نویسنده: میتچل پلیتنیک
منبع: Responsible Statecraf
رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ و نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بسیار نیازمند یک پیروزی در حوزه سیاست خارجی بودند و اکنون آن را بدست آورده اند.
ایالات متحده، اسرائیل و امارات متحده عربی روز پنجشنبه بیانیه مشترکی صادر کردند و در آن اعلام شد که به توافقی برای عادی سازی روابط میان امارات متحده عربی و اسرائیل رسیدهاند. در نتیجه این توافق اسرائیل اعلام کرد که از الحاق بخشهایی از کرانه باختری تحت طرح چشم انداز صلح دولت ترامپ صرف نظر میکند.
این یک تحول مهم است ولی نه به آن اندازه که بنظر میرسد. امارات متحده و اسرائیل برای چندین سال است که روابط مخفی دارند. ایجاد روابط دیپلماتیک گامی مهم و رو به جلو محسوب میشود اما بنا به گفته دیگر کشورها یک توافق صلح نیست زیرا این دو کشور هیچگاه در جنگ با یکدیگر نبوده اند.
موافقت اسرائیل با توقف الحاق نیز گزافه گویی است. فرآیند رسمی الحاق هیچگاه آغاز نشده نبود اما این الحاق بصورت عملی و از طریق گسترش شهرکها، جاده های مخصوص اسرائیلی ها در کرانه باختری، موانع امنیتی و اقدامات دیگر بیش از نیم قرن است که ادامه دارد. اکنون نتانیاهو در مقابل توافق با امارات فرآیندی را متوقف میکند که ایالات متحده هیچگاه از آن حمایت نکرده و خود نیز هیچگاه آن را فراتر از صحبت عملی نکرده است.
امارات متحده عربی در سالهای اخیر سعی کرده که خود را به عنوان قدرتی منطقه ای مطرح کند و در این راستا گام بلندی برداشته است. از این پس آنها میتوانند در زمینه مسائل منطقه ای مثل مخالفت با ایران همکاری نزدیکتری با ایالات متحده و اسرائیل داشته باشند. با گرفتار شدن عربستان سعودی در یمن و کاهش محبوبیت آن در ایالات متحده، امارات امیدوار است که بتواند موقعیت خود به عنوان یک ابزار نظامی در منطقه را ارتقا دهد.
با این وجود اماراتیها بیشترین خطر را نسبت به دو طرف دیگر توافق پذیرفته اند. این توافق تاثیر منفی بسیار کمی برای ایالات متحده و اسرائیل دارد اما ممکن است امارات واکنش شدیدی از جانب جهان عرب دریافت کند. این حرکت به معنای ترک طرح ابتکار صلح عربی سال 2002 است. در این طرح قرار بود اتحادیه عرب در مقابل پایان اشغالگری اسرائیلی روابط خود با آن را به صورت کامل عادی سازی میکند.
به همین دلیل بود که شاهزاده محمد بن زاید در اعلام این توافق در توییتر نسبت به نتانیاهو و ترامپ محتاط تر بود. نتانیاهو این توافق را تاریخی نامید و ترامپ آن را موفقیتی عظیم خواند اما محمد بن زاید نوشت: به توافقی با اسرائیل برای توقف الحاق بیشتر مناطق فلسطینی رسیدیم. همچنین امارات متحده عربی و اسرائیل توافق کردند که با هم همکاری نمایند و نقشه راهی برای رسیدن به روابط متقابل را ترسیم کنند.
آشکار است که شاهزاده راه فراری برای خود ایجاد کرده تا در صورت پر تنش شدن اوضاع از آن استفاده کند. همانطور که در بیانیه مشترک ذکر شده هیچ چیز نهایی نشده است. در این بیانیه آمده: هیات هایی از امارات متحده عربی و اسرائیل در هفته های آتی با هم ملاقات خواهند کرد تا توافقهای دوجانبه در زمینه سرمایه گذاری، گردشگری، پروازهای مستقیم، امنیت، ارتباطات، فناوری، انرژی، بهداشت، فرهنگ، محیط زیست، برپایی سفارتخانه و سایر حوزه های سودمند برای دو طرف را امضاء کنند.
این توافق میتواند با مشخص شدن جزئیات آن به انحراف کشیده شود اما این بیانیه مشترک تمامی طرفها را به ایجاد روابط دیپلماتیک کامل میان اسرائیل و امارات متعهد میکند و بن زاید میداند که عقب کشیدن از آن به خصوص با نزدیک شدن انتخابات ایالات متحده هزینه سیاسی سنگینی برای او خواهد داشت.
تاثیر بر اسرائیلی ها و فلسطینیان
این حرکت کلیدی برای نتانیاهو محسوب میشود و توضیح میدهد که چرا ترامپ را برای انجام الحاق تحت فشار قرار نمیداد. ایالات متحده در این موضوع با بی میلی گام بر میداشت اما نتانیاهو تحت فشار زیادی قرار داشت تا از واشنگتن سرپیچی کند و کار را پیش ببرد. با این حال او بیشتر سکوت اختیار میکرد و تنها گاهی از بی اقدامی ایالات متحده گله میکرد. بعلاوه او اقدامی برای بسیج طرفداران خود در ایالات متحده نمیکرد تا به او در برابر مخالفت با الحاق یاری برسانند. اکنون علت این بی اقدامی را میدانیم.
توافق با امارات به احتمال فراوان اعتراضات برای استعفاء او را متوقف نخواهد کرد اما نتانیاهو چیزی به اسرائیلیها داده که بسیار خواهان آن هستند: عادی سازی روابط با جهان عرب بدون ارتباط دادن آن به توافق با فلسطینی ها. این اتفاق در هنگامه انتخابات زودهنگام به کمک او خواهد آمد.
جنبش شهرک نشینان از توقف پیگیریها برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری خوشحال نخواهد شد اما این خشم با توجه به قویتر شدن ائتلاف ضد ایران و افزایش مانور اسرائیل در آن کمی فروکش خواهد کرد. حتی با خشمگین ماندن این گروه نیز میزان طرفداری ایجاد شده از سوی اعتدالیون نیز سنگین تر از خشم راستگرایان خواهد بود.
حنان عشراوی یکی از شخصیتهای برجسته فلسطینی در توییتر خود نوشت: “اسرائیل برای اعلام نکردن عمومی کاری امتیاز گرفت که از آغاز تشکیل خود بصورت غیرقانونی و مستمر انجام میداد. امارات متحده توافقهای مخفیانه خود با اسرائیل را علنی کرد. به ما لطف نکنید. ما وسیله ای برای پوشش شرمساری دیگران نیستیم.”
این تحول ضربه ای مهم به موقعیت فلسطینی ها وارد کرده. اسرائیل با کمک ایالات متحده ثابت کرد که میتواند روابط عادی با کشورهای نفت خیز خلیج فارس داشته باشد بدون اینکه به اشغالگری خود خاتمه دهد یا آن را کم کند. مردمان جهان عرب همچنان طرفدار فلسطینیان هستند اما رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس فهمیده اند که میتوانند از خطر نزدیکی با اسرائیل جان سالم بدر ببرند. همچنین تلاشهای اسرائیل برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری تهدیدی برای ثبات اردن محسوب میشد و نگرانی های بسیاری بوجود آورده بود. هم اکنون با متوقف شدن این تصمیم تهدیدی متوجه ادامه موجودیت پادشاهی اردن نخواهد بود. تمامی این اتفاقات اهرم فشار حداقلی فلسطینیان را از میان میبرد و گزینه های دیپلماتیک را کم تاثیر میکند.
افزایش نظامی گری
به عنوان یک قانون، ایجاد ارتباطات دیپلماتیک برای صلح و دیپلماسی منطقه ای مفید است. با این حال شرایط و انگیزه ها نیز مهم هستند و در این مورد خاص تاثیری عکس خواهد داشت.
دولت ترامپ مزایای زیاد این توافق را با بلندگو اعلام میکند اما برای آمریکا همکاری مستقیم اسرائیل با امارات عاملی کلیدی برای مقابله با ایران است. این اتفاق کمکی به ترویج صلح در خلیج فارس در دوران ریاست جمهوری ترامپ نمیکند. در صورت تصمیم دولت آتی برای تعهد به دیپلماسی با ایران تضاد بیشتری با رویکرد نظامی فعلی ایجاد خواهد شد و احتمال دارد که دیپلماسی جذابیت بیشتری برای ایران پیدا کند.
ایجاد این حس در اسرائیل که اشغالگری هزینه کمی برای آن خواهد داشت باعث میشود که دیپلماسی جذابیت کمتری برای فلسطینیان و حامیان آن پیدا کند. برخی از کشورها مانند ترکیه و قطر به سمت مطرح شدن به عنوان رهبر در مساله فلسطین خواهند رفت اما این کار تاثیر اندکی بر افزایش توانایی فلسطینیان برای تاکید بر ادعاهای خود از طریق دیپلماتیک خواهد داشت. اطمینان بیشتر اسرائیل نسبت به ارتباط گیری با جهان عرب بدون پایان اشغالگری باعث میشود که انگیزه کمتری برای پایان دادن به آن پیدا کند.
تداوم اشغالگری اسرائیل و مقاومت آن در برابر اعطاء حق کامل فلسطینی ها به افزایش بی ثباتی منطقه ای منجر خواهد شد. تحول اخیر موانع بیشتری در برابر دیپلماسی قرار میدهد و در نهایت منجر به چیزی غیر از خشونت نمیشود.