خشونت بد و خشونت خوب از نگاه فعالان سیاسی-رسانه‌ای خارج از ایران

53338f 8e496f399b01474ba7766e0ab2ba9043 mv2

مازیار شیبانی‌فر

طی سال‌های گذشته بسیار دیده شده است که گروه‌ها و فعالان سیاسی و رسانه‌ای فارسی‌زبان خارج از ایران در برابر مسایل مختلف رفتارهایی متضاد و متناقض نشان می‌دهند. یکی از این موارد بحث خشونت است که اگر از سوی حکومت ایران باشد، با آن به مخالفت برمی‌خیزند، اما اگر از سوی دولت‌های غربی باشد، در برابر آن سکوت می‌کنند. آخرین نمونه این رفتارها، عملکرد متضاد این فعالان سیاسی و رسانه‌ای نسبت به موضوع خشونت کتک زدن دزدها در خیابان از سوی نیروی انتظامی است در مقایسه با رفتاری که از این فعالان در برابر جنگ‌طلبی و خشونت مرگبار تحریم‌ها بروز می‌کند.

ویدیوهایی که به تازگی در فضای مجازی قرار گرفته است، تعدادی از خودروهای نیروی انتظامی را نشان می‌دهد که چند تن از خلافکاران در کنار تعدادی از نیروی انتظامی ویژه با صورت‌های پوشیده قرار دارند و ماموران، خلافکاران را کتک می‌زنند و آنها مرتب از مردم عذرخواهی می‌کنند.

در همین راستا بی‌بی‌سی فارسی طی گزارشی با عنوان “مجرم‌گردانی در ایران؛ مقابله با جرم یا کمک به گسترش آن؟” که 7 اکتبر 2020 در صفحه خود منتشر کرد، به این ویدیوها واکنش نشان داده است. در بخشی از گزارش آمده است: “منتقدان و شماری از وکلا در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند که در قانون ایران به “مجرم‌گردانی” اشاره‌ای نشده است و چنین کاری غیرقانونی و در تضاد با حفظ کرامت و آبروی افراد است، اما به اعتقاد آنها، جدا از ایرادهای قانونی، نمی‌توان از عواقب روحی و روانی چنین اعمال خشونت‌آمیزی در جامعه و نقش آن در ترویج خشونت نیز غافل شد. نمایش‌هایی که منتقدان آن می‌گویند نه تنها “نقض قانون” است بلکه به “قلدری پلیس” هم تعبیر می‌شود و موجب عادی‌سازی چنین رفتارهایی در جامعه خواهد شد.”

در همین زمینه دویچوله فارسی نیز 7 اکتبر 2020 گزارشی با عنوان”شکنجه اوباش در انظار عمومی‌ در ایران برای ارعاب جامعه؟” منتشر کرده که در بخشی از این گزارش آمده است: “اگر بخواهیم با این کار دیگران را بترسانیم تا مرتکب جرم نشوند، این نیز با تشدید مجازات رخ نمی‌دهد. مجازات‌های این‌چنینی فرهنگی را در جامعه ترویج می‌کند که منشأ خشونت و تکرار جرم است. چنان‌که شرور محله مشیریه تهران و هم‌دستانش بار اول نیست که در خیابان‌های شهر گردانده می‌‌شوند. این کار را یک بار دیگر و در سال ۹۰ نیز با آنها کردند، اما ظاهرا این برخورد “تهاجمی” باعث نشد آنها درس “عبرت” بگیرند و به نوشته رسانه‌های ایران دست از شرارت‌های‌شان برنداشتند. علاوه بر این جمهوری اسلامی بارها از همین اراذل و اوباش برای سرکوب اعتراضات استفاده کرده است.”

واکنش فوری و گزارش‌های برخی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران در برابر چنین اتفاق تلخ و تاثیرگذاری، جای تقدیر دارد. زیرا انتشار این گونه‌ گزارش‌ها هشداری است به حکومت ایران تا دست از نهادینه کردن خشونت بردارد، اما نکته آزاردهنده این است که وقتی تعداد قابل‌توجهی از ایرانیان به خاطر همه‌گیری کرونا دچار مشکل و بیماری می‌شوند و به خاطر اوضاع بد اقتصادی در ایران و نرسیدن به موقع دارو جان خود را از دست می‌دهند، این دست رسانه‌ها و از آن بدتر، فعالان سیاسی خارج از ایران هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند.

برای نمونه، به تازگی مقاله‌‌ای از سوی دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد اقتصاد در دانشگاه ویرجینیا تک و محقق مهمان در مرکز خاورمیانه موسسه بروکینگز به زبان انگلیسی منتشر شد که ژورنال ایرانیان کانادا آن را ترجمه و به فارسی منتشر کرد.

دکتر اصفهانی که پیش از این استادیار اقتصاد در دانشگاه پنسیلوانیا و استاد مهمان در دانشگاه آکسفورد بوده، در بخشی از مقاله خود آورده است: “ایران در میان نخستین کشورهایی بود که اقتصاد خود را برای جلوگیری از ورشکستگی و فاجعه بازگشایی کرد و به همین دلیل افزایش دوباره فوتی‌ها تا میانه ماه مه قابل پیش‌بینی بود. موج دوم همه‌گیری تاکنون مرگبارتر از موج نخست بوده است. مقایسه ایران با ترکیه که دارای شاخص‌های سلامت مشابه است می‌تواند آموزنده باشد. این مقایسه تصویری کلی از تاثیر تحریم‌ها را نشان می‌دهد. اگر ایران می‌توانست از میانه ماه مه مسیر ترکیه را در پیش بگیرد از مرگ حدود 13 هزار نفر جلوگیری می‌شد. در موج اول کرونا ایران نشان داد که با تعطیل کردن اقتصاد می‌تواند مانند سایر کشورهای جهان روند افزایش مبتلایان را متوقف کند. به همین دلیل می‌توان نتیجه گرفت که کاهش تحریم‌ها می‌توانست از مرگ هزاران ایرانی جلوگیری کند.”

این گزارش به روشنی بیان می‌کند که تحریم‌ها به طور مستقیم موجب مرگ بیش از 13 هزار ایرانی شده است. یادمان باشد که این آمار رسمی است و بر اساس بسیاری از گزارش‌ها، تعداد بیماران و فوتی‌های ناشی از کرونا بسیار بیشتر از آمار رسمی است. نکته مهم این است که هیچ‌یک از فعالان سیاسی و رسانه‌ای فارسی‌زبان خارج از ایران که به طور مرتب از طریق فضای مجازی یا تلویزیون‌های 24 ساعته با میلیون‌ها ایرانی در ارتباط هستند، هیچ گزارش، مطلب یا مقاله‌ای در خصوص خشونت آشکار اعمال شده بر جامعه ایران با استفاده از تحریم یا تهدید آغاز جنگ، منتشر نکرده‌اند و به طور مرتب تلاش می‌کنند ظلمی و فشاری که بر مردم ایران وارد می‌شود را تنها از چشم حکومت ایران معرفی کنند.

بهاره هدایت، از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی در ایران و سخنگوی سابق دفتر تحکیم وحدت 2 دسامبر 2018 در مصاحبه‌ای با یورونیوز فارسی می‌گوید: “ما اعم از اصلاح طلب و برانداز و اصولگرا نمی‌توانیم پاسخ بی‌چارگی خودمان را با تجویز بی‌چاره کردن مردم بدهیم. یک زمانی [هنگام جنگ ایران و عراق] می‌گفتند جنگ رحمت است و کسانی که میراث‌دار و شاهدان جنگ بودند از تباهی این استدلال به خود می‌لرزیدند. الان امتداد همان منطق است که می‌گوید تحریم نعمت است و کسانی از تباهی این استدلال به خود می‌لرزند… اینکه می‌گویند تحریم‌ها در نهایت می‌خواهد روی نقض حقوق بشر در ایران متمرکز شود هم بیشتر شبیه شوخی‌است. این حرفها باد هواست.”

بیش از 100 تن از کنش‌گران جنبش زنان که نام‌هایی همانند شیوا نظرآهاری، زهرا امیر ابراهیمی و محبوبه حسین‌زاده نیز در میان آنها دیده می‌شود، 29 می 2019 در بیانیه‌ای مخالفت خود را با جنگ و تحریم علیه ایران ابراز داشتند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “امروزه، شاهد هستیم که هراس از تحریم و تهدید جنگ بر زندگی ایرانی‌های صلح‌طلبی سایه افکنده است که به سختی برای تامین معاش تلاش می‌کنند. در حالی که تحریم‌ها با ادعای حمایت از مردم ایران اعمال می‌شوند، اما سیاست‌های ورای آن، ملتی درمانده، افسرده و ناامید به جای خواهد گذاشت. تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی، ساختار جامعه و قلب و روح یک ملت را هدف قرار داده است و نمی‌تواند فقط محدود به بدنه دولت و حکومت بماند…

این گروه‌ها [فعالان سیاسی و رسانه‌ای فارسی‌زبان خارج از ایران] به نام مخالفت با جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران، در حال دفاع و مشروعیت‌بخشی نابجا به سیاست‌های فشار حداکثری ترامپ علیه ایران درآمده‌اند. آنها به نام دفاع از حقوق بشر و مردم ایران خواستار اعمال فشار بر دولت و مقامات هستند، از تحریم‌ها دفاع می‌کنند و امیدوارند فشارها بر جامعه ایران، منجر به انقلاب یا شورش همگانی شود… در شرایطی که مردم در تلاش برای بقا و تامین معاش خانواده‌های‌شان هستند، حقوق بشر و دفاع از جامعه مدنی به خواسته‌هایی لوکس تبدیل خواهد شد.”