محقق ارشد موسسه هریتج: آمریکا باید جلوی اتحاد ایران و چین را بگیرد

53338f 10142def536f4fc38c06e24816e4253e mv2

به تازگی جیمز فیلیپس محقق ارشد امور خاورمیانه در بنیاد هریتج مقاله‌ای منتشر کرده است که این مطلب به صورت روشن به دولت آمریکا سیاستی را دیکته می‌کند که بر اساس آن باید توافق میان چین و ایران از خط خارج شود.

بنیاد هریتج (The Heritage Foundation‎) اندیشکده محافظه‌کار آمریکایی مستقر در واشنگتن دی‌سی است. این بنیاد که به انگیزه انتشار و اجرایی‌شدن افکار نیوکان‌ها تاسیس شده و نقشی پیشرو در جنبش محافظه‌کاری داشته است، در دوران ریاست‌جمهوری رونالد ریگان تاثیر زیادی بر سیاست‌های داخلی و خارجی دولت آمریکا گذاشت. از آن زمان این بنیاد اثرگذاری قابل‌توجهی بر سیاست‌‌های خارجی آمریکا داشته است و اکنون یکی از تاثیرگذارترین سازمان‌های تحقیقاتی محافظه‌کاران در آمریکا برشمرده می‌شود.

در بخشی از مقاله فیلیپس آمده است: “گفته می‌شود ایران در آستانه نهایی‌کردن یک توافق‌نامه همکاری 25 ساله با جمهوری خلق چین است که می‌تواند روابط اقتصادی، تجاری، انرژی، فناورانه و نظامی بین دو حکومت ضد غربی را تا حد زیادی گسترش دهد. این توافق‌نامه نه تنها توانایی ایران برای مقاومت در برابر تحریم‌های تحت رهبری ایالات متحده را بسیار تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند توانایی‌های نظامی ایران را به طور قابل‌توجهی ارتقا دهد.”

وی در ادامه آورده است: “ایران یکی از قدرت‌های بزرگ خاورمیانه، یکی از صادرکنندگان مهم نفت، یکی از حلقه‌های مهم در ابتکار عمل جاده ابریشم و یک بازار پرسود برای چین است. همچنین، ایران متحدی پرفایده برای عقب راندن نفوذ ایالات متحده در خلیج فارس غنی از انرژی است.

این محقق ارشد امور خاورمیانه در ادامه نوشته است: “ایالات متحده باید با افزایش هزینه‌ها و خطرهای روابط فزاینده پکن با حاکمان ایران، ضمن کاهش سودمندی‌های بالقوه، از ناهماهنگی‌های موجود سوءاستفاده کند. به این ترتیب که حکومت چین را بترساند از این‌که در صورت همکاری با ایران، روابطش با ایالات متحده دچار بحران می‌شود و همچنین توافق مورد نظر، واکنش کشورهای خاورمیانه‌ که از سوی ایران تهدید می‌شوند را در پی خواهد داشت.”

ایالات متحده برای اتحاد چین و ایران باید مانع‌تراشی کند

وی در ادامه این مقاله می‌نویسد: “سیاست تحریم‌های فشار حداکثری دولت ترامپ روابط تجاری چین و ایران را به شدت مختل کرده است. این امر بیش از پکن به تهران آسیب رسانده است، اما جلوگیری از هم‌سویی مستحکم‌تر امنیتی میان چین و ایران کار بسیار دشواری است. جدای از تحریم‌ها، واشنگتن از قدرت مانور محدودی در زمینه تاثیرگذاری بر سیاست‌های چین در مورد ایران برخوردار است، اما می‌تواند فضای سیاسی بین‌المللی را به گونه‌ای هدایت کند که بر روی افزایش محدودیت‌های همکاری اقتصادی میان چین و ایران و نیز کاهش چشم‌انداز اتحاد نظامی کامل این دو کشور تاثیر بگذارد.”

فیلیپس در ادامه یادآور می‌شود: “وزارت امور خارجه آمریکا باید عملیات های اطلاعاتی خود را افزایش دهد تا تلاش‌های چین برای حمایت از حکومت تهران را آشکار سازد. در این زمینه باید [در رسانه‌ها] به “اردوگاه‌های بازآموزی” حکومت چین در استان شین جیانگ اشاره شود که دست‌کم یک میلیون مسلمان اویغوری در آن زندگی می‌کنند. این اقدام کمک می‌کند تا ریاکاری تهران در نادیده گرفتن مشکلات مسلمانان چین در حالی آشکار شود که ادعای نجات جهان اسلام را دارد… یکی دیگر از موضوع‌هایی که به عنوان مانع باید بر روی آن تمرکز شود [تبلیغات رسانه‌ای] واردات کالاهای مصرفی ارزا‌ن‌قیمت و بی‌کیفیت چینی از سوی ایران است که طی سال‌های اخیر بسیاری از ایرانیان با توجه به ضعیف‌شدن صنایع داخلی ایران از آن انتقاد کرده‌اند.

این محقق امور خاورمیانه در پایان نتیجه می‌گیرد: “بعید به نظر می‌رسد چین تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در مورد شرایط همکاری با ایران تصمیم‌گیری کند. در همین مدت، دولت ترامپ باید هزینه‌ها و خطرهای پیش روی پکن برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و امنیتی خود با تهران را افزایش و هم‌زمان سودمندی آن را کاهش دهد. همکاری نزدیک با متحدان ایالات متحده برای افزایش این اهرم‌ها اگر نتواند مانع اتحاد چین و ایران شود، بدون شک آن را محدود خواهد کرد.”

مترجم: مازیار شیبانی‌فر

منبع: وب‌سایت بنیاد هریتِج