لابی جنگ با ایران: چگونه نفوذ سعودی و امارات دوباره آمریکا را به سمت جنگ می برد

53338f 031e25678ec54bcea569f1aaa5b1e814 mv2

نویسندگان: کاساندرا استیمسون، نیا هریس پژوهشگران مرکز سیاست بین الملل

۲۶ ژوئن ۲۰۱۹

این روزها اگر شجاعت دنبال کردن اخبار را داشته باشید، مجبور خواهید بود صحبت های جدی و چهره ی برافروخته ی کارشناس یا سیاستمداری را تماشا کنید که می گوید علیرغم تمایل شدیدمان به صلح، چاره ای جز نشان دادن توان نظامی مان به حکومت ایران نداریم. درخواست برای شروع جنگی دیگر در خاورمیانه در راهروهای کنگره آمریکا و اندیشکده های سراسر واشنگتن طنین انداخته است.

سناتور جان کندی می گوید “ایران سرطان است… ما ایران را زمین زده ایم و حالا باید خفه شان کنیم”.

سناتور تام کاتن در مورد حمله به تانکرها در خلیج عمان گفته است: “حملات بی دلیل به کشتی های تجاری، مستلزم حمله نظامی انتقام جویانه به ایران است”.

سوالی که پس از نتایج فاجعه بار در عراق و افغانستان پیش می آید این است که چه کسی به دنبال درگیری دیگری در خاورمیانه است؟ بنا به رسم رایج در واشنگتن برای یافتن جواب این سوال باید منبع پول های هزینه شده را دنبال کرد.

آن حقیقتی را که از زبان تندروهای مخالف ایران نخواهید شنید اینست که کشورهای سعودی و امارات این ادبیات جنگ طلبانه را از نظر مالی پشتیبانی می کنند و هدف مشخص شان کشاندن ایالات متحده به جنگ بی پایان دیگری در خاورمیانه است. سعودی ها

و اماراتی ها در سال ۲۰۱۸ بیش از ۳۰ میلیون دلار صرف شرکت های لابیگری و روابط عمومی کرده اند که طبق قانون ثبت عوامل خارجی (FARA) به طور رسمی ثبت شده اند. این عوامل خارجی گزارش کرده اند که بیش از ۳ میلیون دلار را صرف کمک به کمپین های انتخاباتی در سال ۲۰۱۸ کرده و هزاران جلسه با سیاستمداران، متخصصان اندیشکده ها و رسانه ها برگزار کرده اند تا بر فضای حاکم بر واشنگتن تاثیر بگذارند. شایان ذکر است که فعالیت های این لابی ها سالهاست که به همین منوال ادامه دارد.‌

رد پای پول دریافتی بدون واسطه از عربستان سعودی و امارات متحده عربی در حساب بسیاری از افرادی که حامی سیاست های تند علیه ایران هستند مشخص است. پروژه شفاف سازی نفوذ خارجی (Foreign Influence Transparency Initiative) در مرکز سیاست بین الملل (Center for International Policy) یعنی جایی که ما (نویسندگان مقاله) کار می کنیم، میلیون ها دلاری که بارها به اعضای کنگره توسط عوامل خارجی امارات و سعودی داده شده را ثبت کرده است. بسیاری از اعضای کنگره که این کمک های مالی را دریافت کرده اند بیشترین پشتیبانی را از جنگ با ایران انجام داده اند. در سال ۲۰۱۸، شرکتهای نماینده ی عربستان سعودی بیشترین پول را ( ۵۰ هزار دلار) به رهبر سابق اکثریت و رهبر فعلی اقلیت مجلس نمایندگان یعنی کوین مککارتی پرداخت کرده است. مککارتی همچنین پول هایی را نیز از امارات دریافت کرده است. مککارتی در واکنش به حمله به نفتکش ها در خلیج عمان گفت: “ایران آن کسی است که تروریسم را در سراسر دنیا حمایت می کند. ایران همچنین حملات به اسرائیل و عربستان سعودی را نیز پشتیبانی می کند. ایران باعث و بانی ۹۰ درصد مشکلات در اقصی نقاط دنیاست.” او همچنین افزود که ایرانیان “تنها زبان زور را می فهمند”. بگذریم از این که ۱۵ نفر از ۱۹ رباینده ی هواپیما در فاجعه ی تروریستی ۱۱ سپتامبر اهل عربستان سعودی بودند.

سناتور کاتن (که همانطور که ذکر شد خواستار جنگ با ایران می باشد)، ۷,۲۵۰ دلار به طور مستقیم از شرکت های لابی امارات متحده عربی کمک مالی دریافت کرده و تعداد ۳ مراوده مجزا در مورد توسعه منطقه ای بویژه ایران و “تحریم احتمالی برنامه موشک های بالستیک ایران” با این شرکت ها داشته است. در سال ۲۰۱۸ سناتور کندی (که در مورد ایران گفته بود “می بایست خفه شان کرد”)، حداقل ۵ هزار دلار از شرکت اکین گامپ (Akin Gump) که نماینده ی امارات است دریافت کرده و بارها با دفتر وی از سوی لابی عربستان سعودی تماس گرفته شده است.

یکی دیگر از مثال های باورنکردنی در مورد نفوذ سعودی، سناتور جیم اینهوف است. مککیان گروپ (McKeon Group) دقیقا همان روزی که طبق گزارش خودش مبلغ هزار دلار به کمپین اینهوف کمک کرد، با کارمندان سناتور اینهوف مراوده داشته است. دو هفته بعد اینهوف علیه طرحی رای داد که خواستار پایان مشارکت آمریکا در جنگ یمن به رهبری عربستان سعودی بود. در ژوئن ۲۰۱۹، سناتور اینهوف مانع از تصویب تبصره ی مربوط به قانون مجوز دفاع ملی (National Defense Authorization Act) شد که حمایت مالی از حمله نظامی به ایران را ممنوع می کرد. سناتور اینهوف در سال ۲۰۱۸ بالغ بر ۷,۵۵۰ دلار کمک مالی به طور مستقیم از شرکت های ثبت شده لابی سعودی دریافت کرده است.

به غیر از اعضای کنگره، عربستان و امارات پول زیادی را خرج اندیشکده هایی کرده اند که متخصصان شان مرتب شعار جنگ با ایران را سر می دهند. برای مثال، انستیتو خاورمیانه (Middle East Institute) که پروژه ی “ایران زیر ذره بین” را انجام میدهد، مبلغ ۲۰ میلیون دلار از امارات بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ و میلیون ها دلار از عربستان سعودی دریافت کرده است. امارات متحده عربی بیشترین تعداد مراوده را با اندیشکده ی موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (WINEP) در سال گذشته داشته است. امارات همچنین بیشترین تعداد مراوده را از طریق عوامل خارجه اش با مایکل نایت یعنی همان کسی داشته که مقاله هایی نظیر “کلید صلح در یمن: جنگ بیشتر” نوشته و خواهان کمک نظامی بیشتر به سعودی و امارات شده است.

مارک دوبوویتز مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) در نامه ای به شورای امنیت ملی ترامپ از طرح تغییر رژیم ایران حمایت می کند و می گوید: “ایران در برابر استراتژی دموکراتیزه شدن با فشار و اجبار حساس است زیرا از حمایت مردمی برخوردار نیست و اتکایش برای تثبیت قدرت بر ارعاب است… ساختار این رژیم پذیرای بی ثباتی، بحران و احتمالا سرنگونی است.” اما آنچه دوبوویتز نمی گوید اینست که میلیون ها دلار از امارات پول گرفته است.

موسسه WINEP و FDD ادعا می کنند که پولی از خارج دریافت نمی کنند، اما از آنجا که اندیشکده ها اجبار قانونی برای فاش کردن جزئیات مالی شان ندارند، بسیاری از آنها از بازیگران سیاسی خلیج فارس و یا نمایندگانشان در آمریکا پول دریافت می کنند، بدون آنکه مجبور باشند این موضوع را علنی کنند. آنها همچنین ملزم نیستند که در پیشنهاد سیاست های خود به آمریکا در مورد خاورمیانه تضاد منافعی را که به دلیل دریافت این کمک های مالی برایشان بوجود می آید اطلاع دهند.

شواهد زیادی وجود دارد که نفوذ بیگانه بر اندیشکده ها می تواند تاثیر مستقیم بر وزارت امور خارجه آمریکا داشته باشد. برای مثال گزارش های اخیر حاکی از آنست که وزارت امور خارجه و اندیشکده FDD در کمپین توییتری تخریب علیه گروه های ایرانی-آمریکایی ضد تحریم و ضد جنگ، روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر همکاری داشته اند. مشاور FDD یعنی سعید قاسمی نژاد حساب کاربری پروژه ایران دیس اینفو Iran Disinformation Project را مرتب تبلیغ می کرد. اما به محض آنکه وزارت امور خارجه بودجه ی گرداننده ی این حساب از طریق مرکز همکاری جهانی (Global Engagement Center) را معلق کرد این حساب کاربری نیز دیگر فعال نیست. مرکز همکاری جهانی قرار بود که با پروپاگاندا و اطلاعات نادرست خارجی مقابله کند اما اقدام به ارعاب آمریکایی هایی میکرد که مواضع خصمانه ای نسبت به تهران اتخاذ نکرده بودند. پروژه ایران دیس اینفو همچنین به طور منظم اقدامات مارک دوبوویتز را پررنگ می کرد.

به طور مشابه، نماینده ی ویژه ی آمریکا در امور ایران یعنی برایان هوک نیز در ۱۹ ژوئن و در طول شهادتش در مجلس در مورد سیاست کنونی دولت در قبال ایران بسیاری از نکات مد نظر امارات و سعودی را تکرار کرد. وقتی که از هوک در مورد حمایت ایران از حوثی ها سوال شد، وی چنین گفت: “ایران مدت مدیدی است که این بازی را در یمن به راه انداخته است”. وی همچنین افزود: “ایران میخواهد از حوثی ها به همان شیوه ی حزب الله در لبنان استفاده کند.” در گزارشی درباره ایران که توسط دولت سعودی تولید و توسط دفتر حقوقی هوگان لوولز آمریکا (Hogan Lovells US LLP) پخش شد، چنین آمده است: “ایران میخواهد حوثی ها را تبدیل به نسخه ی یمنی حزب الله کند و اینگونه از یمن لبنان دومی بسازد که دولتش مدام توسط ارتش به گروگان گرفته شود”. تعداد بسیار زیادی از این گفته های مشابه در طول شهادت هوک به چشم می خورد. برای مثال هوک گفت “ایران با افزایش مداخله در درگیری های منطقه ای باعث افزایش، تداوم و تعمیق درگیری در یمن شده است”. مثال دیگری از تطابق گفته های هوک با این گزارش سعودی زمانی است که هوک گفت “ایران صدها میلیون دلار صرف ساماندهی، آموزش و تجهیز حوثی ها به منظور جنگ کرده است”.

اولین باری نیست که چنین اتفاقی می افتد. سخنرانی پور انرژی اد رویس Ed Royce نماینده کنگره آمریکا در مورد لزوم حضور آمریکا در جنگ یمن نیز همانگونه که اینترسپت (Intercept) گزارش کرده، توسط لابی سعودی نوشته شده بود. دولت ما و عربستان سعودی ممکن است به طور طبیعی نگرش یکسانی نسبت به ایران داشته باشند، اما آیا ما می خواهیم که عوامل خارجی سعودی مواضع آمریکا در قبال ایران را دیکته کنند؟

تمام طرفین درگیر در موضوع ایران می گویند که ایران به دنبال جنگ نیست. با این وجود، ادبیات تهدید آمیز در کنار رابطه ی نزدیک دولت آمریکا با سعودی و امارات و نمایندگان آنها در واشنگتن ممکن است منجر به جنگی ناخواسته شود. بدلیل انتشار دیر هنگام گزارش های دولت آمریکا درباره لابی دولت های خارجی FARA کسی دقیقا نمی داند که در حال حاضر سعودی ها و اماراتی ها در جلسات خصوصی با اندیشکده ها، اعضای پارلمان و دیگر سیاسیون پرنفوذ از چه حمایت می کنند و یا چه میزان پول به آنها می پردازند. احتمالا مواضع کنونی مبنی بر لزوم بمباران هوایی ایران آینه ی مواضع سعودی به عنوان قدم منطقی بعدی است. ما فقط می توانیم از این تعجب کنیم که پرداخت چند هزار دلار پول و لابیگری بتواند آمریکا را بنفع عوامل خارجی وارد جنگی دیگر در خاورمیانه کند.

مسئله اصلی اینست که ما دیگر مطمئن نیستیم که تعیین کنندگان سیاست آمریکا از کنگره و اندیشکده ها گرفته تا دانشگاهیان به نمایندگی از چه کسی سخن می گویند. تلاش های بی وقفه ی سعودی و امارات در حال کشاندن آمریکا به پرتگاهی بسیار خطرناک است و همانطور که پنجشنبه شب شاهد بودیم ترامپ تا مرز حمله ای انتقام جویانه ای که می توانست سرآغاز جنگ با ایران شود نیز پیش رفت. بنابراین دفعه بعد که نطقی شنیدید از یک “متخصص در امور خاورمیانه” در مورد اینکه چاره ای جز جنگ با ایران نداریم، به این که کدام کشور خارجی افسارش را به دست گرفته فکر کنید.