مازیار شیبانیفر
- سیاستهای تنشزای خارجی و منطقهای جمهوری اسلامی در کنار تدوام اعتراضها در ایران و رویگردانی سیاستمداران غربی از حاکمان تهران، این پرسش را مطرح میکند که «احتمال حمله نظامی خارجی تا چه اندازه ایران را تهدید میکند؟»
- با توجه به افزایش اطمینان یافتن از اینکه، جمهوری اسلامی ایران قصد بازگشت به برجام را ندارد، در ۲ سال گذشته ارتش اسراییل تلاشها برای آمادهسازی یک تهدید نظامی جدی علیه سایتهای هستهای ایران را افزایش داده است.
- باربارا وودوارد سفیر بریتانیا در سازمان ملل اعلام کرده است روسیه میکوشد تسلیحات بیشتری از جمله صدها موشک بالستیک از جمهوری اسلامی ایران دریافت کند و در برابر آن سطح بیسابقهای از پشتیبانی نظامی و فنی به تهران ارایه دهد.
- در همین زمینه وبسایت فارین پالیسی تیتر زد: «جمهوری اسلامی ایران اکنون در حال جنگ با اوکراین است» و در ادامه نوشت: «جمهوری اسلامی ایران نخستینبار درگیر یک جنگ بزرگ در قاره اروپا شده است.»
- در این شرایط، هر نوع اقدام تهران [در ارایه کمک نظامی به روسیه] برای محدودکردن قدرت اروپا [و ناتو] میتواند باعث شود واشنگتن و متحدان غربیاش به سمت در پیش گرفتن سیاستی سختتر برای مقابله با جمهوری اسلامی سوق یابند.
- در همین راستا، ابتدای نوامبر امسال وال ستریت ژورنال گزارش داد مقامهای عربستان سعودی و ایالاتمتحده ادعا کردهاند ریاض اطلاعاتی در اختیار واشنگتن قرار داده است که «بهزودی یا در ۴۸ ساعت» آینده، تهران قصد حمله به مراکزی در عربستان را دارد. این گزارش از حمله همزمان به اربیل عراق خبر داده است.
- سناریویی را تصور کنید که بر اساس آن، یک، دو یا سه سال دیگر، بر اثر جنگ از اروپا تا اقیانوس آرام جهان دچار تنش شدید شود. این ایده آنقدرها هم دور از واقعیت نیست. در چند دهه گذشته، ایالاتمتحده با چنین چشماندازی از رویارویی نظامی کوتاهمدت، در چندین جبهه مختلف حضور داشته است.
- نگاه واقعبینانه این است که سازشناپذیری جمهوریاسلامی همراه با گرداب سیاسی که در داخل ایران بهوجود آمده است، احتمال دستنیافتن به یک توافق هستهای (حتی ضعیف) را افزایش میدهد. در این صورت ممکن است ایالاتمتحده و اسراییل دست به اقدامهایی بزنند که جمهوریاسلامی را به عقبنشینی [از بلندپروازیهای هستهای و حمایت نیروهای نیابتی در منطقه] وادار کند.
شرح گزارش:
سیاستهای خارجی و منطقهای جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته، بارها ایران را در معرض خطر حمله نظامی قرار گرفته است. در شرایطی که حدود ۳ ماه از اعتراضهای سراسری در ایران میگذرد و مرور واکنش سیاستمداران غربی نشاندهنده رویگردانی آنها از حاکمان تهران است، این پرسش مطرح میشود که احتمال خطر حمله نظامی خارجی تا چه اندازه ایران را تهدید میکند؟
بهتازگی تایم اسراییل گزارش داده است ارتش اسراییل در حال برگزاری مانورهای هوایی مشترکی با ایالاتمتحده است تا حمله احتمالی به ایران و نیروهای نیابتیاش را بازسازی کند.
ارتش اسراییل در بیانیهای اعلام کرد در رزمایشهایی که بر فراز اسراییل و دریای مدیترانه انجام شده، «یک سناریوی عملیاتی با پروازهای طولانیمدت» نیز شبیهسازی شده است.
با توجه به افزایش اطمینان یافتن از اینکه، جمهوری اسلامی ایران قصد بازگشت به برجام را ندارد، در ۲ سال گذشته ارتش اسراییل تلاشها برای آمادهسازی یک تهدید نظامی جدی علیه سایتهای هستهای ایران را افزایش داده است.
اکنون که بار دیگر بنیامین نتانیاهو پس از ائتلاف با گروههای تندرو دستراستی در اسراییل بر سر کار آمده، احتمال یک حمله گسترده نظامی به سایتهای هستهای ایران بهطور جدی افزایش یافته است.
همه این اتفاقهادر شرایطی است که به گزارش الجزیره انگلیسی، واشنگتن نسبت به گسترش روابط تهران و مسکو هشدار داده است.
در همین حال، باربارا وودوارد سفیر بریتانیا در سازمان ملل اعلام کرده است روسیه میکوشد تسلیحات بیشتری از جمله صدها موشک بالستیک از جمهوری اسلامی ایران دریافت کند و در برابر آن سطح بیسابقهای از پشتیبانی نظامی و فنی به تهران ارایه دهد.
در همین زمینه وبسایت فارین پالیسی تیتر زد: «جمهوری اسلامی ایران اکنون در حال جنگ با اوکراین است» و در ادامه نوشت: «جمهوری اسلامی ایران نخستینبار درگیر یک جنگ بزرگ در قاره اروپا شده است.»
اکنون به احتمال زیاد برخی از اعضای سپاه پاسداران بهعنوان مستشار نظامی در بخشهای اشغالی اوکراین – و شاید در بلاروس – حضور دارند تا به روسیه کمک کنند پهپادهای مرگبار انتحاری ایرانی را بر شهرها و زیرساختهای غیرنظامی اوکراین فرود آورند.
بر اساس گزارش رسانههای اسراییل به نقل از یک مقام اوکراینی، تا کنون ۱۰ نظامی ایرانی در حمله اوکراین به مواضع روسیه کشته شدهاند. حاکمان تهران آماده میشوند نهتنها هزاران پهپاد بیشتر، بلکه دو نوع موشک بالستیک ساخت ایران را برای تکمیل انبارهای موشک رو به کاهش روسیه، در اختیار ارتش این کشور قرار دهند.
در این شرایط، هر نوع اقدام تهران [در ارایه کمک نظامی به روسیه] برای محدودکردن قدرت اروپا [و ناتو] میتواند باعث شود واشنگتن و متحدان غربیاش به سمت در پیش گرفتن سیاستی سختتر برای مقابله با جمهوری اسلامی سوق یابند.
در همین راستا، ابتدای نوامبر امسال وال ستریت ژورنال گزارش داد مقامهای عربستان سعودی و ایالاتمتحده ادعا کردهاند ریاض اطلاعاتی در اختیار واشنگتن قرار داده است که «بهزودی یا در ۴۸ ساعت» آینده، تهران قصد حمله به مراکزی در عربستان را دارد. این گزارش از حمله همزمان به اربیل عراق خبر داده است.
در پاسخ به این هشدار، فرماندهان نظامی ایالاتمتحده خبر دادند سطح آمادهباش نیروهای نظامیشان در کشورهای حاشیه خلیج فارس را افزایش دادهاند. سخنگوی شورای امنیت ملی ایالاتمتحده نیز اعلام کرد: «ما در دفاع از منافع و شرکایمان در منطقه تردید نخواهیم کرد.»
عربستان مدعی شده بود جمهوری اسلامی به این وسیله قصد دارد نگاههای جهانی را از تمرکز بر مسایل ایران منحرف و معطوف به نقطهای دیگر کند.
اکتبر امسال سرلشکر پاسدار حسین سلامی در رزمایش نظامی استان آذربایجان شرقی ایران خطاب به حاکمان عربستان گفته بود: «این آخرین هشدار ما است. زیرا شما از طریق این رسانهها[ی فارسیزبان ماهوارههای همانند ایران اینترنشنال] در امور داخلی ما دخالت میکنید. شما درگیر این موضوع هستید و میدانید که آسیبپذیرید.»
حدود ۲ هفته پس از این گزارش، وبسایت خبری بلومبرگ مطلبی با این تیتر منتشر کرد: «آیا ایالاتمتحده میتواند همزمان با چین، ایران و روسیه مقابله کند؟» این تحلیل توسط هال برندز ارایه شده بود.
در این تحلیل آمده است: سناریویی را تصور کنید که بر اساس آن، یک، دو یا سه سال دیگر، بر اثر جنگ از اروپا تا اقیانوس آرام جهان دچار تنش شدید شود. این ایده آنقدرها هم دور از واقعیت نیست. در چند دهه گذشته، ایالاتمتحده با چنین چشماندازی از رویارویی نظامی کوتاهمدت، در چندین جبهه مختلف حضور داشته است.
حمله روسیه به اوکراین، جنگ نیابتی قدرتهای بزرگ را برانگیخته است. در شرق آسیا، بهخاطر تنشهای ناشی از سفر رییس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، احتمال جنگ با چین در حال افزایش است. در خاورمیانه نیز ایالاتمتحده شاید مجبور شود میان جنگ با جمهوری اسلامی ایران یا پذیرش کشوری با «آستانه هستهای» یکی را برگزیند.
بر همین اساس، دولتهای ایالاتمتحده و اسراییل باید بررسی کنند که آیا روشهای قهرآمیز بیشتری برای جلوگیری از عبور جمهوری اسلامی از این خط قرمز مورد نیاز است یا خیر. اگر مذاکرات احیای برجام بهطور کامل شکست بخورد، در عرض چند ماه یک بحران تمامعیار میتواند رخ دهد.
نگاه واقعبینانه این است که سازشناپذیری جمهوریاسلامی همراه با گرداب سیاسی که در داخل ایران بهوجود آمده است، احتمال دستنیافتن به یک توافق هستهای (حتی ضعیف) را افزایش میدهد. در این صورت ممکن است ایالاتمتحده و اسراییل دست به اقدامهایی بزنند که جمهوریاسلامی را به عقبنشینی [از بلندپروازیهای هستهای و حمایت نیروهای نیابتی در منطقه] وادار کند.
البته نباید از نظر دور داشت در کنار ناسازگاریهای حکومت ایران، دولت جو بایدن از ابتدای بر سر کار آمدن در ایالاتمتحده، حاضر به پرداخت «هزینه سیاسی» نبود و با برخوردهای سختگیرانه در زمینههای مختلف راه دستیابی به توافق را سد کرد؛ حتی زمانی که هنوز دولت حسن روحانی بر سر کار بود.
هر چند واشنگتن همچنان ممکن است برای مهار جمهوری اسلامی صبر پیشه کند، اما شاید صبر اسراییل بهاندازه ایالاتمتحده نباشد. از سوی دیگر، فشار بیش از اندازه به تهران احتمال دارد به پاسخ نظامی جمهوری اسلامی و یک درگیری تمامعیار منجر شود.