تریتا پارسی
جو بایدن از حدود یک هفته پیش رییسجمهور شده، اما در همین مدت برای بازگشت به برجام به مانع برخورد کرده است. ایالات متحده و ایران، هر دو برای بازگشت به برجام تمایل دارند، اما هر کدام اصرار دارد که طرف مقابل نخستین گام را بردارد.
تهران و واشنگتن بر سر تعیین ساز و کار احیای برجام اتفاق نظر دارند؛ اجرای تعهد در برابر اجرای تعهد. این یک ساز و کار ساده است که در آن هر دو طرف بدون پیش شرط به تعهدهای برجامی خود باز خواهند گشت. ایرانیان از اصرار دریافت خسارت از ایالات متحده بابت ترک برجام صرف نظر خواهند کرد و ایالات متحده نیز از تحریمهای ترامپ به عنوان اهرم فشار برای به برجام استفاده نخواهد کرد.
پس از بازگشت دو طرف به برجام آنها میتوانند در خصوص اختلافهای خود و ایجاد تغییر در توافق گفتوگو کنند. این فرمول ساده است، اما اکنون پاسخی برای این پرسش وجود ندارد که چه کسی باید نخستین گام را بردارد.
بایدن و وزیر امور خارجهاش آنتونی بلینکن، بدون ارایه توضیح قابل قبولی اعلام کردهاند که ایالات متحده پس از بازگشت کامل ایران به برجام، این کار را انجام خواهد داد. به عبارت دیگر، ایران باید اولین گام را بردارد.
ایرانیها استدلال میکنند ابتدا واشنگتن از برجام خارج شده است و منطق حکم میکند، آنها نخستین گام را بردارند. ایران بنا به تایید سایر طرفهای برجام در این مدت در برجام باقیمانده است.
به نظر میرسد بحث بر سر برداشتن اولین گام بیشتر یک ژست است تا موضوع اساسی؛ تیم بایدن هنوز تکمیل نشده است و امکان دارد آنها در موقعیتی نباشند که بتوانند نخستین گام را بردارند. از سوی دیگر، این موضع باعث میشود بایدن در داخل آمریکا قوی بهنظر بیاید.
هر دو طرف تمایل ندارند بسیار مشتاق به بازگشت بهنظر برسند با اینکه هر دو طرف از ضرورت این اقدام آگاهی دارند. بنابراین سختگیری ظاهری، ابزاری سودمند در دیپلماسی عمومی برای هر دو طرف است.
اصرار قاطع تهران بر پیشقدم شدن آمریکا، این پیام داخلی را ارسال میکند که دولت روحانی سادهلوح نیست. به دلیل خروج ترامپ از برجام، اعتماد و روی خوش نشان دادن به واشنگتن، کمکی به روحانی و جواد ظریف نمیکند.
این اتفاق در مذاکرات برجام نیز سابقه داشته است، اما به لطف دو عامل این مشکل حل شد؛ هر دو طرف اراده سیاسی لازم را داشتند و هر دو طرف از زمان کافی برای رسیدن به راهحلهای خلاقانه بهرهمند بودند.
این بار اراده سیاسی وجود دارد، اما زمان زیادی در اختیار ندارند. اراده سیاسی به این دلیل وجود دارد که بازگشت به برجام تامین کننده منافع ملّی هر دو طرف است.
بازگشت به برجام نه تنها راه رسیدن ایران به بمب هستهای را مسدود میکند، بلکه به ایالات متحده این اجازه را میدهد که حضور نظامی خود در منطقه را کمرنگتر کند. همچنین، تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشهای منطقهای، از یمن تا سوریه، بدون احیای کامل برجام و برداشته شدن تنش هستهای میان تهران و واشنگتن ممکن نیست.
افزون بر این، احیای برجام تنها باعث رفع تحریمهای تهران نمیشود و مسیر احیای سیاسی و اقتصادی ایران در سطح منطقه و جهان را باز میکند و به تلاش 40 ساله ایالات متحده برای منزوی کردن ایران پایان میدهد. بنا بر این، هر دو طرف اراده سیاسی لازم را دارند، اما زمان مساله دیگری است.
رقبای تندرو روحانی در مجلس، قانونی را تصویب کردهاند که دولت را وادار میکند در صورت برداشته نشدن تحریمها تا پایان ماه آینده، غنیسازی 20 درصدی را آغاز کند. همچنین، انتخابات ریاست جمهوری ایران در اواسط ژوئن برگزار میشود و به همین علت فصل سیاسی این کشور در سال جدید آغاز خواهد شد و گفتوگوهای جدی برای احیای برجام تا تعیین رییسجمهور جدید شکل نخواهد گرفت. به همین دلیل، زمان برای یافتن راهحلهای خلاقانه کوتاه است.
با این حال، به یک دلیل ساده جای خوشبینی بیشتری وجود دارد؛ هر دو طرف در صورت از دست رفتن این آخرین فرصت، منافع زیادی از دست میدهند و امنیت آنها ضربه میخورد.