌هایی که تا کنون صورت گرفته] روابط بسیار خوبی با اسراییل و ایالات‌متحده داشته است: چنان‌که از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۸ اسراییل منبع اصلی تهیه سلاح برای سپاه بوده است. همچنین این سازمان در چندین مورد با ایالات‌متحده ائتلاف تاکتیکی داشته است: از جمله در نبرد با طالبان و داعش.

به باور الفونه، هر حکومتی که در ایران بر سر کار بیاید، برخی مسایل تغییر نخواهد کرد؛ مسایل اساسی‌ همانند جاه‌طلبی‌های هسته‌ای، برنامه موشکی، حمایت از گروه‌های نیابتی و مخالفت با حضور قدرت‌های بزرگ در خلیج فارس تا زمانی که ایران به‌عنوان یک واحد سیاسی واحد وجود داشته باشد، هیچ تغییری نخواهد کرد. حتی اگر جمهوری اسلامی فرو بریزد، ایرانیان بار دیگر آیین زرتشتی را انتخاب و امپراتوری ساسانی را احیا کنند، این گروه سیاست‌ها همانند گذشته ادامه خواهد یافت.