رضا نامداری
چند هفتهای از به سرانجام رسیدن انتخابات بزرگترین سازمان مردمی جامعه ایرانیان کانادا گذشته است و هیات مدیره جدید منتخب اعضای کنگره ایرانیان کانادا مسئولیت هدایت این سازمان را برعهده گرفته است.
در این نوشتار به سنت دیرین جوان اولان مبارز دهههای چهل و پنجاه در ایران که بر “یک مثقال عمل، یک خروار جمعبندی” تاکید داشتند و با بهره گرفتن از درس گفتارهای شادروان هدی صابر در حسینیه ارشاد، با عنوان “من رفیقم، رهگشایم، باب بگشا، نزد من آ…” تلاش خواهم کرد تا به تبیین نتایج این انتخابات بپردازم.
کنگره ایرانیان کانادا با شکایت 4 عضو آن در دو سال گذشته، دچار بحرانی شده بود که از منظر مخالفان کنگره، در خوشبینانهترین حالت خود به تغییر مسیر کنگره میانجامید و میتوانست به نابودی ساختار کنگره نیز منجر شود.
گروه بزرگی از کسانی که به صداقت و توانایی اعضای هیات مدیره کنگره باور داشتند و حضور “تک” صدای صلحطلبانه جامعه ایرانی کانادایی را ضروری میدانستند، گرد هم آمدند و تجربه و توان فردی خود را به جمع گره زدند تا بتوانند ضرورت دفاع همه جانبه از شعله صلح در جامعه ایرانی کانادایی را به گوش دیگر هموطنان خویش برسانند.
وقتی پروژه و پروسهای را شروع میکنیم، قوانین طبیعت و سنت تاریخی بر آن استوار خواهد شد و اگر جمعی به این قوانین باور داشته باشد و در همان چارچوب حرکت کند، از نتیجه آن، چه پیروزی، چه شکست باشد، درس میگیرد و از آن پلی میسازند برای پیشرفت و همبستگی بیشتر جامعه خویش.
هر سازمانی در طول حیاتش، سرفصل های بحرانی دارد که با عبور از آن، کیفیتر از پیش به مسیر خود ادامه خواهد داد و عبور کنگره ایرانیان کانادا از بحران شکایت حقوقی، از آن بزنگاههای کیفی بود که میتوان آن را برای همه سالهای پیش روی آن مهم و تاثیرگذار دانست. مسیر طی شده برای عبور از این بحران، میتواند نمونهای واقعی برای همه سازمانهای ایرانی کانادایی در آینده باشد: مشاهده کن، دقت کن، با دینامیسم(پویایی) وارد شو، پیگیری کن و آنگاه جامعه نیز با تو همراه میشود و به تو کمک خواهد کرد.
ایرانیان پناهنده، مهاجر و دانشجو که در تورنتو، مونترال، ونکوور، کلگری، ادمونتون، واترلو، هلیفکس و سایر شهرهای کانادا زندگی میکردند، در جمعهای کوچک خویش، صدای فعالان داوطلب کنگره ایرانیان کانادا را شنیدند و شرح رویارویی نابرابری که قصد نابودی صدای صلح در این سازمان مردمی را داشت، از اندک رسانههای مستقل و کوچک فارسی زبان کانادا شنیدند و اندک اندک گرد هم آمدند و چارهاندیشی کردند تا بتوانند برنامههای گروههای سیاسی تندرو که با همه توانشان برای اثرگذاری در این انتخابات تلاش میکردند را نقش بر آب سازند.
برخلاف گروه مخالفان که همه تریبونها وهمراهی سازمانهای سیاسی تندرو را با خود داشتند و از نمایندگان سابق مجلس کبک و آنتاریو تا نماینده کنونی مجلس فدرال و سلبریتیهای رسانهای داخل و خارج جامعه ایرانی حتی در اروپا و آمریکا هم استفاده میکردند تا انتخابات یک سازمان محلی کانادایی را با انگ و برچسب به مقابله با لابی جمهوری اسلامی در کانادا تشبیه کنند و از این نمد برای خود کلاهی بدوزند، همه توان و تمرکز هیات مدیره کنگره و حامیانش بر انجام فعالیتهایی قرار گرفت که بتواند خدماتی واقعی در راستای خواستههای جامعه ایرانی کانادایی را به جامعه انجام دهد.
در کنار کمک به دانشجویان بینالمللی برای سرعت بخشیدن به پروندههای مهاجرتیشان، تسهیل و تدارک کمک مالی سازمان صلیب سرخ کانادا به سیل زدگان ایرانی، برگزاری چندین راهپیمایی ضد جنگ در شهرهای مختلف کانادا، زمانی که سایه شوم جنگ بر خاورمیانه و سرزمین مادریمان افتاده بود و پیگیری پروندههای اختلاسگران و دزدان سرمایه مردم، بخشی از کارهایی بود که با استقبال فراوان جامعه ایرانی کانادایی روبهرو شد و شعارهای تبلیغاتی دروغینی که علیه کنگره منتشر میشد را خنثی کرد.
در این میان، چه بسیار صلحطلبانی که با پیام و مسیر کنگره همداستان بودند، اما توان جامعه جوان و جدا از هم افتاده ایرانی کانادایی را برای مقابله با بلندگوهای پرقدرت و سازمانهای سیاسی تندرو که سالها است در این کشور ریشه دواندهاند را کافی نمیدانستند.
از این زاویه، نشان دادن امکان پیروزی صلحطلبان بر پول و امکانات فراوان گروه مقابل و یافتن داوطلبانی که حاضر به مقابله با سیل حملات ناجوانمردانهای باشند که به محض رونمایی از نامزدها به سویشان سرازیر میشد، چالش بزرگ پیش رو بود.
وقتی بحران جدی باشد، مقابله با آن نیز باید جدی باشد و به ویژگیهای زیادی نیاز دارد. عبور از بحران، سرمایهای هنگفت برای کنگره ایرانیان کانادا گردآوری کرده است که همانا یافتن انسانهایی ویژه، کیفی و جدی در این پروسه بوده است. انسانهایی صاحب ایده، صاحب عزم، آموزشدهنده، صاحب تشخیص و دارای قدرت انتخاب با امکان عمل داوطلبانه. انسانهایی که تماشاگر صرف نبودند و اهل کار و کارگاه و ساخت و تغییر در عمل بودند به جای سکون و تماشا و تشویق از راه دور.
این مسیر با شکایت دوم حقوقی شاکیان به دادگاه دوم نوامبر 2020 منجر شد که توان کنگره و هیات مدیره داوطلب آن را به واقع تحت تاثیر قرار میداد و این تردید را به وجود آورد که از اساس برگزاری انتخابات، هدف جریان مقابل نیست و میخواهند بدون انتخابات، کنترل کنگره را به دست بگیرند.
با همت، هوش و درایت هیات مدیره کنگره و وکلای کاردانشان، تنها چند هفته پیش از برگزاری انتخابات، پرونده دوم حقوقی علیه کنگره ایرانیان کانادا، با رای صریح قاضی کاوانا، به در بسته خورد و سبب تزریق امید و انگیزه بیشتر به داوطلبان کنگره در سراسر کانادا شد که میتوان با امکانات محدود و حداکثر تلاش در چارچوبهای قانونی به پیروزی رسید.
خود حکم قاضی کاوانا، از آنجا که این نخستین بار بود که شاکیان یک پرونده، تقاضای برکناری هیات مدیره منتخب یک سازمان مردم نهاد را میکردند، تاریخ ساز شد و از این پس، هر سازمان دیگری در کانادا میتواند با استناد به این حکم در برابر دادگاههای کانادا از خود دفاع کنند، در برابر شاکیانی که بیدلیل خواهان برکناری هیات مدیره هستند.
اگر کنگره ایرانیان کانادا و “پویش همبستگی و صلح” تا این مرحله جلو آمده، محصول تلاش بیحد و اندازه جوانانی بنیانگذار، بردبار، پایه کار و مایهگذار است که از چراغهای روشن شده توسط موسپیدان جامعه ایرانی کانادایی برای پیمودن مسیر استفاده کردند و در مسیر خود برای آنها که پس از این خواهند آمد نیز چراغی برجای خواهند گذاشت و چه بسا مسیری هموارتر برای عبور به سوی آرمان صلح و رفع تبعیض علیه جامعه ایرانی کانادایی.
امروز کنگره ایرانیان کانادا بزرگترین و مهمترین سازمان مردمی ایرانی در آمریکای شمالی با ساختاری دموکراتیک است. به جرات میتوان گفت هیچ سازمان مردمی ایرانی کانادایی دیگری وجود ندارد که بیش از 3 هزار عضو داشته باشد که برای عضویت در آن، حق عضویت پرداخت کنند و بیش از 800 نفر از اعضایش در جلسهای گرد هم بیایند و دغدغه منافع جامعه ایرانی کانادایی را داشته باشند.
بیشتر اعضای کنگره ایرانیان کانادا، هیات مدیرهای را انتخاب کردهاند که به صراحت، تلاش برای تسهیل روابط و انجام امور کنسولی شهروندان ایرانی و کانادایی و مخالفت با هرگونه جنگ و تحریم را در برنامههای خود جای داده است و علاوه بر آن به دنبال رفع تبعیض علیه جامعه ایرانیان در کانادا هستند.
بسیاری از صلحطلبان ایرانی بر اساس همین موضعگیری هیات مدیره کنگره در چند سال گذشته، به این سازمان پیوستهاند و سینه سپر کردن اعضای هیات مدیره آن در برابر جنگطلبان و حملاتشان را از نزدیک مشاهده کردهاند. دقیقا به همین دلیل، امروز بیش از هر زمان دیگری، لازم است این پیام تکرار شود تا به گوش آنها که نشنیدهاند، برسد که کنگره ایرانیان کانادا سازمانی است غیرانتفاعی، غیرمذهبی و غیرحزبی و متعلق به همه نسلهای ایرانیان مهاجر.
امروز با همت و تلاش جوانان فعال صلحطلب و با همراهی موسپیدان خیراندیش، چنین سازمانی میتواند همه ایرانیان کانادا که دل در گرو صلح و رفع تبعیض دارند را در خود جای دهد. نگارنده بر این عقیده است که هرچه تعداد بیشتری از ایرانیان کانادا صلح دوست و مداراطلب به عضویت کنگره دربیایند، نتیجهای که در انتخابات و ساز و کار دموکراتیک کنگره رقم خواهد خورد، به رای و نظر جامعه ایرانیان کانادا نزدیک تر خواهد بود و این حقیقت که “مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد” در جامعه میزبان ما نیز بیشتر و بیشتر طنینانداز میشود.