نامه سرگشاده جعفر خدیر: اقدامات كارزار “تغيير و بازسازی” از يك حركت راست ارتجاعی نشأت میگیرد

7710d8 5310e48eeb4446069fac975f2731b7c1 mv2

هفته گذشته جعفر خدیر یکی از فعالان با سابقه ایرانی-کانادایی در مونترال نامه سرگشاده ای خطاب به کمپین تازه تاسیسی به نام “تغییر و بازسازی” نوشته است و از اقدامات این گروه در اتهام زدن به فعالان مخالف جنگ و تحریم انتقاد کرده است و نسبت به اقدامات این کارزار هشدار داده است. کمپین “تغییر و بازسازی” نام گروهی است که اخیرا ۹ کاندیدا برای ورود به هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا معرفی کرده است. بر اساس شواهد و گفته های مدیران و کاندیداهای این کمپین، این گروه قصد دارد با کنترل کرسی های هیات کنگره ایرانیان کانادا از فعالیت های این سازمان علیه جنگ و تحریم جلوگیری کند.

در بخشی از این نامه آمده است: “دشمنی و برخورد شخصی و داستان‌سرايی زير نام اشخاصی كه به موازات پيشبرد زندگی روزمره خود به وظايف اجتماعی و ميهنی و انسانی نيز توجه دارند شايسته هيچكس نيست. اصطلاحاً گير دادن به تشكلی كه لااقل به زعم خويش برای پيشگيری از حوادث ويرانگری كه خداوندان سرمايه و زر و زور در اطراف ميهن ما آفريده و كشورها را كلنگی كرده‌اند و سال‌هاست با محور شرارت خواندن كشور ما نيز خط و نشان كشيده‌اند تلاش می‌كنند، جز از يك حركت راست ارتجاعی كه قرن‌هاست همراه استعمار بوده است نمی‌تواند نشأت بگيرد.”

نامه جعفر خدیر در نشریه هفته در مونترال منتشر شده است و متن کامل نامه به شرح زیر است:

هشدار به دوستان كارزار تغيير و بازسازی كنگره ايرانيان كانادايی

دوستان، مدتی است در نشريات ايرانی بين دو گروه رفيقان سابق و رقيبان لاحق در سطح مديريت كنگره ايرانيان مطالب و مقالاتي در رد صلاحيت و نفی يكديگر انتشار می‌يابد كه بسيار غيرسازنده و اسباب تأسف و منافی وحدت و يگانگی بين آحاد جامعه ايرانی است.

دشمنی و برخورد شخصی و داستان‌سرايی زير نام اشخاصی كه به موازات پيشبرد زندگی روزمره خود به وظايف اجتماعی و ميهنی و انسانی نيز توجه دارند شايسته هيچكس نيست. اصطلاحاً گير دادن به تشكلی كه لااقل به زعم خويش برای پيشگيری از حوادث ويرانگری كه خداوندان سرمايه و زر و زور در اطراف ميهن ما آفريده و كشورها را كلنگی كرده‌اند و سال‌هاست با محور شرارت خواندن كشور ما نيز خط و نشان كشيده‌اند تلاش می‌كنند، جز از يك حركت راست ارتجاعی كه قرن‌هاست همراه استعمار بوده است نمی‌تواند نشأت بگيرد.

نويسنده اين سطور به‌عنوان يك ايرانی با احساس مسئوليت و درد نفاق، به رفقای كارزار هشدار می‌دهد كه بايد تجربه سازمان پيكار را در چهل سال پيش به ياد آوريم كه چگونه تلاش آنها در تغيير و بازسازی سازمان خود (سازمان مجاهدين خلق) به فاجعه انجاميد و به ناچار سازمان و نام آن را رها كردند و بر خود سازمان پيكار نام نهادند و سپس سرنوشت آنها به آنجا كشيد كه همه ما می‌دانيم.

همه ما مي‌دانيم كه واضح است به جای اخلال در كار ديگران و سد راه آنان، كار خود را پيش بردن و گره از كار ديگران گشودن برای عموم همان‌قدر قابل فهم است كه خلاف آن بهيچ‌وجه نيست.

دوستان اگر حقيقتاً ملاحظات خصوصی و رقابت‌ها و دشمنی‌های شخصي در كار نيست، در يك تشكل جديد توانايي‌ها و استعدادهای خود را به نفع جامعه آسيب‌ديده پناهنده ايرانی در غرب عرضه كنيد و مطمئن باشيد اين حركت صادقانه و خيرخواهانه مورد تحسين و اقبال هموطنان قرار خواهد گرفت.