گزارش پزشکی قانونی درباره مرگ مهسا امینی منتشر شد؛ ناممکن‌بودن راستی‌آزمایی بین‌المللی گزارش‌های مرگ در بازداشتگاه و زندان

Solidarity with the people of Iran 52394248943

مازیار شیبانی‌فر

شرح گزارش:

سرانجام نزدیک به سه هفته پس از جانباختن مهسا امینی به‌خاطر بازداشت توسط پلیس امنیت اخلاقی، سازمان پزشکی قانونی اقدام به انتشار گزارشی کرد که علت مرگ وی را با توجه به پرونده درمانی بیمارستان کسری در زمان منتهی‌شدن به فوت شرح می‌دهد؛ گزارشی که امکان راستی‌آزمایی بین‌المللی آن ممکن نیست!

به گزارش روزنامه شرق، سازمان پزشکی قانونی آورده است: …متوفیه پس از عمل جراحی تومور کرانیوفارنژیومای مغزی در سن ۸ سالگی دچار اختلال در محور مهم هیپوتالاموس، هیپوفیز و غدد تحت فرمان آن (از جمله آدرنال و تیرویید) شده است. به‌علت این بیماری زمینه‌ای متوفیه تحت درمان با دارو‌های هیدروکورتیزون، لووتیروکسین و دسموپرسین بوده است.

…ایشان در تاریخ ۲۲/۶/۱۴۰۱ از ساعت ۱۹:۵۶ [در بازداشتگاه پلیس] به‌طور ناگهانی دچار افت هوشیاری شده و متعاقب آن بر زمین می‌افتد که با توجه به بیماری زمینه‌ای، متوفیه توانایی لازم جهت جبران و تطابق با وضعیت ایجادشده را نداشته… علی‌رغم برگشت عملکرد قلبی متعاقب عملیات احیای پرسنل اورژانس، حمایت تنفسی انجام شده کارساز نبوده و با وجود انتقال ایشان به بیمارستان و زحمات کادر درمانی بیمارستان کسری، بیمار به علت نارسانی چند ارگانی (M.O.F) ناشی از هیپوکسی مغزی در تاریخ ۲۵/۶/۱۴۰۱ فوت می‌نماید.

در گزارش پزشکی قانونی تاکید شده: «لازم به ذکر است با استناد به مدارک پزشکی بیمارستانی، بررسی سی‌تی اسکن مغز و ریه، نتایج معاینه ظاهری جسد و کالبدگشایی، آزمایشات آسیب‌شناسی، فوت نامبرده ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است.»

این گزارش در عمل تایید همان مطالبی است که نیروی انتظامی از ابتدای اعلام جانباختن مهسا امینی بیان کرده بود. بر اساس گزارش بی‌بی‌سی‌ فارسی،  مهسا حدود ساعت ۶ عصر سه‌شنبه ۲۲ شهریور نزدیک ایستگاه مترو شهید حقانی در تهران در حالی بازداشت شد که برادرش کیارش امینی او را همراهی می‌کرد.

پس از انتقال مهسا امینی از بازداشت‌گاه گشت ارشاد به بیمارستان کسری، پلیس تهران در اطلاعیه‌ای مبهم تایید کرد که زنی به بیمارستان منتقل شده است. پلیس در این اطلاعیه نوشت او «به کما» رفته و علت را «سکته قلبی» عنوان کرد.

پس از انتشار این خبر در شبکه‌های اجتماعی، خبرنگار روزنامه شرق گزارش و عکسی از مهسا امینی روی تخت بیمارستان منتشر کرد. ابراهیم رئیسی رییس‌جمهور ایران به وزیر کشور دستور پیگیری و بررسی داد. خبرگزاری قوه قضاییه اعلام کرد با دستور دادستان تهران کارگروه ویژه پزشکی قانونی تشکیل شده است تا موضوع را بررسی کند. ۲۵ شهریور با اعلام مرگ مهسا امینی،‌ گروهی از مردم و فعالان مدنی جلوی بیمارستان جمع شدند.

همان زمان در رسانه‌های ایران تصویر نامه‌ای از رییس نظام پزشکی بندرعباس منتشر شد که ادعا می‌کرد «خونریزی از گوش و کبودی زیر چشم‌های مهسا امینی با سکته قلبی همخوانی ندارد.»

فعالان مدنی و رسانه‌ای از پلیس خواستند فیلم‌ دوربین‌های مداربسته هنگام بازداشت مهسا امینی را منتشر کند. پلیس تصاویر دوربین‌های مدار بسته مربوط به لحظه‌ افتادن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس را منتشر کرد که از تلویزیون دولتی ایران نیز پخش شد.

این تصاویر ابهام برانگیز بود. زیرا تاریخ و ساعت فیلمبرداری روی آن دیده نمی‌شد و تقطیع شده بود. مراسم خاکسپاری مهسا امینی، یک روز پس از اعلام خبر درگذشت وی، با حضور مردم و در شرایطی امنیتی در آرامستان آیچی سقز برگزار شد.

حقیقت این است که سازمان پزشکی قانونی یکی از نهادهای زیر نظر قوه قضاییه است و نه‌تنها هیچ‌گونه استقلالی ندارد، بلکه هیچ گروه یا نهاد پزشکی مستقل دیگری اجازه ندارد آرا و بیانیه‌های این سازمان را راستی‌آزمایی کند.

از سوی دیگر، سابقه اعلام نظرهای پزشکی قانونی طی چند سال گذشته نشان داده است که گزارش‌های این سازمان همواره – و حتی بدون یک استثنا – نظر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی یا پلیس را بازتاب می‌دهد و در موقعیت‌های مشابه هیچ کمکی به شفاف‌سازی بیش‌تر نکرده است. از این رو، آرا و گزارش‌های این سازمان همواره از سوی رسانه‌ها و متخصصان پرابهام و پرسش‌برانگیز بوده است.

گزارش مرگ زندانیان سیاسی یا دستگیرشدگان پلیس امنیت اخلاقی فهرست بسیار بلندبالایی دارد. اگر بخواهیم تنها به برخی از مشهورترین این پرونده‌ها اشاره کنیم که به‌طور گسترده مورد توجه رسانه‌های داخل و خارج از ایران قرار گرفته است، می‌توانیم از مرگ‌های مشکوک کاووس سیدامامی، وحید حیدری، محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادی‌فر، سینا قنبری، سارو قهرمانی، دکتر زهرا بنی‌یعقوب، ابراهیم لطف‌اللهی و زهرا کاظمی نام ببریم.

دکتر زهرا بنی‌یعقوب که جزو استعدادهای درخشان و نفر ششم کنکور سراسری و پدرش سپاهی بود در بازداشتگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهر همدان جان‌باخت. گزارش‌های رسمی پلیس و پزشکی قانونی اعلام کرده بود در شب بازداشت خودکشی کرده ‌است. در صورتی که خانواده وی و برخی از رسانه‌ها قتل بر اثر ضرب و شتم در بازداشت را عامل مرگ این پزشک جوان می‌دانستند.

یکی دیگر از مرگ‌های مشکوک، کشته‌شدن زهرا (زیبا) کاظمی خبرنگار کانادایی ایرانی‌تبار بود که به جرم عکس‌برداری از اعتراض خانواده‌های زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین، بازداشت و سپس خبر جان‌باختن او منتشر شد.

خبر درگذشت زهرا کاظمی پس از ۱۸ روز بازداشت اعلام شد. مقام‌های دادستانی علت مرگ را غش و برخورد سر با زمین و در نهایت ضربه مغزی اعلام کردند. با آنکه قاضی سعید مرتضوی بر تصادفی بودن مرگ وی بر اثر ضربه و خون‌ریزی مغزی ناشی از «برخورد جسم سخت به سر یا برخورد سر به جسم سخت» پافشاری می‌کرد، شهرام اعظم پزشک سابق و کارمند وزارت دفاع ایران که در سال ۲۰۰۴ ایران را ترک و از کانادا درخواست پناهندگی کرد، دست به افشاگری شگفت‌انگیزی زد.

وی اعلام کرد پس از معاینه بدن زهرا کاظمی نشانه‌های ضرب و شتم شدید، شکنجه و تجاوز جنسی شامل شکستگی جمجمه و بینی، له‌شدگی انگشتان پا، شکستگی انگشتان میانی و کوچک دست راست و انگشت میانی دست چپ، کنده‌شدن ناخن‌های انگشت‌های شست و اشاره دست، آسیب در ناحیه ریه و دنده، کبودی شدید ناحیه شکم، اندام تناسلی و پاها ناشی از چندین بار تجاوز وحشیانه جنسی و شلاق‌خوردن را گزارش کرد.