جیمز زوگبی
با رفتن ترامپ و آمدن بایدن، تحلیلگران گمانهزنیهای بیپایانی درباره آینده برجام انجام میدهند. من از مشکلات بازگشت ایالات متحده به این توافق آگاهم و میدانم اقدامهای ترامپ و دولت اسراییل، تندروهای ایران را قوی کرده و پیچیدگیهای بازگشت به توافق را افزایش داده است. بنابراین قصد من از نگارش این مطلب گمانهزنی بیشتر نیست. قصد من از نگارش این مطلب صحبت از افکار عمومی ایرانیان و اعراب در خاورمیانه راجع به برجام است.
در ابتدا اعتراف میکنم، پیش از این مخالف این توافق بودم. بر اساس نظرسنجیهای انجام گرفته پیش از برجام، اعراب باور داشتند ایران به دنبال دستیابی به بمب اتم از راه برنامه هستهای خود است، اما آنها از دخالت جمهوری اسلامی در منطقه نگرانی بیشتری داشتند.
در حقیقت دخالت ایران در لبنان، عراق و سوریه بیشترین نگرانی را در افکار عمومی اعراب ایجاد کرده بود. محبوبیت ایران در میان اعراب در نظرسنجیهای سال 2006 حدود 80 درصد بود، اما در سال 2012 به زیر 30 درصد رسید و در آخرین نظرسنجیها به زیر 20 درصد سقوط کرد. بهنظر میرسد نقش ایران در سوریه آخرین میخ بر تابوت محبوبیت ایران از دیدگاه اعراب بود.
بهخاطر دارم با در نظر داشتن این اعداد از اعضای امنیت ملّی دولت اوباما پرسیدم: “به چه دلیل بیشتر سرمایه سیاسی و اهرمهای فشار حاصل از تحریمها را خرج جلوگیری از دستیابی ایران به بمبی میکنید که در اختیار ندارد (و حتی در صورت در اختیار داشتن نمیتواند از آن استفاده کند) در حالیکه باید بر خطر واقعی و نزدیک به وقوع دخالت ایران در عراق، سوریه و یمن متمرکز باشید.”
پس از نهاییشدن توافق به سه دلیل از آن حمایت کردم؛ نخست آنکه رسیدن به راهحلی از راه گفتوگوی چندجانبه بر تنش ترجیح دارد. همچنین با کاترین اشتون موافقم که چارچوب ایجاد شده در برجام میتواند به گفتوگوها درباره برنامه موشکهای بالستیک ایران و تنشهای منطقهای گسترش پیدا کند. در نهایت نتایج نظرسنجیهای انجام گرفته از ایرانیان و اعراب، هنگام امضای برجام و پس از خروج دولت ترامپ از آن و وضع تحریمهای جدید، دلیل دیگر حمایت من از این توافق است.
هنگام اعلام چارچوب برجام در سال 2015، بیشتر اعراب با آن مخالف بودند. با این حال در سالهای بعد حمایت از این توافق افزایش یافت. زیرا اطمینان از محدود شدن توانایی ایران در تولید بمب هستهای افزایش یافته بود. بیشتر اعراب تا سال 2018 از این توافق حمایت میکردند.
با این حال در همان سال، بیشتر اعراب از جمله عراقیها و لبنانیها موافق خروج دولت ترامپ از این توافق بودند. دلیل حمایت آنها، نگرانی از رفتار منطقهای ایران و امیدواری برای رسیدن به توافق جدیدی بود که در آن از نقش ایران در تنشهای منطقهای صحبت میشد.
افکار عمومی ایرانیان از سال 2014 تا 2018 دستخوش تغییر شد و این تغییرها در سه زمینه اتفاق افتاد؛ در سال 2014، حدود نیمی از ایرانیان داشتن سلاح هستهای را حق خود میدانستند. زیرا باور داشتند به عنوان ملتی بزرگ باید چنین سلاحی را داشته باشند. پس از برجام تنها 20 درصد ایرانیان چنین نظری داشتند و حمایت از این دیدگاه پس از خروج ترامپ از برجام به 40 درصد افزایش یافت.
در سال 2015 حدود 80 درصد ایرانیان از برجام حمایت میکردند و معتقد بودند منافع آنها در این توافق به خوبی لحاظ شده است، اما پس از خروج ایالات متحده از برجام حمایت از این توافق در میان ایرانیان به حدود 60 درصد رسید.
همچنین بیشتر ایرانیان (حدود 60 تا 90 درصد) در سال 2014 از دخالت دولت خود در عراق، سوریه، لبنان و یمن حمایت میکردند. پس از برجام، حمایت از دخالت ایران در عراق، سوریه و لبنان به 50 درصد رسیده بود و این عدد برای یمن حدود 20 درصد بود. پس از خروج آمریکا از برجام، حمایت ایرانیان از این دخالتها دوباره افزایش پیدا کرد و به بالای 60 درصد رسید.
تفاوتهای زیادی در نظر ایرانیان در مورد عملکرد دولت و اولویتهای سیاسی آن بین سالهای 2014 تا 2018 نیز قابل مشاهده است. پس از برجام ایرانیان متوجه مسایل داخلی شدند و از دولت خواستند منابع خود را بر ایجاد اشتغال متمرکز کند و از حقوق فردی حمایت بیشتری داشته باشد. با این حال، پس از خروج ایالات متحده از برجام ایرانیان بار دیگر از دولت و سیاستهایش حمایت کردند. بهنظر میرسد هنگام تهدید ایرانیان از دولت خود حمایت میکنند و در مقابل آن قرار نمیگیرند.
با در نظر گرفتن افکارسنجی اعراب و ایرانیان به این نتیجه میرسیم که دولت بایدن در مسیر درست قرار دارد. آنها به دنبال تعامل با ایران هستند و نه تقابل. برنامه [دولت جدید آمریکا] بازگشت دوباره به برجام با تمرکز بر نقش ایران در تنشهای منطقهای است. تحقق چنین رویکردی به چند دلیل مشکل است.
[دستیابی به توافقی جدید با] ایران سختتر شده است. تحریمهای جدید دولت ترامپ [بر مردم و دولت ایران] هزینه تحمیل کرده است و تندروهای کشور در انتخابات ژوئن 2021 در حال اوج گرفتن هستند.
دیدگاه [تعاملی] نسبت به ایران بهویژه در میان جمهوریخواهان در ایالات متحده سختتر شده است و هر اقدامی برای کاهش تحریمها و بازگشت به برجام با مخالفت جدی کنگره مواجه خواهد شد. دیدگاهها در جهان عرب نیز به دلیل ادامه نقش تهاجمی ایران در منطقه دشوارتر شده است.
با تمام این اوصاف، تعامل همچنان راهی مناسبتر است. مذاکره دوباره برای بازگشت به برجام با در نظر گرفتن دخالتهای منطقهای ایران، میتواند باعث تغییر رویکرد در افکار عمومی ایرانیان و جهان عرب شود. البته شرایط آسانی نخواهد بود، اما هر اتفاقی بهتر از مسیر کنونی است که میتواند باعث ادامه بنبست یا افزایش خطرناک تنشی شود که کسی نمیتواند در آن پیروز شود.