به قلم محمد سهیمی
محسن فخریزاده یکی از مهرههای کلیدی برنامه هستهای و موشکی ایران سرانجام ترور شد. بسیاری باور دارند که حادثه 27 نوامبر 2020 کار اسراییل بوده، اما این ادعا تاکنون ثابت نشده است. چنانچه این ادعا ثابت شود تروریسم دولتی رخ داده است.
اسراییل و ایالات متحده دستکم در 15 سال اخیر بهدنبال فخریزاده بودند. این جستوجوی آنها بخشی از جنگ بزرگتر مخفیانه این دو کشور برای کند کردن برنامههای هستهای و موشکی ایران بوده است. حال پرسش این است که آیا ترورهای مکرری که از سوی اتحادیه اروپا و و اگنس کالامارد گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور اعدامهای غیرقانونی، جنایت خوانده شدهاند به اهداف خود رسیده است؟
برای پاسخ به این پرسش و درک پیامدهای تروریسم به پیشرفت برنامه هستهای و موشکی ایران قبل و بعد از ترورها نگاهی میاندزایم.
برنامه هستهای
دکتر اردشیر حسینپور یکی از صاحبنظران حوزه الکترومغناطیس و کاربرد آن در برنامه هستهای، نخستین دانشمند مهمی بود که در 15 ژانویه 2007 کشته شد. ایران ابتدا ترور او را تکذیب کرد، اما بعدها تایید کرد که اسراییل جان او را از طریق مسمومیت با مواد رادیواکتیو گرفته است. هم اکنون نام او در فهرست افرادی است که بهوسیله سازمان اطلاعات اسراییل گرفته شده است.
آخرین گزارش آژانس انرژی اتمی در خصوص برنامه هستهای ایران دو هفته پیش از ترور حسینپور منتشر شد. بر اساس این گزارش، ایران در آن زمان اورانیوم غنیشده تولید نکرده و تعداد سانتریفیوژهای قابلتوجهی نیز نساخته بود.
اواخر 2010، تاسیسات هستهای نطنز از سوی ویروس آمریکایی-اسراییلی استاکس نت مورد حمله قرار گرفت. در آن زمان اعتقاد بر این بود که این ویروس پیچیدهترین سلاح سایبری عملیاتی شده است. این حمله دستکم هزار سانتریفیوژ در نطنز را از بین برد و روزنامه تلگراف گزارش کرد که گابی اشکنازی فرمانده سابق ارتش اسراییل، نقش داشتن این کشور در این حمله را تایید کرده است.
بین سالهای 2010 تا 2012 نیز 4 دانشمند ایرانی ترور شدند؛ پروفسور مسعود علیمحمدی در 12 ژانویه 2012، دکتر مجید شهریاری در 29 نوامبر 2010، داریوش رضایینژاد در 24 جولای 2011 و مصطفی احمدی روشن، یکی از شخصیتهای ارشد در تاسیسات غنیسازی نطنز، در 11 ژانویه 2012.
آخرین گزارش آژانس انرژی اتمی 16 نوامبر 2020، پیش از این ترور منتشر شد. در این گزارش آمده بود که ایران با استفاده از 3936 سانتریفیوژ، 1763 کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین تولید کرده است و 4756 سانتریفیوژ در حال نصب در اختیار دارد.
همچنین این گزارش وجود تاسیسات هستهای فرودو در دل کوهستان را افشا کرد و از پیشرفت ساخت تاسیسات آب سنگین اراک خبر میداد. بنابراین ترور دکتر حسینپور پیشرفت برنامه هستهای ایران را کند نکرد و پیشرفت این برنامه پس از مرگ او سرعت گرفته بود.
14 جولای 2015، ایران و 5 بهعلاوه 1برجام را امضا کردند. وضعیت برنامه هستهای ایران در آن زمان و پس از موج ترورهای انجام گرفته در سه سال قبل از برجام چگونه بود؟
گزارش 28 می 2015 آژانس انرژی اتمی حاکی از این بود که ایران 15هزار و 968 کیلوگرم اورانیوم با غنای 5 درصد در اختیار داشته است و حدود 448 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد برای مصرف در راکتور تحقیقاتی تهران تولید کرده بود. این راکتور ایزوتوپهای پزشکی برای بیماران نیازمند به آنها تولید میکرد. همچنین در این گزارش آمده بود که ایران در حال استفاده از 19 هزار سانتریفیوژ پیشرفته است و سانتریفیوژهای پیشرفتهتر نیز در راه هستند. بنابراین ترورهای بین سالهای 2010 تا 2012 مانعی در راه پیشرفت ایران ایجاد نکردند.
در پی توافق برجام، ایران 97 درصد اورانیوم با غنای پایین خود را به روسیه صادر کرد، بیش از 13 هزار سانتریفیوژ خود را به انبار فرستاد، سانتریفوژهای تاسیسات فرودو را برداشت، راکتور تحقیقاتی اراک را نابود کرد و پروتکل الحاقی را به اجرا درآورد. در مقابل دولت ترامپ با خروج از برجام، قطعنامه 2231 شورای امنیت را نقض کرد و سختترین تحریمهای اقتصادی ایالات متحده بر ضد ایران را وضع کرد.
برنامه موشکی
در دو دهه گذشته، ایالات متحده و اسراییل تلاش کردهاند تا در برنامه موشکی ایران خرابکاری کنند. در نبود یک نیروی هوایی بهروز، موشکهای ایران تنها گزینه دفاعی قابل اتکا محسوب میشوند. جولای 2001، جسد سرهنگ علی محمودی میمند در دفترش پیدا شد. محمودی میمند یکی از بنیانگذاران برنامه موشکی ایران بود و شرایط مرگ او مشکوک گزارش شد.
12 اکتبر 2012 انفجاری بزرگ منجر به کشتهشدن 18 نفر و مجروحشدن 22 تن در پایگاه نظامی امام علی در جنوب غرب ایران شد. سپاه پاسداران از این پایگاه برای نگهداری موشکهای شهاب 3 استفاده میکند. رسانههای اسراییلی این انفجار را به موساد و مجاهدین خلق ارتباط دادند.
12 نوامبر 2011 انفجاری دیگر در یکی از پایگاههای موشکی سپاه در نزدیکی تهران رخ داد. سرلشکر حسن تهرانی مقدم، یکی از دستاندرکاران اصلی توسعه برنامه موشکی ایران، در این انفجار کشته شد. روزنامه گاردین به همراه منابع دیگر این انفجار را به اسراییل نسبت دادند.
27 ژوئن 2020 انفجاری دیگر در خجیر رخ داد. خجیر روستایی در نزدیکی تهران است که سپاه در آن تاسیسات ساخت و انبار موشک دارد. منابع رسمی نشت گاز را دلیل انفجار اعلام کردند، اما بسیاری باور به نقش اسراییل در این انفجار دارند.
به جز حمله ویروس استاکسنت، سایر ترورها و خرابکاریها نقشی در کند کردن برنامه هستهای یا موشکی ایران نداشتهاند. علوم مربوط به این حوزهها بومی شده است و کشته شدن مدیر برنامهها با جایگزین شدن آنها جبران میشود.
دولت ایران بخش قابلتوجهی از ظرفیت دانشجویان در رشتههای مهندسی و علوم را به فرزندان خانوادههایی اختصاص میدهد که به جمهوری اسلامی وفادارند. ارتش ایران نیز دو دانشگاه دارد که در همین رشتهها و با تمرکز بر کاربردهای نظامی آنها دانشجو تربیت میکنند. دانشگاه مالک اشتر یکی از این مراکز است و دکتر حسینپور در این مرکز کار میکرد. حمایت مالی خوبی از این دانشگاه صورت میگیرد و سازمان ملل به دلیل شک به نقش این دانشگاه در برنامه هستهای ایران آن را تحریم کرد که این تحریم پس از توافق برجام برداشته شد.
دانشگاه جامع امامحسین مرکز دیگری است که ارتباط نزدیکی با سپاه دارد. این دانشگاه هر سال تعداد زیادی دانشجو را بورس میکند و از این دانشگاه نیز حمایت مالی خوبی انجام میشود. سایت جنجالی پارچین با این دانشگاه در ارتباط است.
پایدارترین تاثیر این ترورها، دوریکردن ایرانیان از غرب بوده است. ایرانیان بسیار ملّیگرا هستند و هر نوع دخالت خارجی در امور داخلی خود را رد میکنند. با این حال، ایرانیان بهصورت تاریخی در جهتدهی فرهنگی و سیاسی خود غربگرا بودهاند. متاسفانه، تحریمهای اقتصادی آغاز شده از دوره دولت کلینتون باعث شده است ایرانیان در ارزیابی مثبت خود از این کشور تجدید نظر کنند. ایرانیان برجام را جشن گرفتند زیرا این توافق فرصتی برای شروع دوباره ارتباط با ایالات متحده و غرب و دلیلی برای خوشبینی به آینده را به آنها هدیه داد.
رییسجمهور حسن روحانی اعتدالگرا در انتخابات 2017 دوباره رییسجمهور شد و این موفقیت او مدیون برجام و اولویت قرار دادن ارتباطگیری با غرب بود. با این حال، خروج ترامپ از برجام، اعمال تحریمهای سخت اقتصادی و ترور سرلشکر قاسم سلیمانی دیدگاه مردم ایران نسبت به ایالات متحده را بسیار تغییر داده است.
ایرانیان با فلسطینیها همدردی میکنند، اما درصد قابل توجهی از آنها موافق لحن تند روحانیون درباره اسراییل نیستند. با این حال، ترور دانشمندان هستهای ایران و اتحاد با عربستان، رقیب شماره یک منطقهای ایران، دیدگاه ایرانیان نسبت به اسراییل را بسیار منفی کرده است. هم اکنون ایرانیان زیادی میگویند که “آخوندها در مورد آمریکا و اسراییل حق دارند.”
با توجه به اهمیت راهبردی ایران، تغییر دیدگاه ایرانیان نسبت به ایالات متحده جدیترین پیامد این ترورها و خرابکاریها است و این نشانه خوبی برای آینده نیست.