دنیل لاریسن
“دونالد رامسفلد” وزیر دفاع در دولتهای فورد و بوش، نماینده دایمی سابق ایالات متحده در ناتو و نماینده سابق کنگره، سهشنبه این هفته، در 88 سالگی از دنیا رفت.
رامسفلد یکی از معماران و مدافعان اصلی اشغال غیرقانونی عراق بود و روشهای غیرقانونی بازجویی را تایید کرد که در نتیجه آنها بازداشتشدگان شکنجه شدند. وی متحد دیرین “دیک چنی” معاون اول دولت بوش بود و به عنوان یکی از مهمترین مقامهای مسئول دخیل در بزرگترین افتضاح سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ ویتنام شناخته میشد.
وزیر دفاع بوش به نماد ناکارآمدی دولت در اداره جنگ عراق تبدیل شد و هیچگاه بابت جنایتهای جنگی خود مجبور به پاسخگویی نشد.
رامسفلد درسخوانده پرینستون بود و پس از دانشآموختهشدن برای مدتی کوتاه در نیروی دریایی و کنگره فعالیت کرد. او در دولت نیکسون خدمت کرد و رییس کارکنان کاخ سفید در دولت فورد شد. پس از انتصاب به وزارت دفاع در دوران فورد، او دیک چنی را به کاخ سفید آورد و سپس در سال 2001 بار دیگر به سیاست بازگشت و 5 سال مسئولیت وزارت دفاع دولت بوش را برعهده گرفت. در پی شکست جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای، رامسفلد مجبور به کنارهگیری از پست خود شد.
رامسفلد شیفته راهبرد جنگ محدود بود و در دوران رهبری او ارتش آمادگی ورود به جنگهای بیپایان افغانستان و عراق را نداشت. او تصور میکرد اشغال عراق تکرار دوباره عملیات توفان صحرا است و به همین دلیل طرحهای او متناسب این جنگ نبود. او در پاییز پیش از حمله به عراق گفته بود: “با نگاه به وقایع سال 1990 متوجه میشویم تصور طولانی شدن جنگ نادرست است.”
او در سخنان مشهور خود احتمال اینکه جنگ بیش از یک سال زمان ببرد را رد کرد و گفت: “پنج روز، پنج هفته یا پنج ماه، اما مطمئن باشید که جنگ طولانیتر از این مدت نخواهد شد.”
رامسفلد ارزیابی ژنرال “اریک شینسکی” درباره نیاز به صدها هزار نیرو برای اشغال عراق را رد کرد. زیرا او هیچوقت به تاثیرهای بیثباتکننده جنگ برای تغییر حکومت و آمادگی برای اتفاقهای بعدی فکر نکرده بود. او میگفت جنگ را با ارتش موجود و نه ارتش مورد نیاز باید آغاز کرد.
ارتش ایالات متحده آن زمان ارتش ایدهآل رامسفلد بود و جنگ عراق جنگی بود که ایالات متحده تصمیم داشت آن را شروع کند و سخنان رامسفلد در حقیقت برای انحراف افکار عمومی گفته میشد.
رامسفلد در تمام دوران دولت بوش وزیر دفاع زمان جنگ بود، اما رهبری او آشکارا ناکارآمد بود. سپهبد گریگوری نیوبولد نحوه تصمیمگیری او را اینگونه توصیف میکرد: “او به راحتی و متکبرانه از جایگاه افرادی تصمیمگیری میکرد که هیچوقت مجبور به اجرای ماموریت نبودند و هیچ وقت مجبور به دفنکردن نتیجه تصمیمهای خود نشدهاند.”
رامسفلد تجسم غرور و بیمسئولیتی دولت بوش بود. تایید روشهای خشن بازجویی از سوی او به این معنا است که او در رفتار مجرمانه دولت بوش شریک است.
دیدهبان حقوق بشر نقش او در استفاده دولت بوش از شکنجه را اینگونه شرح میدهد: “وزیر دفاع دونالد رامسفلد با تایید روشهای بازجویی نقضکننده کنوانسیونهای ژنو و ضد شکنجه، شرایط لازم برای استفاده از این ابزار از سوی نیروهای نظامی ایالات متحده را فراهم کرد.”
رامسفلد با گسترش دوباره ناتو در سال 2004 تعهدهای امنیتی ایالات متحده در اروپا را افزایش داد. او در دوران مسئولیت خود از پذیرش اوکراین در این اتحاد حمایت کرد و پس از ترک وزارت دفاع، همچنان حامی پذیرش اوکراین و گرجستان در ناتو بود.
تصمیم به باز کردن مسیر برای پذیرش این دو کشور در ناتو در اجلاس بخارست، باعث بروز جنگ میان گرجستان و روسیه شد. این نشان میدهد ارزیابی استراتژیک رامسفلد درباره سایر بخشهای جهان، به اندازه خاورمیانه ضعیف بود.
جنگ عراق غیرضروری و غیرقانونی بود و نقش رامسفلد در برافروختن آن باعث میشود تا او یکی از رهبران عالی مسئول در این جنایت باشد. برخلاف سیاستگذاران مسئول شکست ویتنام، رامسفلد هیچگاه مجازات نشد و از به راه انداختن جنگی که باعث کشتهشدن هزاران آمریکایی، صدها هزار عراقی و آوارگی میلیونها تن شد، اظهار پشیمانی نکرد.
او در کتاب خاطرات خود نیز همچنان از جنگ عراق حمایت کرد. زمانی که رامسفلد در حال نگارش کتاب خود بود، جنگ عراق شرایط برای ظهور داعش در عراق و سوریه را آماده کرده بود.
روحیه رامسفلد در بیشتر مسئولان رده بالای دولت بوش دیده میشد و بازنشستگی وی نشاندهنده این واقعیت است که در سیستم ما مسئولان بابت شکستهای فاجعهبار در سیاستگذاری و جنایات جنگی پاسخگو نیستند.