پیتر جونز
گلوب اند میل
- یکی از عناصر کلیدی وضعیت موجود در ایران اقدامی است که سپاه پاسداران انجام میدهد؛ آنها توان و اراده سرکوب شدید را دارند و مصمماند به جمهوری اسلامی بچسبند.
- اگر رهبران سپاه به این نتیجه برسند که تغییر [حکومت] قطعی است، امکان دارد منافع اقتصادیشان را بر دفاع از انقلاب ترجیح دهند. این همان اتفاقی است که در شوروی سابق افتاد. در این صورت ممکن است مردم – بهویژه زنان – به آزادیهای بیشتری دست پیدا کنند، اما چنین سناریویی را نباید با دموکراسی اشتباه گرفت.
- شواهد اندکی وجود دارد که انتظار داشته باشیم حکومت آینده ایران از پیشرفت و توسعه انرژی هستهای چشمپوشی کند. گرچه ممکن است [حکومت فرضی آینده] تمایل داشته باشد بار دیگر توافقی با جامعه بینالملل انجام دهد که جهان را از صلحآمیزبودن فناوری هستهایاش آسودهخاطر کند.
- [حتی پس از پیدایش یک حکومت جدید] انتظار ایرانی دموکراتیک و غیرهستهای را نداشته باشید. نیروهایی که توان سرنگونکردن حکومت در ایران را دارند، علاقه چندانی به دموکراسی ندارند و یک سیستم اقتدارگرا و فاسد با برخورداری مردم از آزادیهای اجتماعی بیشتر قابل انتظار است.
- [حکومت آینده ایران] با نظم جهانی مورد نظر غربیها مخالفت نخواهد کرد و در عوض غربیها تا دهها سال بعد، تلاش برای دموکراتیککردن حکومت ایران را کنار خواهند گذاشت و بیسر و صدا با حکومت جدید همکاری خواهند کرد. همانکاری که با حکومت شاه انجام دادند!
شرح گزارش:
بهتازگی یکی از تحلیلگران رسانه «گلوب اند میل» کانادا، ضمن بررسی شرایط اعتراض مردم در ایران و واکنش حکومت، به این موضوع اشاره کرده که چسبیدن سپاه پاسداران به حکومت باعث شده است در صورت سقوط جمهوری اسلامی، تحقق دموکراسی همچنان دور از دسترس باشد.
پیتر جونز استاد دانشگاه اتاوا مینویسد: یکی از عناصر کلیدی وضعیت موجود در ایران اقدامی است که سپاه پاسداران انجام میدهد؛ آنها توان و اراده سرکوب شدید را دارند و مصمماند به جمهوری اسلامی بچسبند.
نهاد دینی با درک اینکه تا چه اندازه به سپاه نیاز دارد، به رهبران این سازمان نظامی اجازه داده است بر سر سفره نظام فاسد ایران سورچرانی کنند. زیرا اکنون سپاه یکی از قدرتمندترین بازیگران اقتصاد کشور بهشمار میرود و هم از نظر ایدئولوژیک و هم بهجهت اقتصادی به تداوم نظام نیاز دارد.
اگر رهبران سپاه به این نتیجه برسند که تغییر [حکومت] قطعی است، امکان دارد منافع اقتصادیشان را بر دفاع از انقلاب ترجیح دهند. این همان اتفاقی است که در شوروی سابق افتاد: زمانی که عناصر قدرتمند کیجیبی (سرویس اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی) با قطعی شدن فروپاشی این کشور به سراغ سرمایهداری رفتند.
بنابراین باید مراقب گسست در رهبری سپاه بود؛ اگر – این «اگر» بسیار جدی است – ناآرامی ها منجر به پایان جمهوری اسلامی شود و عناصر سپاه به معترضان بپیوندند و همزمان برای حفظ منافع اقتصادیشان بکوشند، باید در انتظار پیدایش چه گونه «ایرانی» باشیم؟
در این صورت ممکن است مردم – بهویژه زنان – به آزادیهای بیشتری دست پیدا کنند، اما چنین سناریویی را نباید با دموکراسی اشتباه گرفت.
چه اتفاقی برای برنامه هستهای ایران میافتد؟ بسیاری فراموش میکنند ایران ابتدا در زمان شاه بهدنبال گزینه سلاح هستهای بود تا بتواند هژمونی منطقهایاش را تقویت کند. دولت انقلابی در زمان جنگ با عراق این گزینه را کنار گذاشت، اما با پایان جنگ آن را دوباره احیا کرد.
شواهد اندکی وجود دارد که انتظار داشته باشیم حکومت آینده ایران از پیشرفت و توسعه انرژی هستهای چشمپوشی کند. گرچه ممکن است [حکومت فرضی آینده] تمایل داشته باشد بار دیگر توافقی با جامعه بینالملل انجام دهد که جهان را از صلحآمیزبودن فناوری هستهایاش آسودهخاطر کند.
در زمینه مسایل منطقهای چه تحولی رخ خواهد داد؟ شاه روابط خوبی با اسراییل داشت، اما سنتهای متفاوت اسلامی و تنشهای قومی باستانی، همیشه روابط بین رهبران ایران و عربها را دچار تنش کرده است. هیچ علت روشنی برای دشمنی ایران و اسراییل – فراتر از نفرت ایدئولوژیک انقلاب از صهیونیسم – وجود ندارد. اگر گردش رهبران سپاه از منافع ایدئولوژیک به سمت منافع اقتصادی باشد، احتمال برقراری روابط مناسب با اسراییل وجود دارد.
آیا اسراییل هم در پی برقراری رابطه با ایران است؟ دلیل اصلی افزایش روابط اسراییل با کشورهای عربی خلیج فارس، ترس مشترک از جمهوری اسلامی است. اگر اسراییل فرصتی برای برقراری رابطه با ایران بهدست بیاورد، باور من این است که از آن استفاده خواهد کرد.
اگر روابط این دو کشور بهبود یابد، سیاستهای ایران در کشورهایی همانند لبنان و سوریه و حمایت از گروههای فلسطینی تغییر خواهد کرد و چنین رویدادی ممکن است به پایانیافتن درگیریها منجر شود.
با همه اینها، [حتی پس از پیدایش یک حکومت جدید] انتظار ایرانی دموکراتیک و غیرهستهای را نداشته باشید. نیروهایی که توان سرنگونکردن حکومت در ایران را دارند، علاقه چندانی به دموکراسی ندارند و یک سیستم اقتدارگرا و فاسد با برخورداری مردم از آزادیهای اجتماعی بیشتر قابل انتظار است.
[در صورت تحقق چنین سناریویی] انتظار داشته باشید ایران همچنان به برخورداری از توان تولید سلاح هستهای نزدیک باشد. البته این موضوع میتواند برای کشورهای عربی نگرانکننده باشد. چون غرب دیگر نگران تهدیدشدن اسراییل نخواهد بود.
به این ترتیب [حکومت آینده] با نظم جهانی مورد نظر غربیها مخالفت نخواهد کرد و در عوض غربیها تا دهها سال بعد، تلاش برای دموکراتیککردن حکومت ایران را کنار خواهند گذاشت و بیسر و صدا با حکومت جدید همکاری خواهند کرد. همانکاری که با حکومت شاه انجام دادند!