مازیار شیبانیفر
طی چند ماه گذشته آمریکا تحریمهای بسیار سنگینی علیه ایران تعیین و اعمال کرد. سیاستمداران آمریکایی ادعا میکردند که انگیزه آنها به زانو درآوردن حکومت ایران برای نشستن بر سر میز مذاکره برای امضای توافقنامهای جدید با دولت ترامپ است، اما هفته گذشته با بستن تمامی راههای قانونی دادوستد مالی ایران با جهان، به نظر میرسد سیاستگذاران آمریکایی به دنبال ایجاد قحطی در ایران هستند.
پنجشنبه 8 اکتبر 2020 دولت ترامپ با بیتفاوتی به نگرانیهای بشردوستانه اروپا، تحریمهای خرد کنندهای علیه ایران اعمال کرد و 18 بانک و موسسه مالی دیگر ایرانی را تحریم کرد. به این ترتیب در عمل ارتباط مالی ایران با جهان قطع شد.
واشنگتن پست در مقالهای به قلم جان هادسن که همانروز منتشر کرد با اشاره به این موضوع آورده است: «اقدام پنجشنبه آمریکا برای قرار دادن کل صنعت مالی ایران در فهرست تحریم با فشار مسئولان اسراییلی و بنیاد دفاع از دموکراسیها (سازمان غیردولتی ایالات متحده و طرفدار تغییر رژیم در ایران) صورت گرفته است. این اقدام تمامی موسسههای مالی را برای انجام تجارت با 18 بانک ایرانی مجازات میکند و در نتیجه دست تهران را از سیستم مالی بینالمللی کوتاه کرد.»
این مقاله در ادامه تاکید میکند: «مارک دوبوویتس و ریچارد گلدبرگ [مدیران بنیاد دفاع از دموکراسیها] در یادداشتی که 25 آگوست در وال استریت ژورنال منتشر شد، نوشته بودند برای ناک اوت (ضربه فنی) اقتصادی دولت دوازدهم [ایران] وقت آن است که آقای ترامپ یک مشت دیگر پرتاب کند؛ کل صنعت مالی ایران را در فهرست سیاه قرار دهید.»
در ادامه این مطلب آمده است:«این اقدام [تحریم کل صنعت مالی ایران] بر اساس دستورالعملی صورت گرفته است كه ترامپ در ژانویه 2020 صادر كرده و به مایك پمپئو (وزیر امور خارجه) و استیو منوچین (وزیر اقتصاد و دارایی آمریکا) اختیار گستردهای برای اعمال تحریمها علیه تمامی بخشهای اقتصاد ایران داده بود. برخی از شاهینهای ایران [سیاستمداران طرفدار جنگ و تحریم علیه ایران همانند جان بولتون] اظهار امیدواری میکنند که این اقدام سرانجام اقتصاد ایران را از بین میبرد. اقتصادی که اکنون در اثر کاهش شدید فروش نفت و مجموعه گستردهای از تحریمهای ایالات متحده پس از خروج ترامپ از توافق [برجام] علیه این کشور تحت فشار قرار دارد. دولت ترامپ در ابتدا از ایده نابودی اقتصاد ایران چندان حمایت نمیکرد، اما تلاشهای مشترک لابیگری شاهینهای ایران و گروهی از نمایندگان در حال افزایش حزب جمهوریخواه از جمله تد کروز و تام کاتن در پیشبرد این سیاست موفق شدند.»
ادامه مقاله واشنگتن پست یادآور میشود: «بر اساس اعلام یکی از مسئولان بلندپایه اروپایی [که نخواست نامش فاش شود] مخالفت با تحریمهای جدید در داخل و خارج دولت ترامپ مربوط به تحویل کالاهای بشردوستانه به ایران است. سال گذشته ایران یک میلیارد دلار کالای پزشکی و غلات به ارزش 3 و نیم میلیارد دلار وارد کرد. دولتهای انگلیس، فرانسه و آلمان که به آنها E3 نیز گفته میشود، نگرانند كه اگر سایر بانكهای ایرانی تحریم شوند، داراییهای خارجی ایران در عمل مسدود شود. بنابراین ایران با كمبود ارز خارجی برای پرداخت پول واردات بشردوستانه مواجه خواهد شد.»
همانروز سعید قاسمینژاد به عنوان یکی از اعضای بنیاد دفاع از دموکراسیها در توییتی به زبان انگلیسی نوشت: «برای سرعت بخشیدن به روند فروپاشی و تسلیم [ایران] قدم بعدی کمپین فشار حداکثری میتواند محاصره دریایی ایران، بازرسی تمامی کشتیها و قطع درآمد ایران از فروش غیرقانونی نفت، پتروشیمی و فلزات باشد.»
موضوع محاصره دریایی ایران از زمانی به صورت جدی مطرح شد که این کشور اقدام به اعزام چند نفتکش حامل بنزین به ونزوئلا کرد. محاصره دریایی از نظر برخی کارشناسان تعبیر به ایجاد وضعیت جنگی میشود و هدف آمریکا از این کار خفه کردن اقتصاد کشورهای ایران و ونزوئلا است.
در مطلبی که وبسایت دابلیو اس دابلیو اس 5 اکتبر 2020 به قلم یوهانس استرن منتشر کرده، آمده است: «پس از سه دهه جنگ به رهبری آمریکا، وقوع جنگ جهانی سوم که با سلاحهای هستهای انجام میشود، یک خطر بسیار نزدیک و قابل مشاهده است… هفته گذشته یک مقام ارشد در دولت ترامپ که خواست نامش فاش نشود به رویترز گفت اعزام کشتیهای پر از سوخت از ایران به ونزوئلا نه تنها توسط ایالات متحده ناخوشایند است، بلکه از نظر منطقه نیز خوشایند نیست و ما در پی انجام اقدامهای عملی هستیم.»
وی در ادامه مینویسد: «در حالی که هیچ کس در واشنگتن مشخص نکرده است که اقدامهای در نظر گرفته چه میتواند باشد، وزارت خارجه ایران هشدار داد که هرگونه اقدام نظامی ایالات متحده علیه کشتیهای این کشور با واکنش فوری و قاطع مواجه خواهد شد… ایران همچنین شکایتی رسمی به سازمان ملل ارایه و آمریکا را متهم کرد که ناوهای جنگیاش را با هدف جلوگیری از صادرات بنزین به ونزوئلا [در خلیج فارس] مستقر کرده است.»
در این میان برخی بر این باورند که تمامی تلاشهای ترامپ برای کشاندن ایران پای میز مذاکره برای امضای توافقنامهای جدید، داشتن برگ برنده برای پیروزی در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری است.
پروفسور ریچارد فالک استاد برجسته حقوق بینالملل در دانشگاه پرینستون و گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل متحد 24 ژوئیه 2019 طی گفتوگویی با خبرگزاری مهر گفته است: «فهم انگیزههای سیاسی ترامپ به واقع مشکل است و او یک روز ممکن است گفتوگو با ایران را به عنوان امتیازی مثبت برای انتخاب دوباره ریاستجمهوری در نظر بگیرد و روزی دیگر با این روش مخالفت کند… خب این خیلی مشخص است که ترامپ تلاش دارد به یک توافق جدید در ارتباط با برنامه هستهای ایران دست یابد تا در پرتو این توافق جدید، روی پیروزی دیپلماتیک خود مانور دهد و ادعا کند که سیاست سختگیرانه او در نهایت به بار نشسته و نتیجه داده و در واقع یک پیروزی سیاسی بهدست آورده است. ترامپ در واقع معتقد است چنین توافقی باعث پیروزی او در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری و راهیابی دوباره او به کاخ سفید خواهد شد که البته این فرضیه هم درست است.»