پنج عضو یک خانواده مسلمان بعدازظهر یکشنبه برای پیادهروی رفتند و پیش از پایان روز 4 تن از آنها جان خود را از دست دادند و پسر 9 ساله خانواده به شدت مجروح شده است. تمام کانادا غافلگیری و انزجار خود از این حادثه را ابراز کرد، اما آمار و تجربه زیسته کاناداییها نشان میدهد اسلامهراسی رو به افزایش است.
“علی چاهبار” وکیل ساکن لندن میگوید: “ما همواره به این اتفاق فکر میکنیم. هر بار جمعه که به مسجد میروم به حادثه تیراندازی مسجد نیوزیلند فکر میکنم. به حادثه تیراندازی در کبک نیز فکر میکنم و این حقیقت که امکان دارد با پاهای خودم از مسجد بیرون نیایم.”
جدیدترین آمارها مربوط به سال 2019 هستند و نشان میدهند جرایم از روی نفرت علیه مسلمانان در این سال 9 درصد نسبت به سال قبل از آن افزایش داشته است. همچنین، پلیس تورنتو در توییت سهشنبه خود اعلام کرد جرایم از روی نفرت تنها در سال گذشته 50 درصد افزایش پیدا کردهاند.
“هادیل عبدالله” که در فاصله کمی نسبت به محل وقوع حادثه زندگی میکند، میگوید از زمان وقوع این قتل از بیرون رفتن میترسد. او میگوید: “فردای حمله، به دلیل ترس از خانه بیرون نرفتم، اما به سرعت به خودم این اطمینان را دادم که لندن همواره امن بوده است. مردم در اینجا همدیگر را دوست دارند و به یکدیگر کمک میکنند. اطمینان دارم دیگر شاهد چنین اتفاقی نخواهیم بود.” عبدالله تنها شهروند مسلمان لندن نیست که پس از این جنایت نسبت به خروج از منزل نگران بوده است.
“ریحانه پاتل” با موسسه مردمی “امداد اسلامی کانادا” همکاری دارد و میگوید سخنانی مشابه، از سایر ساکنان لندن شنیده است. او میگوید: “افراد زیادی در لندن آنتاریو از ما حمایت میکنند و برخی از دوستان من میترسند از خانه خارج شوند. برخی از دوستانم به فرزندان خود گفتهاند از خانه خارج نشوند.”
بر اساس گزارش مرکز آمار کانادا، 2073 مورد جرایم از روی نفرت در سال 2017 به پلیس گزارش شده است. حدود 350 مورد از این جرایم علیه مسلمانان بوده است. تعداد جرایم بر ضد مسلمانان در سال 2018 کاهش پیدا کرد و به حدود 166 رسید و بار دیگر در سال 2019 افزایش پیدا کرد و به 181 مورد رسید. پاتل میگوید ساکنان لندن نیز افزایش جرایم از روی نفرت در محلههای خود را احساس کردهاند.
در سال 2017 و چند ماه پس از حمله به مسجد مسلمانان در کبک، تظاهرکنندگان اسلامهراس به خیابانها آمدند. پاتل در این باره میگوید: “ما شاهد راهپیماییهای متعدد راستگرایان افراطی در چند سال اخیر بودهایم و به آن عادت داریم.”
در یکی از راهپیماییهای این افراد در دانشگاه وسترن، شخصی مشاهده شده که پلاکادری با این مضمون در دست داشته “سفیدپوست بودن خوب است”. این شعار دستکم از سال 2001 از سوی گروههای نئونازی و راست افراطی استفاده شده است.
“جف بنت” نامزد پیشین حزب محافظهکاران پیشرو نیز در صفحه فیسبوک خود نوشت: “هنگامی که در سال 2014 در جریان مبارزات انتخاباتی به خانهای مراجعه کردم، با این حقیقت مواجه شدم که آنها تنها از شنیدن نام انگلیسی و مشاهده پوست سفید من خوشحال میشدند.”
“علی چاهبار” نامزد قبلی حزب بود که در انتخابات میان دورهای قبلی با اختلاف اندک شکست خورده بود، اظهار داشت: “در آن زمان از کلمه “شریعت” زیاد استفاده میشد و من بهخاطر دارم بر سر دیوانههای نژادپرست در یکی از کافیشاپهای لندن فریاد کشیدم. داوطلبان هم از کار کردن با ستاد من ابراز خوشحالی میکردند و میگفتند ستاد انتخاباتی سال قبل حس خاورمیانه را داشت. حال میبینم مردم تعجب و شوک خود از وجود یک تروریست نژادپرست که با کامیون یک خانواده مسلمان را زیر میکند را ابراز میکنند. این حرفها یک مشت مزخرف هستند. این تروریست به تنهایی عمل نکرده و اقدام او حاصل بزرگ شدن در شهری است که تنها در ظاهر نژادپرست نیست.”
پاتل میگوید برای مبارزه با برتریطلبان سفیدپوست باید با ایدئولوژی آنها مبارزه کرد.
“باربارا پری” دانشمند علوم اجتماعی است که مطالب زیادی درباره این مساله نوشته است. او میگوید: “خطر “شناورها” از گروههای سازماندهی شده نفرتپراکن بیشتر است. شناورها افرادی هستند که ممکن است با گروه خاصی در ارتباط نباشند و به شبکههای مختلف اجتماعی و گروههای مختلف مجازی سر میزنند و از هر گروه یک ایدئولوژی را برمیگزینند. این افراد از ایدئولوژیهای برتریطلبان سفیدپوست، نئونازیها و اسلامهراسان به شکل همزمان تغذیه میکنند.” پاتل نیز اعتقاد دارد نفرتپراکنی مجازی نقشی کلیدی در این رابطه دارد. او میگوید: “مردم در معرض چنین سخنانی قرار میگیرند و در نهایت یک فرد تصمیم میگیرد کاری فراتر از نفرتپراکنی مجازی انجام دهد. حادثه اخیر باید زنگ هشداری برای کشور باشد.”