مازیار شیبانیفر
مدتی است در ایران انسولین قلمی که مورد استفاده بیماران مبتلا به دیابت قرار میگیرد، کمیاب و در برخی مناطق نایاب شده است. کمبود این دارو گریبان نزدیک به یک میلیون ایرانی را گرفته است که اکنون حتی به بهایی گزاف نیز نمیتوانند آن را به دست بیاورند و همین موضوع جان این گروه از بیماران را در خطر جدی قرار داده است.
به گزارش ژورنال ایرانیان کانادا، دکتر محمدرضا شانهساز رییس سازمان غذا و داروی ایران 18 اکتبر 2020 با اشاره به اینکه انسولین قلمی یکی از ارزبرترین داروهای وارداتی است، گفت: “کمبودهای مقطعی تنها در مورد انسولین قلمی است و دلیل آن مشکلات ناشی از تامین ارز و انتقال آن به شرکتهای خارجی طرف قرارداد، بهدلیل تحریمهای ضد انسانی دشمنان ملت ایران است.”
وی تاکید کرد: “تحریم، واردات برخی از داروها و تجهیزات پزشکی را با مشکلات عدیده مواجه کرده است و در مقاطعی واردات انسولین با وقفه صورت میگیرد.”
بیشتر بیماران دیابتی به دلیل فرم ترشح شبیه انسولین طبیعی بدن و کنترل قند شبیه یک انسان سالم، تزریق یک وعده انسولین پایه در شبانهروز، سهولت در نگهداری و حمل و نقل نسبت به ویال انسولین و سرنگ، دقت بالاتر در تنظیم دُز هنگام تزریق، استفاده آسانتر برای افرادی کمتوان، کودکان و افراد مسن و درد کمتر هنگام تزریق، به استفاده از انسولینهای قلمی خارجی برای مدیریت دیابت تمایل دارند.
موضوع بسیار مهم و اصلی این است که آنچه به مردم فشار میآورد و زندگی آنها را در خطر قرار داده، تحریمهایی است که مردم هیچ نقشی در بهوجود آمدن آن نداشتهاند و هیچ اقدامی برای کاهش آن نیز نمیتوانند انجام دهند. به عبارت بهتر، مردم میان بیتدبیری حکومت و ظلم بیحد دولتهای خارجی در حال نابودشدن هستند و از دستیابی به بدیهیترین حقوق بشر یعنی حق زندگی محروم میشوند.
سید عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه ایران 5 فوریه 2020 در صفحه توییتر خود نوشت: “بهرغم ادعاهای واهی آمریکا که مواد دارویی و غذایی تحریم نیستند؛ عملا راه هرگونه نقل و انتقال بانکی را در این زمینه بستند. با راهاندازی کانال به اصطلاح بشردوستانه برای تامین اقلام دارویی رسما تایید کردند این ادعا پوچ و خلاف رای دیوان بینالملل کیفری بوده و دارو و غذا هم تحریم است، در حالیکه نباید باشد.”
البته کسی نمیتواند منکر فساد روشمند و گسترده در ایران شود. گروههایی که همانند قارچهای سمی سربرآوردهاند و حق مردم را بهراحتی پایمال میکنند. این موضوع حتی از سوی مسئولان بلندپایه حکومت ایران نیز مورد توجه قرار گرفته و به آن اشاره شده است.
دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران 16 جولای 2019 با بیان اینکه در برخی موارد داروهای تاریخ مصرف گذشته وارد شده است، گفت: “با این موضوعها برخورد میکنیم. همچنین با ۲ میلیون یورو ارز دریافتی، به جای استنت قلب، کابل برق وارد شده است. مواردی نیز وجود دارد که با دریافت ارز دولتی، تجهیزات وارد شده و به بخش خصوصی منتقل شده است. در تجهیزات پزشکی سامانه بهروزی ایجاد میکنیم تا مشاهده شود چه کسی ارز دریافت و چه چیزی وارد کرده است. درباره دارو نیز ثبت و ضبط درست نبوده است. این قول را میدهم که برای حمایت از بیت المال از هیچ کاری کوتاهی نمیکنیم.”
کمبود انسولین قلمی خارجی موجب شده تا با وجود انسولین تولید داخل ایران که البته استفاده از آن دشوار و کیفیت آن با نمونه خارجی متفاوت است، بیماران دیابتی برای یافتن این داروی وارداتی سرگردان داروخانهها شوند که این موضوع با توجه به شرایط همهگیری کرونا نهتنها آنان را به زحمت میاندازد، بلکه جان این گروه از بیماران را نیز در خطر قرار میدهد. زیرا بیماران دیابتی جزو گروههای برخوردار از بیماری زمینهای محسوب میشوند و رفت و آمد آنها در شهر، جانشان را به طور جدی به خطر میاندازد.
یکی از مخاطبان بیبیسی فارسی با نام رزا که داروساز و بیمار دیابتی است، در مورد کمبود انسولین قلمی در ایران چنین نوشته است: “من دکتر داروسازم و الان بیش از ۲۵ سال است که دیابت دارم. کمبود انسولین از اوایل فروردین شروع شد. داروخانههای منتخب یا میگفتن انسولین نداریم یا تعداد کمتری از سهمیه میدادند. وضع بد و بدتر شد تا امروز که وقتی به سازمان غذا و دارو زنگ میزنیم میگن انسولین نیست، ولی رگولار انپیاچ هست. در خیلی از کشورها از پمپ انسولین استفاده میشه و دستگاههای سنسوردار برای سنجش قند. در ایران حتی شرکتهایی که تجهیزات پمپ رو به مردم میدادند در حال بسته شدن هستند چون تجهیزات پیدا نمیشه.”
به تازگی گروهی از کاربران ایرانی به راهاندازی هشتگی به نام “انسولین_نیست” در توییتر اقدام کردهاند. یکی از کاربران پیوسته به این هشتگ با نام Luna نوشته است: “من سه ساله که دیابت نوع یک دارم که با قرص نمیشه کنترلش کرد. کلا 18 سالمه و الان به جای اینکه نگران درس و آیندم باشم، نگران اینم اگر انسولینم تمام بشه دیگه گیرم نمیاد. من بدون انسولین نهایتا چند روز میتونم زنده بمونم. انسولین نیست و این یعنی حکم مرگ برای من و امثال من…”
نکته دردآور این است که فعالان سیاسی شناختهشده در خارج از ایران، تاکنون هیچ واکنش یا اقدامی انجام ندادهاند که از طریق آن بتوان این دارو را به دست بیماران ایران رساند. آنهایی که به طور مرتب با سیاستمداران آمریکایی عکس میاندازند، تاکنون حتی یکبار از آنها نخواستهاند با کمک نهادهای خیریه بینالمللی به شیوهای مناسب میزان قابل قبولی از انسولین قلمی را رایگان یا با هزینهای کم در اختیار بیماران ایرانی قرار دهند.
رسانههای پرمخاطب فارسیزبان خارج از ایران هم تنها کاری که در این زمینه انجام دادهاند ارایه گزارشهایی است که بیش از پیش سعی در مقصر نشان دادن حکومت ایران در ایجاد وضعیت موجود دارد. در این گزارشها یا دیگر مطالبی که این گروه از رسانهها منتشر کردهاند، دریغ از ارایه یک پیشنهاد یا راهکار که بتواند کمکی به بیماران ایرانی کند. انگار فعالان سیاسی و رسانهای خارج از ایران در مورد بیماران به هیچوجه احساس مسئولیت نمیکنند و تنها موضوعی که مورد توجه آنها قرار دارد، دعواهای سیاسی برای به دست آوردن مخاطب بیشتر است!
در حالی که دستاندرکاران مسایل سیاسی و آنهایی که با سیاستمداران غربی در ارتباط هستند به راحتی میتوانند راهی بیابند که از طریق صلیب سرخ جهانی یا دیگر نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد که در زمینه امدادرسانی پزشکی فعالیت میکنند یا با کمک موسسههای مورد تایید کانال بشردوستانه اروپا در کشور سوییس، برای رساندن این دارو به دست بیماران ایرانی راه مناسبی بیابند.